ایسکانیوز - گروه فرهنگی - فاطمه قرباننیا: «شبهای حرمخانه» رمانی تاریخی-مذهبی است که به برپایی تعزیه در حرمسرای قاجاری و گرایشات سیاسی اجتماعی زنان عصر قجری در جامعه و دربار پرداخته است. مریم بصیری، نویسنده این کتاب که خود فارغالتحصیل رشته تئاتر است، با مطالعات و بررسیهای دقیق و جامع، فضای کلی آن روزگار را به خوبی توصیف کرده است. «شبهای حرمخانه» که توسط نشر اسم منتشر شده است، دارای زبانی شیرین و اصیل است که مخاطب را مشتاق خواندن و کسب اطلاعات از دل تاریخ میکند. نویسنده فضا و موقعیت مکانی حرمخانه و محل زندگی زنان شاه را طوری دقیق توصیف کرده است که مخاطب میتواند خود را در همانجا و وسط همان معرکه تعزیه تصور کند.
بصیری که نگارش رمانهای «دخیل عشق»، «پشت صحنه یک رویا» و «عروس قریش» را در کارنامه خود دارد از انگیزههای نگاشتن این کتاب و تاریخچه تعزیه در ایران میگوید که در ادامه میخوانید.
*تعزیه زنانه در ایران
بصیری درباره انگیزههایش برای نگاشتن این کتاب و تاریخچه تعزیه در ایران گفت: به دلیل اینکه در حوزه تئاتر فعالیت میکنم، علاقه داشتم تعزیه و تئاتر را در قالب رمان به مخاطب ارائه کنم. دوست داشتم کاری برای امام حسین علیهالسلام بنویسم و در عین حال در فرم و محتوا هم خلاقیت و نوآوری داشته باشم. در اغلب رمانها و مجموعه داستانکوتاههایم به دلیل کار و علاقه به شاخههای مختلف هنری، برای ایجاد جذابیت و آشنایی بیشتر خوانندگان با هنر و هنرمند، سعی میکنم هنر را با ادبیات عجین کنم. مثلاً شغل قهرمان یا موضوع رمان به تئاتر، سینما، بازیگری، نمایشنامهنویسی، موسیقی، معماری، عکاسی، نقاشی، نگارگری و ... مربوط است. در این رمان هم به فراخور موضوع به هنر تعزیه و بهویژه تعزیه زنان پرداختهام.
وی افزود: در تحقیقاتم از پیدایش تعزیه، به پیدایش تعزیه زنان در ایران رسیدم. زنان حرمسرای قاجار که هیچ سرگرمی و تفریحی نداشتند و به دنبال یک دلمشغولی برای خود میگشتند، از زنان تعزیهخوان دعوت کردند که به دربار بیایند. آن زمان استرآباد تنها جایی بود که زنان به صورت حرفهای در آن به اجرای تعزیه مشغول بودند.
*روایت بانویی که هنر درباری را به هنری مردمی تبدیل کرد
نویسنده مجموعه نمایشنامه تاریخی «شهریار شرق» در ادامه تصریح کرد: این ایده جذابیت کافی برای نوشتن یک رمان بر اساس مستندات را تاریخی داشت. یک تعزیهخوان زن یا ملاباجی که به همراه دخترش در دربار حضور پیدا کرده و اتفاق بسیاری برایشان افتاده است. در واقعیت دختر امیرکبیر و خواهر ناصرالدین شاه اقدامات مثبتی برای تداوم تعزیه زنانه داشتند و من از این پتانسیل برای پیشبرد کارم بهره گرفتم. قهرمان داستان به کمک این زنان صاحب نفوذ، تعزیه را از دربار خارج کرده و برای زنان بیرون از کاخ هم اجرا میکند. در واقع قهرمان، هنری درباری را به هنری مردمی تبدیل میکند. در طی روند ماجراهای داستان، قهرمان از یک دختر چشموگوشبسته شهرستانی به یک دختر آگاه تبدیل میشود که نسبت به وقایع سیاسی و اجتماعی پایتخت واکنش نشان میدهد. حتی تلاش میکند تا زنان دربار را نسبت به موضوعات جامعه آگاه کند و باعث تغییراتی در نگرش آنها به زندگی پر از تجملات خودشان و مردم قحطیزده شود. این دختر از دربار خارج میشود و با برگزاری تعزیه، خودش به معینالبکاء تبدیل میشود و تعزیه زنانه باشکوهی را کارگردانی میکند.
نویسنده کتاب «شبهای حرمخانه» به مطالعات گسترده و تحقیقات میدانی چندباره برای نگارش این کتاب اشاره کرد و افزود: برخی از نویسندگان به تحقیق اعتقادی ندارند یا تحقیقات دمدستی انجام میدهند و حوصله این کار را ندارند؛ اما من معتقدم برای تمام کارهایم، حتی کارهای معاصر و امروزی، باید تحقیق صددرصدی انجام بدهم. برای این کار هم در مورد تاریخ ایران، تاریخ شاهان قاجار، وضعیت حرمخانهها، تعداد زنان و فرزندان شاهان، جنگها، عهدنامهها، سفرهای شاهان در داخل و خارج از کشور، پوشاک و آداب و رسوم قجری و... مطالعه و بررسیهای جزیی و کاملی انجام دادم. برای انتخاب نحوه صحبت و گویش مردمان آن هم زمان تحقیقات بسیاری انجام دادم. سفرنامههای ناصرالدین شاه و کتابهای آن دوران را که اکثرشان مکتوبات منشیان درباری بود، خواندم تا به زبان رسمی درباری و زبان مردم عامه برسم. درباره گویشها، تکیهکلامها، ضربالمثلها، امکانات شهری، پوشاک و خوراک و همچنین مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مردمشناختی، آداب و رسوم مرسوم عهد قجری و... مطالعه کردم تا رمان را بر پایه آن مستندات و گنجاندنشان در دل داستان پیش ببرم.
*مخاطب با مطالعه کتاب میتواند خود را در عصر قاجار تصور کند
نویسنده رمان «ماهیها پرواز میکنند» در ادامه خاطرنشان کرد: همچنین در مورد مکانهایی که در داستان از آنها اسم برده شده تحقیقات میدانی انجام دادم. چندین بار به کاخ گلستان رفتم و تمام نقاط آنجا را بررسی کردم. مکان سابق تکیه دولت که الان بانک ملی شده و دکور تکیه دولت در شهرک سینمایی را هم دیدم، همانجایی که دختر داستان زیاد به آنجا رفت و آمد میکرده و همانجا با کمالالملک آشنا شده است. در کتابخانه کاخ گلستان عکسهای قدیمی از کاخ و نحوه گسترش آن، موقعیت ساختمانهای حرمخانه، درهای ارتباطی حرمخانه به کاخ، تکیه دولت، عکاسخانه و ... را دیدم و با دقت همه جزئیات را بررسی کردم. طوری که اگر فردی تجربه بازدید از کاخ گلستان را نداشته باشد به راحتی میتواند با خواندن رمان خود را در کاخ و موقعیتهای مختلف آن تصور کند. البته آن چیزی که در کتاب راجع به کاخ توصیف شده مربوط به زمان ناصرالدین شاه است؛ در حالی که قبل از وی و در طول پنجاه سال حکومت ناصری و پس از آن تغییرات زیادی در ساختوساز و افزایش کاخهای داخلی در محوطه کاخ گلستان و افزایش ساختمانهای حرمخانه و ... صورت گرفته است. لذا ممکن است کسی کاخ را ببیند و مثلاً بگوید چرا از فلان ساختمان کاخ، اسم برده نشده و یا فلان ساختمانی که نامش در رمان برده شده، الان در کاخ وجود خارجی ندارد.
بصیری با تشریح سابقه نمایش و تعزیه در ایران، در خصوص تاریخچه شکلگیری تعزیه زنانه گفت: هنر نمایش مدرن ایران در زمان قاجار در مدرسه دارالفنون و تکیه دولت پا گرفته است. بعدهاکه علما به اجرای نمایشهای فرنگی اشکال وارد کردند تکیه دولت تبدیل به مکان اجرای تعزیه شد. تصور عموم مردم این است که تعزیه فقط تعزیه کربلا و یاران امام حسین علیهالسلام است؛ در حالی که تعزیه نمایشی آیینی است که شامل موضوعات متنوعی میشود. نسخههای بسیاری از تعزیههای مختلف وجود دارد که هیچ ارتباطی به وقایع کربلا ندارد و حتی گاه نمایشی شاد و مفرح و در عین حال اسلامی و ایرانی هستند.
*تماشای تعزیه برای مردم عادی جذابیت زیادی داشت
وی درخصوص بهرهمندی مردم از تکیه دولت و تلاش آنان برای حفظ سنتهای مذهبی از زمان گذشته تاکنون خاطرنشان کرد: در عهد ناصری با شروع ماه محرم تعزیهخوانهای دورهگرد فردی یا گروهی که عموماً سواد کافی در ارتباط با واقعه عاشورا هم نداشتند در کوچه و خیابان تعزیه اجرا میکردند و مردم به آنها پول میدادند. مردم آن زمان چیزی برای سرگرمی نداشتند. چیزی بهنام سینما، تلویزیون، تئاتر، رادیو و ... نبود. حتی کتابی نبود و یا سوادی برای خواندن کتاب؛ لذا تماشای تعزیه چه به شکل نسخههای عزا و یا عروسی برای مردم فقیر تفریحی جذاب بود. عکسها و نوشتههایی که از تاریخچه تکیه دولت وجود دارد گواه آن است که جذابیت تعزیه برای مردم عادی غیرقابل وصف بوده است. در مستندات تاریخی آمده زن و مرد به همراه فرزندان خود از سحر با بقچهوبندیل و آب و غذا اطراف تکیه دولت صف میبستند تا شب نوبتشان شود و بتوانند نمایشی ببینند. چنان جمعیت زیادی اطراف تکیه جمع میشد که با توجه به معماری چندطبقه آن تالار نمایش جهت جلوس مهمانان خاص و درباریان و عموم مردم، باز هم تکیه دولت که امکان نشستن و ایستادن چند هزار نفر را داشته، گنجایش آنهمه جمعیت را نداشته است. حتی ماموران دولت برای متفرقکردن مردم و نظم دادن به آنان جهت نشستن سرجایشان، به قصد کشت آنها را کتک میزدند تا زیر دستوپای حیوانات نمایش نباشند. زیرزمین تکیه دولت هم محل نگهداری حیوانات تعزیه از شیر و فیل گرفته تا اسب و شتر بوده است. جالب است حتی برای بازی گرفتن از شیر، حیوان را به تریاک معتاد میکردند و با آغشتن گوشت به مواد مخدر، شیر را در صحنه نمایش هدایت میکردند.
او افزود: این نمایشها آنقدر برای مردم عامی جذاب بود که حاضر بودند یک روز تمام پشت در تکیه دولت منتظر بمانند تا شب بتوانند با تحمل تمام آن سختیها، نمایشی فاخر و پرطمطراق را در ساختمان زیبای تکیه دولت ببینند. قابل ذکر است با توجه به نوع معماری و سقف مدور و متحرک تکیه، نمایشها طراحی صحنه و نور جذابی هم داشتند. در کنار رشد این هنر در تکیه دولت، نمایشهای زنانه هم در دربار رشد پیدا کرد و زنان حرمخانه و مهمانان سفارشی آنها توانستند تعزیههایی شاد و غمناک با بازی و کارگردانی زنان ببینند. شخصیتهای برخی از این تعزیهها همه زن بودند و شخصیت برخی از آنها، همگی مرد بودند و زنان به جای مردان به ایفای نقش میپرداختند. همین امر موجب شد مخالفتهایی هم جهت مردپوش شدن زنان در تعزیه پا بگیرد.
*زنان اشراف اولین مخاطبان تعزیه بودند
نویسنده کتاب «فرآیند شکلگیری داستان در ادبیات داستانی و دراماتیک» خاطرنشان کرد: در رمان وقتی قهرمان میخواهد همراه گروهش یک تعزیه عاشورایی راه بیندازد با مشکلات بسیاری روبهروست. این نمایشها علاوه بر داشتن صحنهای وسیع برای اسبسواری، احتیاج به زنانی داشت که لباس جنگی و زره سنگین بپوشند و بتوانند به جای اولیا و اشقیا شمشیر بزنند. هزینه بالا و تجهیزات لازم برای این تعزیههای زنانه و کمبود زنان کارکشته برای ایفای چنان نقشهایی موجب شده بود اجرای چنین تعزیههایی محدود به خانههای وزرا و درباریان باشد و نشانه نوعی تفاخر. مهمانهایی هم که برای بازدید از این تعزیهها دعوت میشد زنان اشراف و روسا و حتی همسران سفیران کشورهای مختلف بودند که چیزی از اسلام و تعزیه نمیدانستند و آن نمایشها برایشان جذاب بود. پس از مدتها و با علاقمندی زنان به اجرای تعزیه، کمکم این نمایشها به شکل محدودتری در خانههای دیگری هم به اجرا گذاشته شد. با اوج و فرود گسترش تعزیه و همچنین تعزیه زنانه در بین مردم، با روی کار آمدن پهلوی کلاً با اجرای تعزیه مخالفت شد و مدتها اجرای این هنر به فراموشی سپرده شد.
بصیری در پایان به معرفی جدیدترین آثار خود پرداخت و گفت: رمان اجتماعی «من زن هستم»، رمان دینی «زنی که پشت خزر خواب بود» و مجموعه داستان «مسافر باغ سیب» زیرچاپ هستند و رمان «و تن دادم وطن» هم که مربوط به مدافعان حرم است سال گذشته به اتمام رسیده و به ناشر تحویل دادهام.
انتهای پیام/
نظر شما