به گزارش خبرنگار گروه بینالملل ایسکانیوز، با داغ شدن موضوع رویکرد دولت بایدن در قبال برجام و چگونگی مواجه این کشور با توافق هستهای، احتمالات متعددی در این خصوص مطرح میشود. اگرچه تقریبا اکثر کارشناسان و اساتید آمریکایی فعال در حوزه سیاست خارجی معتقدند که موضوع ایران اولویت اول سیاست خارجی آمریکا نیست، اما به هر ترتیب به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه اندیشکدهها و محافل رسانهای این کشور مطرح میشود. در حاشیه تحلیلها و نظراتی که در خصوص تمایل دولت بایدن برای بازگشت به توافق هستهای مطرح میشود، پیششرطهای مد نظر دولت آمریکا و واکنش جمهوری اسلامی ایران به آنها از موارد مهم دیگر هستند. علاوه بر این، گفته میشود که متحدان منطقهای آمریکا مخالف بازگشت این کشور به برجام هستند و همین امر چالشی جدی برای احیای توافق هستهای ایجاد کرده است. بدین منظور، گفتگویی با «جان کالابرس» -استاد دانشگاه «امریکن» واشینگتن دی سی- انجام شد که مشروح آن در ادامه ارائه خواهد شد. وی مدرس «سیاست خارجی ایالات متحده» در دانشگاه مذکور است. دکتر کالابرس یک از کارشناسان «موسسه خاورمیانه» بوده و در حال حاضر مدیریت آن را بر عهده دارد.
- دیدگاهی در ایران وجود دارد مبنی بر اینکه ایالات متحده از همان ابتدا به توافق هستهای پایبند نبود. اوباما مفاد توافق را به طور کامل اجرا نکرد. ترامپ هم که از آن خارج شد. به نظر شما آیا دولت بایدن تمایل و توان امکان احیای مجدد برجام را دارد؟
من فکر میکنم که دولت بایدن تمایل دارد اما نمیدانم که آیا واقعا میتوانند این کار را انجام دهند. اگرچه موانع احیای برجام غیرقابل حل نیستند، اما بسیاری از آنها به قوت خود باقی هستند. در سمت آمریکا، دولت بایدن بیش از هر چیز بر کنترل همهگیری «کووید 19» و بهبود اوضاع اقتصادی تمرکز کرده که کاملا قابل درک است. از منظر سیاست خارجی، یک لیست طولانی از موارد فشرده وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد؛ شاید هیچ یک از آنها به اندازه نظر دولت در مورد رقابت استراتژیک با چین مهم نباشد. به طور خاص در مورد ایران، در داخل کنگره ایالات متحده -حتی در میان دموکراتها- مقاومت در برابر ورود مجدد به برجام وجود دارد، مگر اینکه یک نقشه راه مشخص برای پرداختن به سایر موضوعات از جمله برنامه موشک بالستیک ایران وجود داشته باشد. همچنین فشاری از سوی متحدان و شرکای ایالات متحده در منطقه [خاورمیانه] وجود دارد. در نهایت، به نظر میرسد ایالات متحده و ایران مشغول ارزیابی و فشار آوردن به یکدیگر به منظور دست بالاتر پیدا کردن هستند که میتوان به نوعی گفت پیش شرط دوئل آنها برای شروع مجدد مذاکرات و حملات نظامی دو طرف به یکدیگر است.
با این حال، من روند را رو به جلو میبینم که شامل یک مسیر گام به گام حرکتهای موازی است که به بازگشت ایران به شرایط کامل و ایالات متحده به کاهش فشار تحریمها منجر خواهد شد. هر چند که دولت بایدن با تصویب آزادی وجوه بلوکه شده ایران در عراق، عمان و کره جنوبی، اقدامی را انجام داده که به زعم آنها حسن نیت است. انجام اقدامات متقابل [از سوی ایران] مفید خواهد بود.
- مقامات ایرانی گفتهاند تا زمانی که آمریکا تمام تحریمها را لغو نکند و به توافق برنگردد، جمهوری اسلامی روند کاهش تعهدات را ادامه خواهد داد. به نظر شما بایدن در این خصوص چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد؟
این همان جایی است که قبلا در آن بودیم؛ تهدید و ضدتهدید؛ تشدید یک بحران. فکر میکنم این همان رویکرد اقدام از سوی طرف مقابل است. من نمیدانم که این روند به کجا منجر خواهد شد.
- همانطور که میدانید، بسیاری از متحدان خاورمیانهای آمریکا از جمله اسراییل و عربستان سعودی مخالف بازگشت آمریکا به برجام هستند. کابینه جدید با این چالش چطور مواجه خواهد شد؟
یک روش برای مقابله یا خنثی کردن این مقاومت توسط تیم بایدن میتواند اطمینان دادن به متحدان در خصوص حفظ حضور نظامی فعلی ایالات متحده در منطقه برای گزینههای احتمالی آینده خواهد بود. عنصر دوم تشویق به گسترش و تعمیق همکاری بین و در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل در حوزههای مختلف است. روابط اخیر بین قطر و همسایگان شورای همکاری خلیج فارس نشان دهنده پیشرفت در تقویت همبستگی بین کشورهایی است که در درجات مختلف در مقابل همسایه بزرگتر خود یعنی ایران احساس ناامنی میکنند. یک گام موازی که ایالات متحده میتواند بردارد، تقویت هماهنگی با متحدان اروپایی خود و ژاپن است؛ به طوری که همه آنها پیام یکسانی را به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسراییل منتقل کنند. در نهایت، ایالات متحده باید روشن کند که نه تنها قصد دارد با متحدان منطقهای خود مشورت کند بلکه راههایی را برای مشارکت آنها در بحث با ایران درباره طیف کامل مسائل منطقه پیدا خواهد کرد.
- شواهد امر نشان میدهد که یکی از اولویتهای دولت بایدن در حوزه سیاست خارجی مهار چین خواهد بود. به نظر جنابعالی ایالات متحده در چهار سال آینده چه رویکردی در قبال چین اتخاذ خواهد کرد؟
این سوال گستردهای است. روابط ایالات متحده با چین مهمترین اولویت سیاست خارجی دولت فعلی است. روابط [دو کشور] در سالهای ریاست جمهوری ترامپ به طور پیوسته تخریب شده است. جنگ تجاری نه تنها اختلافات اساسی بین ایالات متحده و چین را نمایان کرد، بلکه آنها را شدت بخشید. این اختلافات شامل موضوعات متعدد و متنوعی از جمله اقتصادی، امنیتی و سیاسی هستند. تمام جامعه سیاسی واشنگتن و اکثر دانشگاهیان آمریکایی چین را رقیب استراتژیک ایالات متحده میدانند. دو کشور خود را برای یک رقابت طولانی مدت آماده کردهاند و چیزهای خیلی زیادی که اگر وقت اجازه دهد میتوان در این خصوص گفت.
نظر شما