150هزار فرشباف از لیست بیمه تامین اجتماعی حذف شدند

مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف گفت: در سال 88 با مصوبه مجلس مقرر شد تمام بافندگان فرش دستباف بیمه تامین اجتماعی شوند که طی یک روند 6 ساله حدود 470 هزار نفر بیمه شدند.

به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ روی پنجه پایش قد می‌کشد تا راحت‌تر تابلوفرش دستباف را به دیوار غرفه‌اش در نمایشگاه فرش دستباف برج میلاد تهران نصب کند. کارش که تمام شد داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.

مهناز عزیزی یک فرشباف مشکین‌شهری است که اتفاقات رقم‌خورده در زندگی‌اش حالا او را ساکن تهران کرده است.

او می‌گوید: «از کودکی بافت سنتی فرش تبریز را نزد مادر و مادربزرگم آموخته بودم. حدود 20 سال پیش یک معلم آموزش بافت تابلوفرش به مشکین‌شهر آمد و من که مقدمات کار را می‌دانستم در کلاس‌های آموزش او حاضر شدم و تابلوفرشبافی را فرا گرفتم. آن زمان پول خوبی از فروش اولین تابلوفرشی که بافتم نصیبم شد و به همین‌خاطر به همسرم هم پیشنهاد دادم که وارد این کار شود و او هم قبول کرد. کم‌کم که در بافت فرش و تابلوفرش خبره شدیم با همسرم تصمیم گرفتیم کارمان را گسترش دهیم. برای گسترش کار، من وظیفه آموزش زن‌های روستای خودمان و روستاهای اطراف را برعهده گرفتم و همسرم هم تامین مواد اولیه و فروش فرش‌های بافته‌شده خانم‌های روستایی را عهده‌دار شد.

آموزش و تامین مواد اولیه از ما بود و بافت از زنان روستایی. فرشی که بافته می‌شد را هم ما به‌واسطه آشنایی که با بازار داشتیم به قیمت مناسب می‌فروختیم. کار به‌سرعت در حال گسترش بود که فرزند سوم ما به دنیا آمد؛ دختری که مادرزاد ناشنوا بود و در مشکین‌شهر قابل درمان نبود. نهایتا به تبریز کوچ کردیم تا دخترمان ستاره را درمان کنیم؛ اتفاقی که در تبریز هم برای ما رخ نداد تا ما مجبور شدیم به تهران بیاییم. در این مسیر هرچه در 16 سال گذشته داشتیم را به دلال‌ها زیر قیمت بازار فروختیم. بالاخره درمان در تهران میسر شد و ستاره شروع به شنیدن و سخن گفتن کرد.» خانم عزیزی ادامه داد: «خیال‌مان که از بچه راحت شد چون به غیر از فرشبافی حرفه دیگری بلد نبودیم، تصمیم گرفتیم این هنر را در پایتخت ادامه دهیم. همسرم در کارگاه کوچک‌مان در اتاق 9 متری خانه در محله خانی‌آباد نو شروع به بافتن کرد و من هم در سرای محله خانی‌آباد نو و چند محله دیگر آموزش بافتن را از سر گرفتم.

اما این روزها شرایط مثل روزهای خوب مشکین‌شهر به ما لبخند نمی‌زند. مشکلات این روزها پیش پای فرشبافان یکی دوتا نیست. با وجود اینکه شرکت فرشبافی ثبت کردیم نتوانستیم بیمه فرشبافی دریافت کنیم. قیمت مواد اولیه هم آنچنان بالا رفته است که تنها می‌توانیم برای یک فرش سه‌متری نخ خریداری کنیم. داستان دریافت وام و جور کردن ضامن و همچنین فروش فرش و حضور همیشگی دلال‌ها در بازار هم که سر دراز دارد.»

عزیزی می‌گوید: «برای اینکه تابلوفرش‌ها را به قیمت پایین به دلال‌ها ندهیم مجبور هستیم در نمایشگاه‌های موقتی غرفه اجاره کنیم و از آنجا که تابلوفرش دستباف یک کالای با قیمت بالاست معمولا به‌سرعت به فروش نمی‌رود. اتفاقی که چند هفته پیش برای ما در غرفه نمایشگاه موقت شمیران افتاد و در طول یک هفته نمایشگاه حتی یک تخته فرش‌مان هم به فروش نرفت تا 6 میلیون تومان هزینه‌ای که برای اجاره غرفه پرداخت کرده بودیم هدر رود. به همین لحاظ ما نیازمند جای مشخص برای عرضه محصولات‌مان هستیم.»

این مشکلات تنها مختص به خانم عزیزی نیست. فرشبافان این روزها برخلاف متاع گران‌قیمتی که به بازار عرضه می‌کنند عایدی چندانی نصیب‌شان نمی‌شود و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند.

عبدا... بهرامی، مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف درخصوص مشکلات فرشبافان گفت: «در سال 88 با مصوبه مجلس مقرر شد تمام بافندگان فرش دستباف بیمه تامین اجتماعی شوند که طی یک روند 6 ساله حدود 470 هزار نفر بیمه شدند. اما از سال 94 به بعد حدود 150 هزار نفر از این افراد به دلایل مختلفی همچون عدم پرداخت به‌موقع یا عدم حضور فرشباف در زمان مراجعه مامور بیمه از لیست بیمه تامین اجتماعی حذف شدند که باید با مساعدت سازمان تامین اجتماعی و از مجرای قانونی، افرادی که هنوز مشغول به فعالیت در این صنعت هستند به لیست بیمه تامین اجتماعی بازگردند.»

مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف منشأ مشکل کمبود مواد اولیه را در دو عامل می‌داند؛ یکی عدم توجه به صنعت نساجی و دیگری دخالت دلال‌ها در بازار فرش دستباف. بهرامی می‌گوید: «به‌دلیل عدم رسیدگی به صنعت نساجی مقادیر زیادی از پشم‌های چیده‌شده در دامداری‌ها سوزانده می‌شود و باقی‌مانده آنها با قیمتی نازل به کشورهای همسایه صادر شده تا پس از فرآوری دوباره به خود ما این‌بار اما با قیمت بالا فروخته شود. اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود. این مواد اولیه تا به دست فروشنده اصلی که مجوز فروش دارد برسد چندبار توسط دلال‌ها دست‌به‌دست می‌شود تا قیمت بالاتر رود.»

مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف، نقش دلال‌ها را در فروش محصول نهایی هم پررنگ می‌داند. او می‌گوید: «به‌دلیل کمبود نقدینگی، دلال‌ها فرش را از بافنده به قیمتی نازل می‌خرند و با سود بالا به فروشندگان اصلی و صادرکنندگان دارای مجوز می‌فروشند که تاثیر منفی در قیمت تمام‌شده و میزان فروش این محصول می‌گذارد.»

پایان سخنان بهرامی با چند نکته همراه بود. او می‌گفت یک فرد عادی در مدت کوتاه دوماه و با هزینه‌ای بسیار کم می‌تواند حرفه فرشبافی را یاد بگیرد و محصولی با ارزش افزوده بالا تولید کند؛ محصولی که اگر دولت‌ها برای بازاریابی آن همت کنند صادراتش می‌تواند چرخ اقتصاد یک کشور را بچرخاند؛ اتفاقی که در کشور ما نه‌تنها رخ نداده بلکه روند معکوس هم داشته است. بی‌توجهی به صنعت فرش دستباف در سال‌های اخیر باعث شده جمعیت هفت‌میلیونی فرشباف‌ها به سه‌میلیون کاهش پیدا کند.

قالیباف‌ها هم از این بی‌مهری‌ها در امان نمانده‌اند و جمعیت دومیلیونی آنها این روزها نصف شده است. مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های فرش دستباف می‌گفت بسیاری از آنها دارهای قالی را فروخته‌اند و موتور خریده‌اند تا از مسافرکشی در خیابان‌ها نان درآورند. در روزهایی که نتیجه روند اشتغالزایی برای دولت‌ها آمارهایی شده که برای مردم ملموس نیست، شاید خیلی نیاز به کار‌های خارق‌العاده نباشد. هستند در همین نزدیکی مشاغلی همچون فرش دستباف که با هزینه‌ای اندک دوباره روی پا شده و اشتغال واقعی ایجاد می‌کنند.

402

کد خبر: 954787

وب گردی

وب گردی