چگونه از قطعنامه تحمیلی بیرون ماندی؟

یوسفعلی میرشکاک در شب شعری که به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی برگزار شد، شعری در رثای او خواند.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، یوسفعلی میرشکاک در شب شعر پاسداشت شهید حاج قاسم سلیمانی، شعری را در رثای این شهید قرائت کرد.

نه

سوگوار تو نیستم

بر آسمان می‌گریم که همچنان واژگون مانده است

بر خورشید می‌گریم که همچنان بیهوده با ابرها مجادله می‌کند

بر ماه می‌گریم که همچنان شب را به دنبال می‌کشد

اما بر تو نمی‌گریم

از کدام سیاره آمده بودی

که با زمین کنار نمی‌آمدی، مگر آنکه با گام‌هایت همراه باشد؟

به کدام سیاره برگشته‌ای

که زمین از همیشه تباه‌تر وبیهوده‌تر به گرد خود می‌گردد؟

تقدیر درخت به خاک افتادن است

تقدیر گوسفند قربانی شدن

تقدیر گرگ گلوله‌خوردن

و تقدیر آدمی جان سپردن

تو اما پشت تقدیر را به خاک رساندی

و ماندی

اما نه بر زمین

و نه در آسمان

بر نطع جاودانگی نام خداوند

در معراجی بی‌بازگشت

چگونه می‌توان تو را در سوگواری به پایان رساند؟

سوگواران ناگزیرانند

و تو ناگزیری را به پایان رسانده‌ای

نه، من باری سوگوار تو نیستم

اما پرسشی با من است

همچون ترکشی کوچک

خلیده در جگرگاه:

چگونه از قطعنامه تحمیلی بیرون ماندی؟

و کربلای خود را به فرجام رساندی؟

قطعنامه یکایک ما را حتی از خاطر خود ما برد

چندان که اربعین ما

پیاده به کربلا رفتن شد

و اربعین تو رستاخیزی است که جهان را سراسیمه می‌کند

انتهای پیام/

کد خبر: 1057812

وب گردی

وب گردی