ایسکانیوز - راهبرد: جلسه مطبوعاتی برگزار شده در ماه ژوییه (نوشته شده در تاریخ 31 ژوییه) به این نکته اشاره دارد که در حال حاضر مدت زمان عملیات مرز حفاظتی اسرائیل بیش از عملیات قبلی این رژیم به نام «سرب گداخته» در سال 2008 به طول انجامیده است. در نبرد پیشین بعد از سپری شدن 24 روز از آغاز آن، واکنش‌ها به عملکرد نامناسب اسرائیل بسیار شدید بود. در ماه آگوست حماس و اسرائیل بر سر یک آتش بس نامحدود به توافق رسیدند که مورد موافقت جنبش فتح نیز قرار گرفت. دلایل منطقی حاکی از آن بود که آتش‌بس بین طرفین جنگ تا مدت‌ها ادامه پیدا خواهد کرد، اما از طرف دیگر  وجود برخی از گمانه زنی‌ها نشان از آن داشت که  این صلح موقت به پایان زمان خود نزدیک می‌شود.

جلسه مطبوعاتی پیش رو به بررسی مواضع حماس و اسرائیل در پایان ماه آگوست می‌پردازد. در این جلسه آسیب ها و پیامدهای امنیتی جنگ در هر دو طرف مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و پس از آن به بررسی برخی از عناصر منطقه ای، به خصوص در رابطه با درک اسرائیل از امنیت منطقه و تغییر رویکرد این رژیم در وسعتی بیشتر پرداخته می‌شود.

پیشرفت مذاکرات در طول ماه آگوست

پس از گذشت هفت هفته از جنگ، آتش بس کنونی آغاز شد. بیش از 2.100 نفر از مردم غزه در این جنگ کشته و همچنین 11.000 نفر نیز زخمی شدند. طبق اظهارات منابع مطلع سازمان ملل، اکثر کشته شدگان و زخمی‌ها جزو غیرنظامیان بوده‌اند که در میان آن‌ها اجساد 495 کودک نیز دیده می‌شود. در طرف اسرائیلی نیز 66 سرباز کشته و 450 سرباز نیز زخمی شده‌اند. همچنین در میان کشته شدگان اجساد هفت غیر نظامی نیز دیده می‌شود و 80 نفر غیر نظامی نیز مجروح شده‌اند. در نگارش آتش بس (31 اوت) مدت زمان بیشتری در نظر گرفته شده ومذاکرات بیشتری در این زمینه آغاز شده است.

طبق گزارش منابع اطلاعاتی غربی، اسرائیل پیش از شروع آتش‌بس تمام تونل‌های شناسایی شده در غزه را منهدم ساخته و به بیش از 4700 مورد از اهداف نظامی حمله کرده و همچنین 750 نفر از رزمندگان حماس را کشته است.

حماس هرگونه آسیب جدی به زیرساخت‌های نظامی خود را تکذیب و ادعا نموده است که هزاران موشک سالم و آماده شلیک و همچنین حدود 20 تا 30 هزار نیروی آماده دارد. با وجود تمامی ادعاهای مطرح شده از سوی حماس، زیرساخت های شهری در غزه به شدت آسیب دیده، بسیاری از کارخانه‌ها و انبارها از بین رفته و حدود یک سوم از کل جمعیت این شهر آواره شده است.Ezzedine al-Qassam Brigades parade in Rafah

 

بخش اعظمی از توان نظامی حماس همچنان پابرجاست


جنگ

حماس: به رغم مرگ بسیاری از مبارزان و ایجاد آسیب و اختلال در روند دفاعی حماس، این گروه همچنان کنترل شهر غزه را در اختیار داشته و محبوبیت خود را به طور قابل ملاحظه‌ای حفظ کرده است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که حماس نیروی قابل توجهی را صرف مقابله با امنیت داخلی کرده است؛ از جمله اعدام چندین مرد و زن که متهم به جاسوسی برای اسرائیل بوده‌اند. سیاست‌های حماس در ارتباط با عبد الفتاح السیسی همچنان خصمانه است

با این وجود حماس تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران و برخی از کشورهای عربی خلیج فارس به خصوص قطر قرار داشته و انتظار می‌رود این کشور بودجه بازسازی غزه را پس از جنگ تامین نماید. حماس نیز با مقاومت در برابر تجاوز اسرائیل در سراسر خاورمیانه و بسیاری از کشورهای دنیا محبوبیت زیادی را بدست آورده است. ارتباط اخیر این گروه با جنبش فتح همچنان پابرجا مانده است و این امر در حالی اتفاق می‌افتد که جنبش حماس با بسیاری از کشورهای عربی محافظه کار در منطقه در ارتباط است و این کشورها به علت ارتباط حماس با ایران و اخوان المسلمین رابطه خصمانه‌ای با آن دارند.

اسرائیل: دولت نتانیاهو با شکست در کنترل حملات موشکی تا قبل از اعلان آتش بس حمایت عمومی مردم از دولت خود را از دست داد. در حال حاضر بخش‌های قابل توجهی از تشکیلات دولت به دلیل پیش بینی نادرست از نتایج جنگ در حال جدال سیاسی با یکدیگر هستند. با وجود ثبات نسبی جنوب اسرائیل از آتش بس فعلی و عدم وجود حملات هوایی، محبوبیت نتانیاهو در این رژیم به شدت زیر سوال رفته است.

مشکلات جدی اسرائیل مربوط به موضع نظامی این کشوراست. پیش از مشکلات عمده این رژیم در نبرد با لبنان در سال 2006، ارتش اسرائیل تاکتیک‌های جنگ زمینی خود را به طور جامع بازسازی و تکمیل نمود. هدف از بازسازی این تاکتیک‌ها ارائه سطح بسیار بالایی از جنگ افزارهای شبکه محور در زمان واقعی جنگ و عمدتا سیستم زاید بود که هماهنگی ویژه‌ای را بین نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی و فرماندهی عالی نظامی فراهم می‌آورد. استفاده از این سیستم مزایای قابل توجهی را برای اسرائیل در جنگ‌های آتی زمینی چه در لبنان، غزه و یا سایر نقاط به همراه داشت.

در عوض، با گذشت هفت هفته از شروع عملیات نظامی اسرائیل در غزه این حقیقت ثابت شد که جنگ دشوارتر از آن بود که رژیم اسرائیل انتظار آن را می کشید و ارتش این کشور تلفات به مراتب سنگین‌تری را نسبت به سال 9-2008 متحمل شد. در واقع شبه‌نظامیان حماس اصول جنگ را سریع‌تر از ارتش اسرائیل آموخته‌اند و این بدان معنی است که اسرائیل در حال حاضر بدون اشغال طولانی مدت و دوباره شهر غزه قادر به از بین بردن موشک‌ها، تونل‌های نفوذی و تشکیلات زیر‌زمینی حماس نیست.

اشغال غزه برای اسرائیل ممکن است امکان پذیر باشد، اما بهای آن تلفات تعداد قابل توجهی از سربازان ارتش این رژیم و همچنین جان بسیاری از مردم فلسطین است. این اقدام اسرائیل نسبت به عملیات پیشین این کشور مخالفت‌های بین المللی به مراتب شدیدتری را حتی از سوی متحدان اسرائیل به همراه خواهد داشت.

در حال حاضر حتی اندیشیدن به این موضوع نیز برای اسرائیل بسیار خظرناک است، زیرا این کشور با بسیاری از مشکلات دست و پنجه نرم می کند. اسرائیل باید متوجه شود که از بین بردن حماس به عنوان یک تهدید باعث از دست رفتن چهره بین المللی این کشور می شود و حمایت سایر کشورها را به همراه نخواهد داشت از سوی دیگر ایجاد امنیت در جنوب اسرائیل از طریق عملیات نظامی میسر نخواهد شد.

گزینه های پیش روی اسرائیل

مشکلات فعلی اسرائیل دارای ابعاد گوناگونی است که بخشی از آن ناشی از جنگ غزه می‌شود:

-این رژیم حمایت خود را در اروپا و حتی تا اندازه‌ای در میان کشور آمریکا از دست داده است، در حالی که لابی اسرائیل به طور فزاینده وابسته به جامعه مسیحی-صهیونیستی آمریکا است.

-اگرچه این موضوع در سطح دولت‌ها از اهمیت کمتر برخوردار است، اما خطرات جدی از تحریم در سطحی وسیع وجود دارد که بخشی از آن منجر به عدم سرمایه گذاری بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای اروپایی در اسرائیل می‌شود.

-شاید مسئله مهم این است که حفظ امنیت غزه از طریق اقدامات نظامی امکان‌پذیر نخواهد بود، اما این باور که «توان نظامی ضامن بقای حکومت است ریشه در عمق فرهنگ اسرائیل دارد».

امتیاز اصلی اسرائیل در این زمینه وابستگی بسیار نزدیک با آمریکا است. منشاء بسیاری از مهمترین برنامه‌های نظامی اسرائیل از جمله جنگنده‌ها و بالگردهای جنگی به وضوح در کشورآمریکا دیده می‌شود. با وجود آنکه امکانات نظامی دیگر از جمله گنبد آهنین، سیستم‌های دفاع موشکی دیوید اسلینگ و شبکه زاید بومی فرض می‌شوند، اما در واقع آن‌ها نیز با کمک کارخانه‌های اسلحه‌سازی آمریکا و به صورت مشترک ساخته شده‌اند. حمایت مالی گسترده دولت آمریکا از سیستم‌های امنیتی اسرائیل و شیوه‌ای که در آن مقدار قابل توجهی از منابع مالی به شرکت‌های آمریکایی بازگردانده می‌شود بدان معنی است که لابی دفاع در واشنگتن دارای منافعی بسیار قوی است که طی آن تداوم سیاست دولت این کشور نسبت به سیستم امنیتی اسرائیل دچار تغییر نشود. در حال حاضر این موضوع به تنهایی مانند لابی اسرائیلی مهم در نظر گرفته می‌شود.

زمان های تغییر

با این وجود هم‌چنان یک مشکل پابرجا مانده است. از اوایل دهه 1950 و ظهور ملی گرایی در کشورهای عربی به ویژه در مصر و ارتباط مستمر این کشور با بلوک شوروی، آمریکا اسرائیل را به عنوان یک سد دفاعی در برابر توسعه طلبی احتمالی شوروی در نظر گرفت. در واقع جنگ شش روزه در سال 1967 بر همین اساس اتفاق افتاده است.

پس از آن، پایان جنگ سرد در اوایل دهه 1990 باعث کاهش ارتباط اسرائیل با آمریکا شد و یکی از عوامل مهم آن مربوط به توافق رودخانه وای در سال 1998 است. با وجود شکست اسرائیل، پس از انتخاب جورج دبلیو بوش در سال 2000 و آغاز جنگ علیه تروریسم پس از حملات 11 سپتامبر، دولت وی کمک‌های بسیاری به اسرائیل نمود

این شرایط طی چندین سال موفقیت‌هایی را برای اسرائیل به همراه داشت، اما با سیاست‌های شهرک‌سازی این رژیم در کرانه باختری تضعیف شد واعلامیه این رژیم در 31 آگوست که طی آن 308 کیلومتر مربع از زمین‌های فلسطینیان در جنوب اورشلیم را جزو اراضی خود در نظر گرفت و یا استفاده از نیروی نظامی قوی در جنگ با لبنان در سال 2006 جزو مواردی است که چهره این رژیم رل بیش از پیش را تخریب نمود.

هرچند در طول دو سال گذشته دیدگاه غرب به شدت تغییر کرده است و درحالی که فعالیت‌های جنبش القاعده بسیار کاهش پیدا کرده، دگرگونی آن به یک ایده قوی و تاثیر گسترده آن از پاکستان تا شمال خاورمیانه و آفریقا موجب نگرانی بسیار زیادی شده است. این موضوع باعث تشدید سرعت فعالیت‌های دولت اسلامی عراق و شام شده است که در حال حاضر بخش‌های قابل توجهی از خاک و چندین میلیون از ساکنان عراق و سوریه را تحت کنترل خود دارد. در اینجاست که جنگ در غزه تا این اندازه قابل توجه به نظر می‌رسد. درست در زمانی که اسرائیل باید قادر باشد از ناآرامی‌های خاورمیانه نهایت استفاده را ببرد، اما به به دلیل آن‌که با جنگ در غزه بخش قابل توجهی از حمایت کشورها را از دست داده، توانایی انجام این کار را ندارد.

نتیجه گیری

تاثیرات عدم نتیجه‌گیری اسرائیل از این رویکرد نباید دست کم گرفته شود. سیاست دولت نتانیاهو در استقرار دیوار حائل در شهر غزه در درجه اول در سیاست‌های داخلی این دولت دیده می‌شود، اما اهمیت واقعی این عمل در بعد بین المللی آن نهفته است. طی هفته‌های آتی شکست طرح جان کری در اوایل سال جاری به عنوان یک فرصت از دست رفته برای اسرائیل در نظر گرفته می شود و حسرت این رژیم را در پی دارد، به خصوص که ایالات متحده در حال نزدیک شدن توافق با ایران بر سر موضوع هسته‌ای است‌.

یکی از نتایج جنگ غزه این است که اقشار مختلف سیاسی در اسرائیل در حال تلاش برای ایجاد فضایی هستند که در آن مذاکرات خود را با فلسطینی‌ها به علت ضعف، از سر بگیرند. این‌که دو طرف تا چه اندازه راه‌حل‌های موجود را می‌پذیرند همچنان جای سوال باقی است، با این وجود جنگ غزه باعث شده که احتمال پذیرش از سرگیری مذاکرات سخت‌تر شود.

منبع: گروه پژوهشی آکسفورد - پاول روجرز

 
کد خبر: 94989

وب گردی

وب گردی