تهران - ایسکانیوز:همه ساله در آستانه فرارسیدن سی و یکم شهریور، تلویزیون در کنداکتور شبکه های مختلف خود برنامه هایی را می گنجاند که یادآور و پاسداشت سال های جنگ باشد که این برنامه ها حوزه گسترده ای نظیر مستندهای دفاع مقدسی،فیلم ها و سریال های جنگی؛ اعم از تولیدات تازه تلویزیون یا بازپخش آثار تولید شده قبلی سینمایی و تلویزیونی و ... را  دربرمی گیرد. طبیعی است که تلویزیون به عنوان رسانه ملی، در بین رسانه های دیگر نقش پررنگ تری دارد و بهره گیری این رسانه از ابزار تصویر و تکنیک های سینمایی که قابلیت نمایشی کردن هر موضوع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را دارد، در عمل کارکرد موثرتری را به این رسانه می بخشد.


سفر به چزابه



راه یابی به حافظه جمعی

بی شک یکی از دلایل موفق بودن هر اثر هنری، میزان ماندگاری اش در ذهن مخاطبان است و در این راه، شعر و داستان و فیلم و سریال و هنرهای، همه و همه با این فاکتور سنجیده می شوند.البته بسیاری از منتقدان، با پیش کشیدن بحث مخاطب خاص و عام داشتن در هنر، عملا نوعی از هنر را تصویر می کنند که چه بسا تنها در ذهن خودشان تجلی دارد. با این همه اگر هم بتوانیم این تقسیم بندی را در حوزه هایی نظیر شعر و داستان و حتی سینما بپذیریم، برای تلویزیون نمی توان به همین سادگی این مرز بندی را قائل شد.حتی باید از این هم فراتر رفت و با کمی اغماض پذیرفت که اگر مخاطبان بی شمار عام تلویزیون را با معیار منتقدان فوق به کناری بگذاریم، در عمل بیننده ای نمی ماند تا موضوع بحث باشد.سرگرم کردن این نوع مخاطب، اصلا یکی از اهداف سیاست گذاران مدیوم تلویزیون است و چه کسی است که منکر این موضوع باشد. با این مدعا به دنبال این نیستیم که مخاطب خاص برنامه های تلویزیون را یک سره کنار بگذاریم اما باید بپذیریم که وقتی بحث تلویزیون و برنامه های سرگرم کننده اش مطرح است، تفکیک مخاطبان در دو حوزه خاص و عام، چندان موضوعیتی ندارد و دست کم کفه ترازو را به نفع مخاطبان خاص اما کم تعداد سنگین نمی کند. ساخته های دفاع مقدسی را می توان  در دو دسته کلی آثاری که در ایام جنگ و آثاری که پس از پایان جنگ ساخته شدند، تقسیم کرد که به آنها می پردازیم.


خاک سرخ



تلویزیون در بحبوبه جنگ

ساخته های تلویزیون در سال های جنگ اتفاق گسترده ای به نام جنگ که هشت سال به طول انجامید و تبعات ناشی از آن، تا سال ها بعد ادامه یافت، موضوعات فراوان و بکری را در اختیار سازندگان برنامه های دفاع مقدسی قرار داد که باعث ساخته شدن آثار خوبی در این زمینه شد.جنگ تحمیلی از واپسین روز شهریور 59 آغاز شد و تا واپسین روزهای تیرماه 67 طول کشید. همزمان با فعالیت گروه "جنگ" شبکه یک سیما که در نخستین سال های دهه 60 تاسیس شده بود( و در اواخر دهه 70 با عنوان گروه حماسه و دفاع مقدس به فعالیت خود ادامه داد) و با جمع‌آوری، تنظیم و تدوین آثار تصویری اقدام به پخش برنامه‌هایی بیشتر خبری و  مستندگونه می کرد، آثار غیر مستند و غیر خبری و به عبارت ساده تر فیلم ها و سریال های داستانی تلویزیونی هم در دستور کار شبکه های تلویزیونی قرار گرفت و برای تحقق این نیاز، ابراهیم حاتمی کیا و زنده یاد رسول ملاقلی پور، کارگردانان جوان آن سال ها بودند که در کنار حضور مستمرشان در جنگ، آثار خوبی را ساختند.


ابراهیم حاتمی کیا با ساخت فیلم هویت در سال 64 که نخستین فیلم بلند این کارگردان و به سفارش شبکه دو تلویزیون ساخته شده بود، تصویر نفس گیر و پر تعلیقی از دوران پر آشوب آن سال ها ارائه داد که فیلم محکمی بود و جلیل فرجاد را، به عنوان بازیگر نقش اول این فیلم تثبیت کرد. زنده یاد رسول ملاقلی پور هم با ساخت"سقای تشنه لب"(با بازی فرج‌الله سلحشور)، "شاه کوچک" و "فتح‌المبین"در ابتدای دهه شصت، خبر از ظهور کارگردان پرتوانی را در این حوزه داد که آثار بعدی این کارگردان در سال ها و دهه بعد، اثباتی بر این مدعا بود.


خوش رکاب


با این همه باید به این نکته نیز اذعان کرد که چون جامعه در معرض جنگ آن سال ها به قدر کافی از طریق اخبار سراسری و روزنامه ها در جریان لحظه به لحظه جنگ قرار می گرفت و در عین حال تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت، منطقی تر این بود که با سریال های سرگرم کننده ای، کمی برای تلطیف فضا پیش  برود و پخش فیلم ها و سریال هایی نظیر سال های دور از خانه و یا ملودرام های خانوادگی ای مثل سریال آیینه و آثاری از این دست، احتمالا در راستای این سیاست گذاری نا نوشته اما در جریان سال های جنگ بود.پس طبیعی است که از آن سال ها، در حوزه دفاع مقدس به جز معدود آثاری که نام بردیم، چیز بیشتری در ذهن کسی نمانده باشد.


گل پامچال



تلویزیون بعد از جنگ

با پایان یافتن جنگ و شروع بازسازی و ورود جامعه به دهه هفتاد، تغییراتی در فضای اجتماعی سیاسی جامعه به وجود آمد که تلویزیون هم از آن برکنار نماند.فاصله گرفتن از آرمانگرایی ایدئولوژیک غالب در دهه شصت، راه را بر تولید آثاری که تأمل بیشتری در ساخت شان صورت گرفته بود، باز کرد. پرداختن غیر احساسی و عقلگرایانه تر به موضوعاتی که جامعه در سال های جنگ مبتلا به آن بود، باعث شد که هرچه فیلم و سریال دفاع مقدسی خوب که در یاد مخاطبان مانده، مربوط به این سال ها باشد. در دهه هفتاد در حوزه های یاد شده آثار تاثیرگذاری ساخته شد که سریال های "گل پامچال" محمد علی طالبی در ابتدای دهه هفتاد،"آتش در خرمن" سعید حاج میری( که در هفت قسمت چهل دقیقه‌ای در سال 72 روی آنتن شبکه دو رفت  و فیلمبردارش کمال تبریزی بود)، "نبردی دیگر" عبدالله باکیده( که در سال 73 به سفارش گروه جنگ شبکه یک ساخته شد)،"سفر به چزابه" رسول ملا قلی پور( که ساخت آن در سال 73 آغاز شد و سه سال بعد همزمان به سینما و تلویزیون داده شد و در نهایت در تلویزیون به نمایش در آمد)،"بازگشت پرستوها" ابوالقاسم طالبی(که در سال 76 برای شبکه دو سیما ساخته شد و دو سال بعد روی آنتن رفت)،"بچه های بهشت" و "سیمرغ" حسین قاسمی جامی( که هر دو در اواخر دهه هفتاد در  تلویزیون به نمایش در آمدند) و .... نمونه های موفق این حوزه بودند.


در چشم باد



عبور از خط قرمز در ساخته های دفاع مقدس

"لیلی با من است"، اگرچه در ذهن مخاطبان بیشتر اثری سینمایی محسوب می شود، اما باید آن را اثری سینمایی تلویزیونی دانست که کمال تبریزی این اثر را با همکاری سیمافیلم ساخت و از همان ابتدا قرار بود اول نسخه سینمایی‌اش اکران شود و بعد از آن در هفت قسمت 45 دقیقه‌ای روی آنتن شبکه دو برود. کمال تبریزی با این اثر عملا خط قرمزهایی را در حوزه دفاع مقدس جا به جا کرد که تا پیش از آن قابل تصور نبود و این اتفاق در سایه هوشمندی کارگردان و نیز بهره گیری وی از نوعی از طنز غیرهتاکانه و ظریف بود که هرچند جسارت آمیز به نظر می رسید اما قصد نقد مخربانه نداشت.از این منظر لیلی با من است می توانست الگوی مناسبی برای دیگر کارگردانان در این حوزه باشد.


آتش در خرمن



و اما این سال ها

"خاک سرخ" ابراهیم حاتمی کیا اگرچه اواخر دهه هفتاد ساخته شد اما این سریال را عملا باید جزو آثار دهه هشتاد به حساب آورد که از نمونه های موفق در حوزه دفاع مقدس است. در این دهه، بازخوانی روایت هایی از جنگ و نیز موضوعاتی که با پایان جنگ نمود یافته بود؛نظیر بازماندگان جنگ اعم از آزادگان، بیماران و جانبازان جنگی دست مایه برخی از فیلم ها و سریال های تلویزیون قرار گرفت که شب هزار و یکم ساخته علی بهادر، یکی از همین آثار بود. داستانی که مربوط به روزگار حال ما بود اما به خاطرات پزشکانی برمی‌گشت که در جنگ ردپایی به جا گذاشته بودند. قصه‌ای معماگونه که یافتن دو خواهر دوقلو را بهانه کرده بود تا در این میان به روزهای جنگ و خاطرات و گذشته پزشکانی که در جنگ شیمیایی و جانباز شده‌ بودند، بپردازد.


شب هزار و یکم


خوش‌رکاب ساخته علی شاه حاتمی هم از دیگر سریال هایی بود که در سال 82 توانست نظر بسیاری را به خود جلب کند. در این اواخر نیز " در چشم باد" مسعود جعفری جوزانی از نمونه هایی بود که وقایع سیاسی اجتماعی سه دوره از تاریخ را در سال‌های 1300، 1320 و 1360 را بررسی می کرد و دفاع مقدس و خصوصا آزاد سازی خرمشهر در عملیات بیت المقدس، بخشی از این سریال بود و نه تمام آن.سریالی که با قوت شروع شد اما با قوت پیش نرفت.


سریال وضعیت سفید



وضعیت سفید

در کنار سریال هایی که به آنها اشاره کردیم(در مجالی دیگر به سریال استثنایی وضعیت سفید حمید نعمت الله خواهیم پرداخت) فیلم های فراوانی هم با موضوع جنگ ساخته شد که چون در ساخت شان از تمام ظرفیت های این حوزه استفاده نشد و یا پرداختن به تمامی این ظرفیت ها به دلایلی که مجال طرح آن در این یادداشت نیست،میسر نشد، راهی از سطح به عمق و به تبع آن حافظه جمعی نبرد و امروزه در خاطرها نمانده است.در این که چه عواملی باعث توفیق یا عدم توفیق و ماندگاری و یا ماندگار نشدن یک فیلم، سریال و یا مستند تلویزیونی می شود، موارد متعددی نظیر شرایط عصری ساخته شدن اثر، سیاست گذاری مدیران وقت، میزان ناب بودن یا کلیشه ای بودن سوژه ها و ... را  برشمرد که در مجالی گسترده تر بدان خواهیم پرداخت.



گزارش از:مهرداد نصرتی
کد خبر: 81175

وب گردی

وب گردی