شکار گراز با تفنگ خالی

رمان «دور زدن در خیابان یک‌طرفه» روایت گرازکشی با دست خالی است، با تفنگی که تیر ندارد. در این داستان گوشه‌ای از فسادی که به بهانه تحریم‌ها ایجاد شده را، می‌خوانیم.

ایسکانیوز – گروه فرهنگی – حسام آبنوس: دوازدهمین دوره جایزه ادبی «جلال ال‌احمد» به روزهای اختتامیه خود نزدیک می‌شود و همه منتظر برگزاری و اعلام نتایج آن هستند. نامزدهای بخش‌های مختلف از سوی دبیرخانه این جایزه اعلام شده و باید تا روز اختتامیه صبر کرد و دید قرار است نشان زرین جلال آل‌احمد در دستان چه‌کسی یا کسانی در بخش‌های مختلف این جایزه قرار گیرد.

در بخش رمان شش اثر به عنوان نامزد معرفی شدند. رمان‌هایی که سال ۹۷ منتشر شده‌اند و از سوی هیئت‌داوران بخش رمان این جایزه به عنوان نامزد این دوره معرفی شده‌اند. دوره‌ای که اسامی داوران تا اسامی کاندیداها و حتی زمان برگزاری اختتامیه آن حواشی بسیاری داشت.

رمان «دور زدن در خیابان یک‌طرفه» اثر محمدرضا مرزوقی که نشر ثالث آن را منتشر کرده، یکی از رمان‌های شش‌گانه نامزد در بخش رمان است و در ادامه مروری بر آن خواهیم داشت. (یادداشت مرور رمان «بی‌عاری» را از اینجا و یادداشت مرور رمان «فوران» را از اینجا بخوانید.)

*قهرمان زنده را عشق است

«حبیب یاوری» قهرمان این اثر است. قهرمانی منفعل و شاید قهرمانی تنها. او دختر ده ساله‌اش را به‌خاطر استفاده از داروی غیرمجاز از دست داده و به طور اتفاقی با یکی از شاخه‌های قاچاق که از قضا دارو هم قاچاق می‌کنند، روبه‌رو شده است. او در زندان کار می‌کند و اینجاست که با «ارکانی» آشنا می‌شود و وارد یک باند قاچاق می‌شود که به بهانه دور زدن تحریم‌ها مشغول واردات هستند و در این بین داروی تاریخ‌مصرف‌گذشته هم در بین وارداتشان یافت می‌شود.

این درونمایه اصلی داستان است. مرزوقی در داستانش سراغ یکی از موضوعات روز رفته و روایت انسان‌های قربانی را برای خواننده‌اش بازگو کرده است. انسان‌هایی که قربانی می‌شوند و صدایشان به کسی نمی‌رسد. پدری که دخترش به خاطر تزریق داروی تاریخ‌مصرف‌گذشته نمی‌تواند و نمی‌داند به کجا باید اعتراض کند و اینکه آیا اعتراضش به نتیجه می‌رسد؟ مرزوقی در داستانش نشان می‌دهد دور زدن تحریم‌ها بهانه‌ای برای دور زدن انسان‌ها شده، قانون در این فضا کارکردی ندارد و مصالح بر سایر شئون حکم می‌رانند و در این موقعیت است که قربانی‌ها اهمیتی پیدا نمی‌کنند و هرکس بخواهد در این مسیر خللی وارد کند، خطری تهدیدش می‌کند.

حبیب یاوری وقتی به اهداف و پشت پرده باندی که ارکانی یکی ازاعضای آن است و به زودی قربانی خواهد شد، پی می‌برد، تلاش می‌کند مسیر را اصلاح کند ولی کاری از دستش بر نمی‌آید و منزوی می‌شود و حتی در آستانه از دست دادن شغلش است و به مسافرکشی پناه می‌برد. او می‌خواهد «گرازها» را بکشد؛ ولی تفنگش تیر ندارد! شاید بتوان گفت قهرمان منفعل داستان را در داستان مرزوقی شاهد هستیم، قهرمانی که حتی از انتشار فیلم اعترافات ارکانی عاجز است زیرا آنهایی که علیه‌شان اعتراف شده «قدرت» دارند. شاید باید بین حبیب و نویسنده داستان ارتباط منطقی برقرار کرد؛ همانطور که حبیب جسارت برملا کردن همه‌چیز را ندارد شاید داستان‌نویس هم چنین جسارتی در خود ندیده و تلاش کرده است در همین حد اشاره‌ای به فساد در سیستم کرده باشد.

*ترسوها زنده می‌مانند

زبان داستان مرزوقی سالم است. او بدون پیچیده‌گویی قصه تعریف کرده و برای قصه‌اش شخصیت‌هایی ساخته؛ ولی گاهی شخصیت‌ها سالم نیستند یا شاید ظرف داستان مجال خودنمایی بیشتر به آنها نداده است. حبیب شخصیت سرکشی دارد ولی کمتر این سرکشی را می‌بینیم و در پایان هم دیدیم که سرخورده به مسافرکشی پناه برد. «خسروی» که رئیس زندان است، انسان ترسویی است که به فکر خودش است و او را می‌توان نماد طیفی از جامعه دانست که آرامش خود را بر هرچیز دیگری ترجیح می‌دهند و بیشتر مطیع هستند تا چیز دیگری! ارکانی و انصاری به خوبی از کار درآمده‌اند؛ ارکانی یک قربانی است که توسط انصاری که پشت پرده روشنی ندارد وارد بازی شده و حالا که دیگر نیازی به او نیست باید حذف شود. پول در این داستان نقش بسیاری دارد تا جایی که گردن‌کش‌های زندان را هم در برابر خود رام می‌کند. در این داستان مرزوقی نشان می‌دهد که فساد چطور می‌تواند در همه‌جا رسوخ کند و باید این داستان را یک رمان مطالبه‌گرانه با موضوع روز معرفی کرد که نویسنده کوشش کرده با زبان داستان گوشه‌ای از آن را بازگو کند.

در مجموع در رمان «دور زدن در خیابان یک‌طرفه» شاهد اثری متوازن و متعادل هستیم که نویسنده هم قصه تعریف کرده، هم حرفی که می‌خواسته را با زبان داستان بیان کرده است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1045553

برچسب‌ها