دکتر علیرضا شریفی یزدی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز درباره نظام آموزشی دانشگاههای کشور گفت: پیش از انقلاب، وظیفه دستگاه تعلیموتربیت در آموزشوپرورش و همچنین آموزش عالی، تربیت نیروی انسانی بود؛ بنابراین مباحث علمی و آموزشی برای ادارات و سازمانها از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
وی افزود: پس از انقلاب اسلامی، سیستم آموزشی بر پایه آموزشمحوری بنا نهاده شد، در واقع نسل اول نظام آموزشی دانشگاهها انتقال دانش را در اولویت کاری خود قرار داده و محوریت انتقال دانش در آموزش عالی برگرفته از روش آموزش و پرورش بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش گفت: نسل دوم آموزشی دانشگاه بعد از جنگ تحمیلی و اوایل دهه 70 بر محوریت پژوهش ایجاد شد، در این دوره کشور در شرایط توسعه اقتصادی قرار گرفت و دلیل این سیاستگذاری در سیستم آموزش عالی کشور نیز گسست ارتباط با کشورهای پیشرفته و دانشگاههای توسعهیافته دنیا بود.
شریفی یزدی ادامه داد: در این دوره بسیاری از دانشگاهها، پژوهشکدهها، استادان و اعضای هیئت علمی به سمت سیستم پژوهشی روی آوردند. خروجی این رویکرد در نظام آموزشی، شکلگیری کارخانه بزرگی از مقالات پژوهشی بود، در واقع این مقالات تدوین شده در دانشگاهها و پژوهشکدهها هیچ ارتباط مستقیم یا غیرمستقیمی با حوزههای خدمات، صنعت، کشاورزی و غیره نداشت.
وی با بیان اینکه سیستم نظام آموزش عالی در نسل سوم با نام کارآفرینی همراه و همسو شده بود گفت: به دلیل اینکه دهه 80 اقتصاد کشور با توسعه صنعت همراه شده و از وضعیت مطلوبتری نسبت به گذشته برخوردار بود مقوله کارآفرینی در کشور اهمیت ویژهای یافت.
به گفته شریفی یزدی؛ دانشگاه در این حوزه نسبت به سایر سازمانها و نهادها نقش پررنگتری ایفا کرد، همین امر سبب شد تا ادبیات دانشگاه در نسل سوم خود بعد از انقلاب اسلامی، نسبت به دو دهه گذشته کاملاً تغییر کند؛ اما نظام آموزش عالی در سومین مسیر خود مانند دو رویکرد پیشین یعنی محوریت انتقال آموزش و ارائه مقالات پژوهشی با شکست روبه رو میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش تصریح کرد: نسل چهارم با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، با کارآفرینی و فضای فرصتسازی، خلاقیت و پیشرو بودن در امر اشتغالزایی همراه شد؛ اما طولی نکشید که این رویکرد نظام آموزش عالی نیز با شکست روبهرو شد.
پژوهشگر حوزه جامعهشناسی اظهار کرد: نظام آموزش عالی در 40 سال اخیر بر اساس سیاستهای مختلف، هر دهه آموزشی را با توجه به نیازهای موجود کشور نامگذاری و در سراسر دانشگاهها این سیاست آموزشی را پیادهسازی کرده؛ اما در هر دوره با شکست روبهرو شده است.
وی عنوان کرد: زمانیکه مسئولان یا متولیان امر، موضوع نظام آموزش عالی را به صورت ریشهای و بنیادین برطرف نکنند همچنان پایه و اساس آموزش عالی کشور بر محوریت آموزشمحوری حرکت میکند.
به گفته شریفی؛ سیاستهای کلان دانشگاهها سبب شده تا استادان فعالیتهای خود را در خدمت صنعت، کشاورزی و نظامهای کلان مدیریتی و اقتصادی قرار ندهند و همچنان با الگوهای سنتی یعنی آموزشمحوری به روند کار خود ادامه داده و نودانشجویان را مانند نسلهای گذشته تربیت کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش بیان کرد: ساختار اجرایی وزارت علوم هنوز نتوانسته برای ارتقای استادان، ارتباطی بین دانشگاه و صنعت بهوجود آورد تا به کارهای عملیاتی و تحقیقاتی منتهی شود؛ اما این موضوع در ساختار وزارت علوم حائز اهمیت نیست. در حال حاضر بسیاری از شرکتها، مؤسسات کشاورزی، صنعتی و خدماتی برای ورود به محیط آموزشی دانشگاهها احساس نیاز یا اعتماد نمیکنند، در واقع سیستم تکنوکرات جامعه ایران و بورکراسی سنگین اداره وزارت علوم مانعی شده تا استادان و مجموعههای خدماتی و صنعتی را نسبت به این امر دلسرد کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده خانواده در پایان گفت: تعامل با دانشگاههای پیشرفته دنیا و تبادل اطلاعات بین استاد و دانشجو و برگزاری نشستهای مختلف برای انتقال دانش روز دنیا برای بهبود و ارتقای سیستم نظام آموزشی کشور، مطالعه دقیق در راستای نیازهای واقعی جامعه باید شناخته شده و میزان پتانسیل دانشگاهها مورد ارزیابی قرار گیرد تا این چرخه معیوب آموزشی از بین برود و نظام آموزشی جنبه آموزشی و کاربردی پیدا کند.
انتهای پیام/