ریشه اختلافات میان کشورهای خاورمیانه در چیست؟

یک پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک و مدرس دانشگاه معتقد است در خاورمیانه مثلثی وجود دارد که به لحاظ ساختار معنایی، منافع و رفتار بازیگران می توان آن را تحلیل کرد؛ با بررسی معنایی مسائل منطقه و شناخت مثلت محور تشیع، اخوان المسلمین و وهابیت می توان تحلیل دقیق تری از مسائل منطقه داشت و به ریشه ای بودن تضادها پی برد.

با مصطفی رشیدی پژوهشگر مسائل ژئوپولیتیک و مدرس دانشگاه پیرامون اختلافات به وجود آمده در منطقه خلیج فارس به گفت و گو نشستیم.

وی معتقد است ترکیه و قطر ناگسستنی هستند و رفتار عربستان این را علنی کرد ما تاکنون تضاد بین ایران و عربستان، بین ایران و قطر و سپس ایران و ترکیه را دیدیم، ولی کمتر اختلافات بین عربستان و ترکیه و قطر را به این صورت شاهد بودیم. به همین دلیل برای افکار عمومی قابل درک نیست که چرا قطر با عربستان درگیر می شود، چرا ترکیه محکم در کنار قطر می ایستد، چرا ترکیه تاکید می کند نیروی نظامی در قطر باید داشته باشد. با نگاه به ترکیب معنایی در منطقه، به تضاد های ریشه ای پی می بریم.

ریشه اختلافات فعلی به وجود آمده در منطقه چیست؟

در منطقه خاورمیانه مثلثی وجود دارد که به لحاظ ساختار معنایی، منافع و رفتار بازیگران می توان آن را تحلیل کرد.یک ضلع مشخص این مثلث تشیع و محور مقاومت است که با محوریت ایران هست. در ضلع دیگر، جریان اخوان المسلمین که در محوریت آن، ترکیه و قطر وجود دارد؛ ضلع دیگر مثلث، عربستان سعودی با تفکر وهابیت است.

در ضلع وهابیت در صدسال اخیر و قبل از آن پیشینه تاریخی که وجود دارد، از هزار سال پیش در جهان اسلام مسئله سلفی گری وجود داشته است که در عربستان توسط محمد ابن عبدالوهاب یک جریان تکفیری بوجود آمد و چون در پیوند با رژیم آل سعود بود، تحت عنوان وهابیت یا سلفیت شکل گرفته است. به این شکل که ملک یا پادشاه، جایگاه قابل قبول برای وهابیون است. اما در نقطه مقابل وهابیت در جهان اهل تسنن، اخوان المسلمین قرار دارد که با تکیه بر تفکر جهاد، پذیرای هیچ نوع پادشاه و ملکی نیستند و اعتقاد به خلافت دارند. خلافتی که در عمل ریشه در امپراتوری عثمانی و تفکر عثمانی گری دارد. با زوال گام به گام عثمانی و استعمار غربی ها و از دست رفتن قلمروی عثمانی، کم کم باعث شد که یک نوع بیداری اسلامی در جهان تسنن بوجود آید که اخوان المسلمین نام دارد و از مصر شروع شد و اعتقاد به جهاد علیه کفر، جهاد علیه جامعه جاهلی «که دنیای مدرن را مظهر جاهلیت می دانستند و حکومت های غربی و نماد جاهلی و ایادی و نمایندگان آنها در کشورهای اسلامی را نمایندگان دنیای جاهلی می دانستند» و جهاد علیه آنها را واجب می دانستند.

در ترکیب این تفکر اخوانی، که از سید قطب شروع می شود، با ورود طلبه های اخوانی به عربستان سعودی، این تفکر با وهابیت ترکیب می شود و این شکل جدیدی از وهابیت را بوجود می آورد. تکفیر را از وهابیت می گیرد و با جهاد اخوانی ترکیب می کند و به نحوی سلفیت جهادی تکفیری را بوجود می آورد. اخوانیون و سلفی های اخوانی که اعتقاد به خلافت دارند در مقابل سلفی های وهابی قرار می گیرند که اعتقاد به ملک و پادشاه دارند و سلفیت محافطه کار است. ترکیه حامی جریان اخوان اعتدالی هست و هم برای بسط قدرتش و نفوذش در منطقه از سلفی های اخوانی یا همان اخوانی های افراطی حمایت می کند. اخوانی های افراطی یا همان سلیفیون جهادی تکفیری هم در مقابل محور تشیع و ایران هستند و هم در مقابل با وهابیت که تا کنون تقابل دوم بر افکار عمومی ناشناخته بود.

اختلافات ریشه ای قطر و ترکیه با عربستان، برای افکار عمومی به راحتی قابل درک نیست

ما تضاد بین ایران و عربستان، بین ایران و قطر و بعدا ایران و ترکیه را دیدیم، ولی کمتر اختلافات بین عربستان و ترکیه و قطر را به این صورت شاهد بوده ایم، به همین دلیل برای افکار عمومی قابل درک نیست که قطر با عربستان چرا درگیر می شود. چرا ترکیه محکم در کنار قطر می ایستد چرا ترکیه تاکید می کند نیروی نظامی در قطر باید داشته باشد. که با نگاه به ترکیب معنایی، به تضاد ها بیشتر پی می بریم.

عربستان و کشورهایی که متحد آن هستند در جریانات مثل داعش که ریشه اخوانی هستند، از این جریان واهمه دارند. یک تلفیقی از اخوانی که با آن هجوم تند وهابیت جمع شده ولی به دنبال خلافت هستند و دیگر حکومت ها باید بروند کنار و ما یک خلافت بزرگ درست کنیم. ترس آل سعود را اینجا می توانیم درک کنیم و آن اختلاف عمیقی که میان قطر، ترکیه و عربستان وجود دارد که تا الان مردم کمتر به آن پرداختند در این تقسیم بندی هویتی و اعتقادی ما ترکیه و قطر را در کنار هم می بینیم و عربستان در یک باشگاه خودش یک سمت دیگر را ملاحظه می کنیم و ایران هم از اول تکلیفیش مشخص است.

چه عواملی باعث نزدیک شدن ترکیه و قطر به یکدیگر شده است؟

از لحاظ منافع اگر نگاه کنیم قطر یک کشور گاز خیر است، قطر قرار است گاز را از مسیر اردن و سوریه به ترکیه منتقل کند. به معنای یک سود مشترک از بازار گاز. این مسئله نشان می دهد که در منافع، ترکیه و قطر به هم نزدیک هستند و عربستان سعودی در این بازار انرژی سهمی نخواهد داشت. مگر اینکه سوریه با حمایت آمریکا در کنترل عربستان باشد و جریان گازی به دست عربستان و آمریکا بیافتد که بتوانند سیادت کنند که در خاورمیانه هم جریان انرژی را از دست روسیه خارج کنند و بازار جدیدی در اروپا ایجاد کنند که بتوانند یک سیاست جدید را ایجاد کنند.

عربستان و متحدینش را کاملا در باشگاه آمریکا می بینیم و قطر و ترکیه بازیگرهای خودسرس اند که می خواهند نقش جدیدی اجرا کنند. ایران و عراق مسلما، هم از لحاظ اعتقادی و معنایی متفاوت هستند و هم در سطح منافع به دنبال این هستند که یک خط لوله سومی را ایجاد کنند. نه قطر و ترکیه و حتی نه روسیه، بلکه مسیر سوم که نام آن را خط لوله اسلامی گذاشته اند و این خط و ربط و ارتباط ترکیه با قطر و عربستان هست.

سیاست ایران را چطور می بینید؟

عرب های خلیج فارس تصور می کردند وقتی دارند قطر را به حاشیه می برند، ایران از قطر حمایت می کند. ولی ایران این بازی را می داند و با توجه به اینکه قطر عملا یک شریک پایدار نیست ، ایران یک حمایت جسته و گریخته از قطر کرد. البته هدف ایران انشقاق در شورای همکاری خلیج فارس است.

سفر وزیر امور خارجه بحرین به ترکیه با چه هدفی انجام شد؟

بحرین در باشگاه عربستان سعودی است. عرب ها تصور نمی کردند ترکیه با این تندی از قطر حمایت بکند . فراموش نکنید وقتی در ترکیه کودتا شد، قطر به سرعت اعلام کرد که ما از اردوغان حمایت نظامی می کنیم . این باز می گردد به آن ساختار ذهنی که عدالت و توسعه ترکیه و قطری های اخوانی دارند. آنها به آن وضع به هم نزدیک هستند و قابل انشقاق نیستند. ولی اعراب این را خیلی تجزیه و تحلیل نکرده اند.

وقتی ترکیه موضع گرفت، بحرین به عنوان نماینده عربستان و تا حدودی به عنوان نماینده وزیر خارجه آمریکا به ترکیه اعزام شد که ترکیه را از قطر فاصله بدهند . با این سیاست که وقتی قطر ترکیه را پشت سر خودش احساس کند و ایران هم به دنبال فاصله انداختن بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باشند، دیگر آمریکا و عربستان نمی توانند در حوزه خلیج فارس به آن ناتوی عربی و هدف شورای همکاری خلیج فارس منسجم علیه ایران برسند. ایران هم شروع به بازیگری خواهد کرد و اعراب نگران شدند. تصورشان این بود که وقتی ترکیه به صورت صددرصد و ایران هم به صورت نسبی از قطر حمایت کند بازی که خودشان شروع کردند عملا خودشان بازنده هستند و پروژه هایشان به شکست می انجامد و این انشقاق برای همیشه در حوزه خلیج فارس ایجاد می شود. برای همین سفر وزیر امور خارجه بحرین به ترکیه پیرو همین سیاست است.

به اعتقاد من ترکیه و قطر ناگسستنی هستند و رفتار عربستان این شکاف را علنی کرد و قطر به این نتیجه رسید اگر امروز حمایت ترکیه را جلب نکند و اتمام حجت با اعراب خلیج فارس نکند، فردا اگر حزب اعتدال و توسعه ترکیه بر سر کار نباشد یک روز می توانند کودتا کنند و کل حکومت آل ثانی را از بین ببرند. پس قطر به نظرمن با این واسطه ها با عربستان کنار نمی آید. مگر اینکه عربستان معذرت خواهی و عقب نشینی کند و یک نظام جدید در خلیج فارس کلیک خورده است. این سه الگو بیشتر خودشان را به صورت عینی به مردم منطقه و جهان نشان می دهند.

هرگاه اتفاقی در جایی می افتند، ما فکر نکنیم حتما فلان کشور خاص در آن نقش آفرینی کرده

بالاخره یکسری شکافها در ذیل اشتراکات و وابستگی ها و همبستگی ها وجود دارد. ما اگر پادشاه عربستان به ترکیه می رود، ترکیه به پادشاه عربستان مدال می دهد اینها را همین طوری باور نکنیم. این بازی که در منطقه است سه تا ساختار معنایی منافع متفاوت و متضاد دارد که افکار عمومی امروز متوجه می شوند که اخوان المسلمین و وهابیت در مقابل همدیگر صف آرایی کردند قبلا ما مشاده می کردیم اهل تسنن افراطی با تشیع درگیر بودند. اما اکنون سه تا جبهه تضادشان کاملا مشخص شده است و یک جبهه دیگر داریم که دولت های غربی با همکاری رژیم اسرائیل و آن هم یک ساختار غربگرایانه است که ما حد وسط آنها را می بینیم. مثلا مصر به نمایندگی از غرب یعنی نماینده سکولاریزم غربی، یکی رژیم اسرائیل و دیگری مصر است. نماینده آن ساختار وهابی، عربستان، امارات، بحرین و حکومت های دیگر هستند. تشیع در ایران، ترکیه و قطر در یک جبهه است. یعنی مجموعا ما 4 تا جبهه در اینجا میبینیم. بازیگرهای دیگر مثل چین و روسیه هم هستند.

حمایت های داعش از عربستان تا کجا ادامه دارد؟

عربستان اگر هم جایی از داعش حمایت می کند، به صورت مقطعی است و تاکتیک است و هیچ اعتقادی به داعش ندارد. داعش پیش از اینکه برای ایران خطرناک باشد برای عربستان خطرناک است و اگر ما شبکه های عربی و خلیج فارس را نگاه کنیم، نگاهشان به داعش با عنوان اخوان است. ولی قطر همیشه حامی جریانات تند این چنینی است. اینها را مردم و هم سیاستمداران در خاورمیانه و پژوهشگران بیشتر باید دقت کنند. ساختار بسیار پیچیده ای دارند. منطقه خاورمیانه در حال گذر از پیچی است که خیلی از مسائلی که زیرزمینی بودند، برای شهروندان خاورمیانه کم کم مشخص می شوند. یکی از آنها شکاف بین قطر و عربستان بوده و امروز آشکار شده است.

گفت و گو از سید احمد حسینی

کد خبر: 786077

وب گردی

وب گردی