به گزارش ایسکانیوز تنها پاتوق محله «هاشمی» محوطه کوچک گلکاری شدهای است با چند نیمکت که سندش به نام سالخوردگان محله زده شده است. بچههایی که به همراه پدربزرگهای خود به پاتوق محله آمدهاند هنوز نمیدانند با توپی که در دست دارند چه کنند؛ کافی است کمی بجنبند تا توپ و شیشه پنجرههای اطراف ماجرای تازهای را رقم بزنند. کنار دیوار پاتوق محله میایستند و آنان هم مثل پدربزرگها مشغول صحبت میشوند. کوچههای کمعرض را با دلخوری نگاه میکنند که به بازی بچههای محله میدان نمیدهند و خانههای کوچک و قدیمی که روی کول هم سوار شدهاند فرصتی برای بازی و دویدن باقی نمیگذارند. محله قدیمی هاشمی که خیابان امام خمینی(ره) گل سر سبد آن است محلهای شلوغ و پرجمعیت و خالی از حضور سرانههای ورزشی، فرهنگی و تفریحی است. مهمان این روزهای کوچههای کمعرض و خانههای فرسوده آن معتادانی هستند که عرصه را برای اهالی محله ترک کردهاند. درددلهای ساکنان محله هاشمی از داشتهها و نداشتههای محله تمامی ندارد.
زبالههای پرنده!
هنوز آفتاب وسط آسمان است که یکی از اهالی از خانهاش بیرون میآید. کیسه زباله در دست دارد. او گله میکند از انبوه زبالههایی که کنار محل بازی بچهها به چشم میخورد: «این گوشه همیشه پر از زباله است و شهرداری زبالهها را از اینجا تخلیه نمیکند.» این را میگوید و کیسه زباله را به گوشهای از همین محوطه پرت میکند.
«طاهر زمانی» معاون خدمات شهری ناحیه 2 شهرداری منطقه با حضور در محله هاشمی میگوید: «کوچههای این محله کمعرض است و خودروی تخلیه زباله نمیتواند وارد کوچه شود. به همین دلیل کارگران خدمات شهری این زبالهها را هر شب از کنار کوچهها جمع میکنند. اهالی محله با اینکه تجمع هر روزه زباله در این محلهها را میبینند باز هم وقت و بیوقت زبالههای خود را از خانه بیرون میآورند و به کوچه میریزند. در حالی که اگر چند قدم پیادهروی کنند و خود را به سر کوچه برسانند میتوانند زباله را در سطل مکانیزه بریزند.»
به گفته زمانی هر روز و گاهی حتی روزی 2 نوبت این زبالهها از محله هاشمی جمعآوری میشود. اما باز با کم لطفی اهالی، گوشه و کنار محله پر از زباله میشود.
همسایهها گره را باز کنند
بافت قدیمی محله هاشمی منظرههای عجیبی در این محله پدید آورده است؛ نمونهاش خانههای 30مترمربعی است که در انتهای کوچهای بنبست جا خوش کردهاند و روی کول خانههای دیگر سوار هستند. از طرف دیگر وجود آپارتمانهای 5 طبقه و حتی بیشتر در کوچهپسکوچههای این محله کمی عجیب و البته دردسرساز به نظر میرسد. گاهی میان 2 آپارتمان نوساز، خانهای قدیمی با متراژ کم به چشم میخورد که دیگر هیچ امیدی به ساختوساز آن نیست.
اهالی محله و دبیر شورایاری محله معتقدند: «برای ساختوساز در این محله باید چند پلاک با هم تجمیع شوند تا بتوانند آپارتمان نوسازی با متراژی قابل قبول بسازند. اما همسایهها در این زمینه با هم کنار نمیآیند و این یکی از مهمترین دلایل نوسازی نشدن ساختمانها در محله هاشمی است. خیلیها به همین دلیل خانهشان را ترک کرده و به جای دیگری نقل مکان کردهاند. باقی همسایهها هم منتظر فرصت مناسب هستند.»
دبیر شورایاری محله هاشمی به همشهری محله میگوید: «محله ما در دهه اخیر به محلهای مهاجرپذیر تبدیل و باعث شده است که خانوادهها با قومیتها و فرهنگهای مختلف در این محله با هم همسایه شوند. یکی از دلایل اختلاف نظرها در نوسازی خانههای فرسوده هم همین تفاوتهای قومیتی و فرهنگی است.»
محله تغییر چندانی نکرده
«یادش به خیر. رودخانهای از محله هاشمی میگذشت که محل بازی ما بچهها بود. کل عرض خیابان سپه به اندازه بلواری بود که این روزها وسط خیابان به چشم میخورد. عرض همه کوچهها کم بود. اگر پنجرههای کوچک رو به کوچه را باز میکردید میتوانستید با خیال راحت چشم در چشم با همسایه روبهرو حرف بزنید. ما بچه بودیم که میگفتند قرار است ضلع غربی محله تبدیل به بزرگراه شود. بالاخره هم شد. اما بافت خیلی از کوچههای محله تغییری نکرد و همچنان کوچههای آشتیکنان و خانههای 30 یا 40مترمربعی سر جای خود باقی ماند. همه شهرچهره عوض کرد اما محله هاشمی هنوز هم یکی از فرسودهترین محلههای شهر تهران است.»
«امید زارع» 35 ساله و متولد محله هاشمی است اینها را بیان میکند. یکی از دغدغههای او نداشتن فضای سبز در محلهاش است. او میگوید: «در محله هاشمی بوستان نداریم و مردم محله مجبورند که از بوستانهای محلههای اطراف استفاده کنند؛ بوستانهایی که مدتی پیش پاتوق معتادان بود و مردم عادی جرئت نداشتند که از فضای آن استفاده کنند. اما در یکی، 2 سال اخیر این بوستانها برای استفاده اهالی محلهها امنیت بیشتری پیدا کرده است.»
خانههایی بلای جان محله
در کوچهپسکوچههای محله، کمی جلوتر، جوانی با دندانهای ریخته و قامت خمیده در گذر است: «میروم پیش دوستانم.» اهالی محله میدانند که «دوستان» جایی میان ویرانههای یک خانه قدیمی نشستهاند و با دود از هم پذیرایی میکنند. 18 سال مواد مصرف میکند.
خانهها در محله هاشمی چهره متفاوتی دارند؛ از خانههای قدیمی و کوچک با حیاط و باغچههای نقلی تا خانههای متروکهای با شیشههای شکسته و حتی آپارتمانهای نوسازی که در میان این کهنگی و فرسودگی وصلههای ناجوری به نظر میرسند. «علیاکبر زینلی» دبیر شورایاری محله هاشمی خانهای قدیمی را نشان میدهد که شیشههای شکسته و دیوارهای ترک برداشته آن حکایت از متروکه بودن دارد ولی با این حال چند موتورسیکلت مقابل خانه به چشم میخورد: «یکی از بزرگترین مشکلاتی که در این محله داریم خانههای مجردی است. سالهاست که کسی در این خانه سکونت ندارد اما جوانانی هستند که در این خانه رفتوآمد دارند و ساعاتی را اینجا میگذرانند.»
تزریق کنار تختهسیاه
خیابان مدرسه حوالی کوچه «گرانمایه» و نزدیک مغازههای قدیمی و کوتاه قد محله هاشمی واضع شده است و حرف و حدیثهای زیادی درباره آن به گوش میرسد. «مجید خان محمدی» یکی از کاسبان محله هاشمی است که از نزدیک با ماجراهای این مدرسهها مواجه بوده است: «چند مدرسه متروکه در این خیابان وجود داشت که پاتوق حدود 200 معتاد زن و مرد جوان و پیر شده بود. با پیگیریهایی که اهالی انجام دادند 2 سال پیش مدارس تخریب شد. وقتی لودرها دیوارهای مدارس را تخریب کردند سیلی از معتادان در کوچه راه افتاد و خلاصه همه آنها از اینجا پراکنده شدند.»
اوضاع تا 2 سال پیش خوب بود. اما کمکم دوباره سر و کله معتادها پیدا شد و این بار نه پشت دیوارهای مدرسه بلکه کنار باقیمانده دیوارها جا خوش کردند. محوطه مدرسهها محوطه بزرگی است که اهالی محله خودروهایشان را در آن پارک میکنند.
«جلال افشار» انتهای محوطه و دیوارها را نشان میدهد که از دوده آتش سیاه شده است. او میگوید: «روزگاری ما خودمان در این مدرسهها درس میخواندیم. اما حتی بعد از تخریب مدرسه هم پای معتادان از اینجا بریده نشد.»
افشار میگوید: «روزی نیست که در این محوطه از خودروهای اهالی سرقت نشود. شبها اینجا بیش از 100 معتاد مینشینند دور هم و کسی جرئت اعتراض ندارد. این زمین 4هزارمترمربعی میتواند به جای این همه مشکل و آسیب برای محله خیر و برکت داشته باشد؛ کافی است که یک نگهبان برای اینجا بگذارند یا اینجا را به بوستانی برای اهالی محله تبدیل کنند.»
اینجا قلمرو معتادان است
بچهها توپ پلاستیکی را بغل میگیرند و بازی متوقف میشود: «این چه محلهای است که ما نمیتوانیم در آن بازی کنیم؟» «پویا» دلخور از حضور همیشگی معتادان در محله هاشمی و دردسرهایی است که آنها برایشان فراهم میکنند میگوید: «ما نمیتوانیم هر وقت دلمان خواست به کوچه بیاییم و بازی کنیم. خیلی وقتها معتادها دنبال ما میافتند و ما مجبور میشویم فرار کنیم؛ چون فکر میکنند اینجا قلمرو آنهاست. معلوم نیست چه بلایی سرمان بیاورند.»
یکی دیگر از بچهها گوشه زمین بازیشان را نشان میدهد و میگوید: «اینجا مثلاً زمین بازی ما بچههاست؛ معتادها مینشینند اینجا و مواد مصرف میکنند. دوستم چند روز پیش از لای آجرهای همین دیوار چاقوی ضامنداری پیدا کرده بود. پدر و مادرهایمان به زور اجازه میدهند در اینجا بازی کنیم.»
هیاهو و سر و صدای بچهها در کوچه میپیچد و هر کدام چیزی میگویند: «ما حتی یک زمین چمن هم نداریم که بتوانیم راحت در آن بازی کنیم. اگر جایی برای بازی نداشتیم سر و صدای ما اهالی را هم اذیت نمیکرد. تازه وقتی پدر و مادرمان را برای بازی در اینجا راضی میکنیم باید از همسایهها هم بخواهیم که برای یکی، 2 ساعت سر و صدای ما، بازی را به هم نریزند.»
«علیاکبر زینلی» دبیر شورایاری محله هاشمی میگوید: «پیش از این هیچ بوستان و زمین بازی در محله هاشمی وجود نداشت. اما از این به بعد اهالی میتوانند از بوستان هفتچنار در محدوده محله استفاده کنند. این موضوع چیزی را عوض نمیکند و محله هاشمی همچنان مشکل کمبود بوستان و فضای سبز و زمین چمن دارد.»
او خانههای متروکه و فرسوده محله را فرصت مناسبی برای ایجاد فضای سبز در محله میداند: «خانههای زیادی در این محله هست که خبری از مالکانشان نیست و اغلب به خارج از کشور رفتهاند. شهرداری میتواند خانههای متروکه را خریداری کند یا خانههایی را که به خرابه تبدیل شده تا روشن شدن تکلیف ملک، تخریب و به اهالی محله واگذار کند. این ملکها میتوانند تا حدودی جای زمینهای بازی را برای بچههای محله بگیرند. نمونهاش زمینهای کوچکی که شبها بهعنوان پارکینگ اهالی محله مورد استفاده قرار میگیرد و روزها اغلب محل بازی بچهها هستند.»
مرضیه موسوی- سرویس اجتماعی
105105