به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ یکی از مشکلات اساسی جامعه در هنگام انتخابات انتخاب شخص مناسب است و بسیار دیده شده نام فردی از صندوقهای رأی خارج میشود که هیچ برنامهای برای اداره کشور نداشته و تنها با ایجاد موج و شعارهای بیاساس مردم را با خود همراه کرده است. در گفتوگو با «قربانعلی سبکتکین ریزی» عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی به بررسی دلایل این مشکل پرداخته و به برخی راهکارهای حل آن پرداختهایم.
قربانعلی سبکتکین ریزی جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایسکانیوز؛ درباره عوامل مؤثر بر شیوه رأیدهی مردم گفت: مفهومی تحت عنوان فرهنگ شهروندی وجود دارد که بر اساس این فرهنگ شهروندی پویا و فعال مردم از آگاهیهای نسبی برای مشارکت در سرنوشت سیاسی خودشان برخوردارند و این موضوع به سطح شهروندی بستگی دارد.
وی با بیان اینکه اگر در جامعه فرهنگ سیاسی شهروندان از نوع فرهنگ سیاسی فعال و پویا و مشارکتی باشد مردم از قبل میدانند که باید چه کنند و با آگاهی تصمیم میگیرند افزود: اما اگر این مشارکت افراد جامعه سازماندهیشده و فعال و پویا نباشد بهصورت موجی در فعالیتهای سیاسی مشارکت میکنند؛ یعنی یک موجی ایجاد شده و آنها را به هر سمتوسویی میبرد.
سبکتکین ریزی با اشاره به موجسواری جریانات در زمان انتخابات گفت: در این وضعیت نخبگان سیاسی میتوانند برای خودشان از این شرایط ناهنجار فرهنگ سیاسی که مردم از فرهنگ سیاسی فعال و مشارکتی برخوردار نیستند استفاده بهینه یا به تعبیری سوءاستفاده کنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بنابراین اگر جامعه تودهای باشد نخبگان سیاسی در نزدیک انتخابات میتوانند از این تودهای بودن جامعه استفاده کرده و مردم را به هر سمت و سویی که میخواهند سوق داده و موج ایجاد کنند اما اگر تکتک مردم آگاهی داشته باشند و از یک فرهنگ سیاسی فعال و پویا برخوردار باشند جامعه با چنین مشکلی برخورد نمیکند.
وی با بیان اینکه لازمه به وجود آمدن این فرهنگ سیاسی، فرآیند جامعهپذیری و بهویژه جامعهپذیری سیاسی است اظهار کرد: جامعهپذیری سیاسی در فرآیند یا روند زندگی افراد و از طریق آموزشهایی که از راهها و نهادهای مختلف فرامیگیرند ایجاد شده و برای زندگی و مشارکت در جامعه و درنهایت رفتار اجتماعی و سیاسی که بخشی از آن شرکت در انتخابات است شکل میگیرد.
اگر احزاب نباشند مردم بهصورت تودهای در انتخابات شرکت میکنند و افراد سیاسی میتواند با موجسواری مردم را به هر طرفی که خواستند ببرند.
سبکتکین ریزی درباره نهادهای مؤثر بر شکلگیری جامعهپذیری سیاسی گفت: برخی از این نهادها عبارتاند از خانواده، آموزشگاهها، مدارس و دورههای مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دبیرستان و دانشگاهها و همچنین نهادهایی مانند نهادهای اجتماعی و مذهب که آیا افراد را به مشارکت دعوت میکند یا خیر و رسانهها.
این جامعهشناس با بیان اینکه رسانهها بهویژه رسانههای جمعی امروزه میتوانند نقش بسیار زیادی در جامعهپذیری سیاسی افراد ایفا کنند ادامه داد: یکی دیگر از نهادهای بسیار تأثیرگذار، نهاد سیاسی حزب است. احزاب هم میتوانند در راستای جامعهپذیری سیاسی افراد در جامعه نقش مؤثری داشته باشند،
وی درباره نقش احزاب در مشارکت سیاسی مردم جامعه گفت: احزاب میتواند از طریق آموزش مراحل فعالیت سیاسی و جبههگیری سیاسی و شکلدهی گرایشهای افراد به آن مشارکت سازماندهیشده را در جامعه ایجاد کنند.
سبکتکین ریزی درباره مضرات نبود حزب جوامع افزود: اگر احزاب نباشند مردم بهصورت تودهای در انتخابات شرکت میکنند و افراد سیاسی میتواند با موجسواری مردم را به هر طرفی که خواستند ببرند.
چرا در ایران حزب نداریم؟
عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی درباره دلایل نبود حزب در ایران گفت: زمینههای تاریخی تشکیل حزب در ایران زمینههای نامساعد، تاریک و مبهمی است. برای مثال در غرب که حزب وجود دارد، تاریخ گذشته آنها نشان میدهد که این مسئله به حدود ۳۰۰ سال پیش و حتی به قرن ۱۷ برمیگردد.
وی درباره ریشههای حزب در غرب گفت: در آن زمانها گروههایی مانند حزب در سایه فعالیت میکردند و بهتدریج و با گذر زمان همان گروهها احزاب را تشکیل دادند تا در قرن ۱۹ و ۲۰ احزاب منظم و شکل یافته امروزی تشکیل شد.
سبکتکین ریزی ادامه داد: در اوایل قرن بیستم بهطورکلی دو نوع حزب در جوامع غربی و کشورهای صنعتی وجود داشت؛ احزاب کادر که تعداد افراد آن محدود و مخصوص خواص مانند نخبگان و اندیشمندان بود و احزاب فراگیر که سعی میکردند کل جامعه را پوشش دهند که امروزه این نوع احزاب رونق بیشتری پیداکردهاند.
چون فرهنگ سیاسی جامعه از فعال و پویا و آگاه نبوده و تقریباً منفعل است بنابراین تشکیل حزب کاری بسیار دشوار است.
این جامعهشناس بابیان اینکه این زمینه تاریخی در ایران وجود ندارد ادامه داد: در ایران ما از حدود ۱۰۰ سال قبل به اینطرف آرامآرام بهسوی احزاب حرکت و برای تشکیل حزب اقدام کردیم؛ اما بهجز یک یا دو مورد احزابی که تشکیل شدند احزاب ریشهدار و فراگیری نبودند. یکی از احزاب فراگیر کشور حزب توده بود که پس از افشای ارتباطش با شوروی منزوی و باعث بدبینی مردم به این نوع احزاب شد.
وی با بیان اینکه پس از انقلاب گروهها و تشکلهای بسیار زیادی ایجاد شد ادامه داد: بیشتر این جریانها فصلی بودند یعنی در فصل انتخابات قارچگونه ظهور کرده بعد از آن دچار افول شده و از بین میرفتند.
سبکتکین ریزی بابیان اینکه این کار اشتباه نیست و نیت حزب هم در دست گرفتن قدرت و اداره کردن جامعه و رسیدن به منبع و مرجع تصمیمگیری است افزود: مسئله اینجاست که احزاب باید واقعی و شناسنامهدار بوده و در جامعه ریشهدار باشند؛ زیرا حزب تعریفی دارد اما در ایران چنین چیزی وجود ندارد بنابراین جامعهپذیری سیاسی مردم کشور دچار مشکل است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی درباره وجود ظرفیت ایجاد حزب در ایران گفت: چون فرهنگ سیاسی جامعه از فعال و پویا و آگاه نبوده و تقریباً منفعل است بنابراین تشکیل حزب کاری بسیار دشوار است. این امر غیرممکن نیست اما به دلیل شرایط مذکور باید آرامآرام محقق شود.
انتهای پیام/
نظر شما