زهرا داستانی: مهاجرت یا فرار مغزها، سال ها پیش اصطلاحی نو ظهور به حساب میآمد که با خودش زنگ خطری عظیم را در کشور به صدا در آورد. زنگ خطری که باعث شد مسئولان و متولیان آموزش را به فکر وا دارد که برای خروج سرمایه های انسانی جوان دست به کار شوند.
در نظر گرفتن تسهیلات ویژه به نخبگان از جمله پرداخت وام، ارائه بورس تحصیلی، پروژههای کسر خدمت نخبگان، تسهیل برای ادامه تحصیل در مراتب بالاتر در کشور از یک سو و از سوی دیگر افزایش ظرفیت دانشگاههای داخلی و بالا رفتن شمار دانشگاههای پولی از جمله اقدامات برای جلوگیری از فرار مغزها و در کل خروج دانشجویان در طول این سالها در ایران بوده است. اقداماتی که نه تنها فرار مغزها از کشور را به پایانش نزدیک نکرده بلکه سیل خروج دانشجویان اعم از نخبه و غیر نخبه را برای تحصیل در دانشگاه های کشورهای دیگر رو به فزونی برده است.
دانشگاههای کشورهایی چون بلاروس، فیلیپین و مالزی که حالا از شمار دانشجویان ایرانی پر است. دانشجویانی که باید پشت درهای دانشگاهها منتظر بمانند تا شاید زمانی صندلی برای ورود آنها به دانشگاه خالی شود.
مهاجرت تحصیلی در ایران روند تازهای را پشت سر گذاشته است. روندی که آمارها و ارقام رسمی نیز به آن اشاره نمیکنند. تغییراتی که خبر ممنوعیت اعزام دانشجو به کشور بلاروس به خوبی آنها را نمایان کرده است. گرچه سالهای سال است که موضوع مهاجرت تحصیلی دانشجویان به خصوص دانشجویان پزشکی نقل محافل علمی است اما این بار خبر ممنوعیت اعزام دانشجویان پزشکی به کشور بلاروس ماجرای تازه ای را در بر دارد.
خبرها حکایت از آن دارند که نام کشور بلاروس از میان فهرست کشورهای مورد تایید وزارت بهداشت خارج شده است و دانشجویان از این پس نمیتوانند برای تحصیل در این کشور اقدام کنند. اما این بار دلیل ممنوعیت اعزام به این کشور کیفیت آموزش نیست.
ماجرا از جایی شروع شد که تعدادی از والدین دانشجویان مهاجر ایرانی به سفارتخانهها و وزارت بهداشت جهت اطلاع از وضعیت فرزندان خود مراجعه کردند. دانشجویان بلاتکلیفی که پس از گذراندن دوره پیش دانشگاهی با درهای بسته دانشگاهها به دلیل اشباع دانشجو رو به رو شده اند.
براساس گفتههای دکتر حمید اکبری، قائم مقام معاونت آموزشی وزارت بهداشت ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتههای پزشکی، داروسازی و... در دانشگاه بلاروس 200 نفر است. در حال حاضر حدود 500 ایرانی که دوره پیشدانشگاهی خود را به اتمام رسانده و منتظر ورود به دانشگاه هستند بلاتکلیفند.
پشت پردههای خروج دانشجویان از ایران
اشباع دانشجویان ایران در کشورهای خارجی نشان از وجود حقایقی پشت پرده این ماجرا دارد. اولین موضوع خروج دانشجویانی غیر از دانشجویان نخبه از ایران است. دانشجویانی در سطح متوسط آموزش و مهارت که دانشگاه های خارجی را برای تحصیل انتخاب میکنند. دوم تن دادن دانشجویان به فشار مالی. دانشجویان مهاجر ایرانی دیگر دانشجویان متمول نیستند. امروز دانشجویان فقیر و غنی در صف خروج از ایرانند و نکته سوم دلیل اصلی خروج آنهاست.
مسلم معصومی، فارغ التحصیل رشته دندان پزشکی از دانشگاه کشور فیلیپین در گفت و گو با «ایسکانیوز» میگوید: دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت تفاوت آنچنانی با دانشگاههای ایران ندارند.
او دانشگاه های علوم پزشکی در خارج از کشور را به چند دسته تقسیم می کند: دانشگاههایی که چندین پله از دانشگاههای ایران بالاترند، دانشگاههایی که رتبه متوسط میگیرند و دانشگاههایی که با دانشگاههای ایرانی برابر میکند. اما تنها بالا بودن کیفیت آموزش برخلاف تصور دلیل عمده برای مهاجرت دانشجویان ایرانی محسوب نمیشود.
به دنبال امنیت شغلی از ایران می رویم
او میگوید: شاید علاقه به ادامه تحصیل در خارج در ایران یک فرهنگ است. اما یکی از دلایل عمده نبود امنیت شغلی است. بسیاری از دانشجویان ایرانی پس از فارغ التحصیلی نمیتوانند کاری پیدا کنند. هر چند سال که درس بخوانند باید بیکار بمانند. اگرچه رشته پزشکی در ایران اشباع شده است اما امنیت شغلی در ایران از سایر رشتهها بیشتر است.
به گفته معصومی بیش از نیمی از دانشجویانی که در دانشگاههای خارجی امروز مشغول به تحصیل هستند لزوما از میان قشر بالا و پولدار جامعه نیستند: «امروز بسیاری از دانشجویانی که در دانشگاه های خارجی درس میخوانند از طبقه متوسط و گاهی پایین تر از سطح متوسط اند.»
«دانشجویان فارغ التحصیل در ایران آینده روشی ندارند» اینها را یک دندان پزشک فارغ التحصیل از دانشگاه خارجی میگوید. او می گوید: گرچه دانشجویان ایرانی از لحاظ مالی در طول تحصیل خود در کشور در مضیقه هستند اما به این امید دارند که شغلشان در دست خودشان است و امنیت شغلیشان در خطر نیست. همه با وام و قرض آمده بودند. می گفتند که به ایران بر میگردیم ولی حداقل آینده شغلی خوبی خواهیم داشت. با همه این تفاسیر دانشجوی ایرانی همه مشکلات را به جان میخرد که آینده شغلی خوبی داشته باشد.
از ایران فرار نمیکنیم
برخی می گویند که مهاجرت تحصیلی راهی برای فرار از ایران است اما آن طور که معصومی میگوید: بیشتر دانشجویان ایرانی خارج از کشور تحصیل را به خاطر خروج از ایران انتخاب نکرده اند. حتی بازار کار بهتر در کشورهای خارجی نیز دلیل برای انتخاب تحصیل در دانشگاه های خارجی نیست. گرچه هستند افراد اندکی که با این فکر تحصیل در خارج را انتخاب کرده اند اما مهمترین دلیل داشتن امنیت شغلی در کشورشان است.
کنکور بلای جان
رشته پزشکی مورد علاقه فرهنگ ایران است. اما آنچه که به خروج دانشجویان مشتاق به رشته پزشکی به خارج از کشور کمک کند درهای بسته دانشگاه های داخل ایران است. به گفته معصومی، این فارغ التحصیل دندان پزشکی، کنکور عاملی برای خروج دانشجویان پزشکی از ایران محسوب می شود. به طور مثال رشته پزشکی در دانشگاه های کشور فیلیپین بدون کنکور است و فارغ التحصیلی دانشجویان به میزان مهارت و دانش آنها در پایان تحصیل وابسته است که از طریق آزمون جامع سنجیده می شود اما در ایران کنکور عاملی برای جلوگیری از ورود دانشجویان مشتاق رشته پزشکی به دانشگاه است. آزمونی که دانشجویان کنکور محور و متخصص در امر تست زنی را راهی دانشگاه می کند و در آخر فارغ التحصیلانی بی دانش و مهارت را تحویل جامعه می دهد.
او ادامه میدهد: دومین مانع نبود ظرفیت رشته پزشکی در دانشگاه های داخل کشور است. ظرفیتی که اکنون به دانشگاه افزوده شده مربوط به رشته های غیر پزشکی است و پزشکی همچنان در محدودیت باقی مانده است.
تاثیر فرار مغزها بر کشورهای مبدا و مقصد
سرمایه های انسانی و منابع طبیعی هر دو در رشد اقتصادی جامعه، اثرات تعیین کننده ای دارند. تحقیقات تجربی نشان داده اند که سرمایه گذاری در منابع انسانی بیش از سرمایه گذاری در منابع طبیعی، به رشد اقتصادی کمک می کند. امروزه نقش بنیادین و اصلی منابع نیروی انسانی در توسعه کشورها امری بدیهی و روشن است و به جرئت می توان گفت که ویژگی چشم گیر و بارز کشورهای پیشرفته، وجود نیروی انسانی کارآ و متخصّص است. بنابراین، حرکت نیروهای ماهر و غنی انسانی، تاثیرات روشنی را بر کشورهای فرستنده و کشورهای گیرنده خواهد گذاشت. مهم ترین مزیتی که پدیده فرار نخبگان بر کشورهای مقصد دارد، درآمد زایی است.
مسلم معصومی به این موضوع اشاره می کند و میگوید: با توجه به حجم دانشجویان در این دانشگاهها سختگیری دانشگاهها نیز بیشتر می شود. به این دلیل که وقتی دانشجویی واحدهای خود را نمی توانست پاس کند پول بیشتری برای دانشگاهها به همراه دارد و درآمدی را به جیب دانشگاهها واریز میکند. البته این نگاه درآمدزایی به معنی ارائه مدرک در ازای پول به دانشجو نیست.
20104