از زلزله بم تا زلزله احمدی نژاد

نگاهی به سومین هفته دولت در دولت حسن روحانی امیرشهلا

حسن روحانی به دور پایانی بازی رسیده است. حالا پس از سه سال که از مرداد1392 گذشته، می توان جمع بندی دقیق تری از کارنامه عملکردی او ارایه داد. مخالفین دولت یازدهم با همه توان شان تلاش دارند تا روحانی را به بی عملی و عملکرد کابینه اش را، ناکارا و انفعالی جلوه دهند. همان ها که در هشت سال دولت محموداحمدی نژاد، ساکن و ساکت، از کنار شعارِ «آوردن پول نفت پای سفره مردم» گذشتند و حتی یک بار به او معترض نشدند که پول نفت که هیچ، چرا سفره مردم را کوچک و کوچک تر کردی؟، حالا در کسوت غمخوار و غمدار مردم، از هر تریبونی که به دست می آورند، روضه معیشت مردم سرمی دهند و دولت را به غفلت از وضعیت زندگی مردم متهم می کنند.
یکی از دشوارترین مصایب حسن روحانی، بی تریبونی اوست. دولت اصلاحات اگرچه به گفته رییس اش، هر 9روز یک بحران داشت، اما لجستیک رسانه ای و سرشناسان پرتعدادی که در حوزه خبررسانی داشت، موجب می شد افکارعمومی به کارشکنی ها و سنگ های مخالفی که پای خدمات دولت را لنگ کرده بود، واقف شوند و انتظارات شان را با قوه و بنیه دولت تنظیم کنند. حسن روحانی حتی از همین حمایت معنوی نیز برخوردار نیست. وزرایش کمتر اهل به آب زدن و پاسخ گفتن به هجمه های مخالفین هستند. اصلاح طلبان که تنها گروه سازمان یافته و شناسنامه دار حامی دولت او هستند، فاقد رسانه های فراگیرند و صدای شان در دفاع از عملکرد دولت یازدهم، پژواک چندانی نمی یابد. تنها خود روحانی است که می تواند با استفاده از تریبون هایی که بالاجبار دراختیارش قرار دارد، استفاده کند و گوشه هایی از عملکرد کابینه اش را برای مردم روشنگری نماید. اما آیا روحانی رییس جمهور موفقی بوده است یا نه؟ پاسخ این سوال به زعم نگارنده صد درصد مثبت است. 1- اگر روحانی نیامده بود، تحریم های شورای امنیت، امروز به جایی می رسید که ایران تنها اجازه داشت نفت اش را در برابر غذا و دارو بفروشد. دیپلماسی فعال و چابک حسن روحانی، نه تنها برنامه هسته ای کشور را به تایید جامعه جهانی رسانید، بلکه طومار تحریم ها را برچید. همان ها که روزی، تحریم ها را ورق پاره می خواندند، اکنون نق می زنند که چرا ورق پاره های سابق، به یک باره برداشته نشده؟ و با این تحلیل، دستگاه دیپلماسی کشور را به خیانت، متهم می کنند! این ها عوامفریبی است. مخالفین دولت که حسرت به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای در دوره خود را بر دل دارند، بهتر از مردم کوچه و بازار می دانند هیچ گزینه دیگری که متضمن منافع ملی کشور بود، جز توافق هسته ای وجود نداشت. یا باید به جنگ نظامی می رسیدیم و یا طبق قانون تحریم ها، هر سال 20درصد از فروش نفت ایران کاسته می شد. یعنی امسال، در خوشبینانه ترین حالت، باید نفت می دادیم و برنج و گندم می ستاندیم. اما دولت یازدهم کاری کرد که دوباره تولید و صادرات نفت خام کشور از 9/2میلیون بشکه در روز فراتر رفته است. اگر این موفقیت نیست، پس چیست؟
2- روحانی اقتصاد ورشکسته ای را تحویل گرفت، اما آن هایی که با سکوت توام با رضایت شان، در به ورشکستگی رسیدن این اقتصاد، بیشترین نقش را داشتند، حالا برای گرانی و بیکاری و پایین آمدن قدرت خرید مردم، یقه چاک می دهند و دولت را به بی عرضگی متهم می کنند. البته این قسم مردمداری ها، بیشتر کارکرد تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. روحانی چه می توانسته برای نجات اقتصاد کشور از سقوط انجام دهد که انجام نداده است؟ رشداقتصادی کشور(بخوانید سرعت سقوط اقتصادی کشور) در سال جابجایی دولت ها(1392) منفی8/6درصد بود. امروز رشد اقتصادی به مثبت3درصد رسیده است. تورم آن سال، از 46درصد گذشته بود و تابلوی قیمت ها، ثانیه می زد، اما امروز رشد تورم به زیر 10درصد رسیده و ثبات و آرامش به بازار بازگشته است. روحانی دولت را با بدهی 540هزارمیلیارد تومانی تحویل گرفت. یعنی احمدی نژاد، علاوه بر 750میلیارددلار نفتی که فروخت و پولش را مصرف کرد، 540هزارمیلیاردتومان دیگر هم خرج کرد و بدهی اش را برای دولت یازدهم گذاشت. آن وقت مخالفین این دولت، به جای تحسین نجابت و صبر روحانی، مدام بهانه گیری می کنند که دولت در انجام تعهدات اش کوتاهی و وعده هایش را فراموش کرده است! روحانی کدام وعده اش را فراموش کرده؟ من نمی دانم.
3- کشور در سال1392، درست وضعیت بم در اسفند1383 را داشت. زلزله ای به همان بزرگی، در اقتصاد کشور پیش آمده بود که همه چیز را با خاک یکسان نموده بود. دلار را یک شبه سه برابر کردند و این، یعنی آن که مردم را یک شبه سه برابر فقیر نمودند. پول نفت را به تاراج بردند. سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند تا هرجور خودشان می خواهند ثروت کشور خرج شود. هنوز که هنوز است، هر روز، معاون اول روحانی، ردّ تازه ای از دزدی- گرگی های آن زمان را افشا می کند. این وضعیت را با زلزله بم مقایسه کردم تا بگویم، هنوز پس از 12سال که از آن زلزله مهیبِ 6ریشتری می گذرد، همه آثار خرابی و ویرانی، از چهره شهر کوچک بم زدوده نشده است. چطور انتظار دارند دولت یازدهم با این حجم از آوار و تخریب، سه ساله توانسته باشد، وضعیت اقتصاد و معیشت و اشتغال را به پیش از دولت احمدی نژاد بازگرداند؟
4- روحانی زمانی که آمد، اقتصاد همزمان، با دو بحران بزگ مواجه بود: تورم و رکود. حتما می دانید همه نسخه هایی که برای مقابله با تورم نوشته می شود، به تقویت رکود می انجامد و همه راه هایی که برای مبارزه با رکود موجود است، به افزایش تورم منجر خواهدشد. تیم اقتصادی دولت باید تصمیم می گرفت اولویت اش، مهار تورم است یا خروج از رکود؟ چراکه برای رفع هرکدام از آن ها، باید تن به تحریک آن دیگری می داد. روحانی برای کمک به معیشت مردم، کنترل تورم را انتخاب کرد و این تصمیم به عمیق تر شدن رکود در اقتصاد کشور انجامید. دولتی که در بساط اش آهی برای سودا نیست، هر ماه محکوم به پرداخت 3هزارمیلیاردتومان یارانه است. یارانه ای بی هدف و سرگردان که منابع کشور را هرز می دهد، دردی از دریافت کننده ای دوا نمی کند، اما به شدت نقدینگی موجود در بازار را بالا می برد و این، یعنی بیدارکردن خرس تورم از خواب زمستانه.
این ها گوشه ای از مشکلات دولتی است که در سه سال گذشته کوشیده، منازعات و اختلافات را به سطح جامعه نکشاند و آرامش عمومی را با پاسخ به کج تابی و غرض ورزی مخالفین اش صدمه نزند. اردی بهشت سال آینده، فراگیرترین و رسمی ترین رفراندوم برای تایید یا عدم تایید عملکرد دولت در سطح کشور برگزار خواهدشد. تا آن روز باید صبر داشت تا کارنامه دولت توسط مردم ارزشگذاری شود.

کد خبر: 673344

وب گردی

وب گردی