به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «مارک کاتز» به ارزیابی قدرت ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه و موضوع ترک این منطقه پرداخته است. از نظر این تحلیلگر آمریکایی، پس از خروج آمریکا از افغانستان و برخی مسائل دیگر از جمله پایان عملیات جنگی ایالات متحده در عراق و عدم تمایل به ایجاد تغییرات سیاسی معنادار در سوریه این تصور به وجود آمده که ایالات متحده قصد ترک خاورمیانه را دارد. وی با رد این موضوع، اظهار میکند: منطقه خاورمیانه همواره دارای فراز و نشیبهایی بوده و تغییر متحدان در این منطقه چیز جدیدی نیست و بنابراین با بروز برخی تغییرات در خارومیانه، نمیتوان تصور کرد که آمریکا قصد ترک خاورمیانه را دارد.
شایان ذکر است که انتشار این گزارش به معنای تایید محتوای آن نبوده و صرفا با هدف آشنایی با تفکرات حاکم بر جامعه سیاسی آمریکا انجام شده است.
متن کامل گزارش مذکور بدین شرح است:
خواندن یا شنیدن از تحلیلگران مبنی بر اینکه موقعیت آمریکا در خاورمیانه به شدت کاهش یافته، دیگر یک چیز غیرعادی نیست. برخی حتی نفوذ ایالات متحده در آنجا را کاملا از بین رفته میدانند. اما آیا واقعا اکنون نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه نسبت به گذشته کمتر شده است؟
خروج ایالات متحده از افغانستان و فروپاشی حکومتی مورد حمایت آمریکا، پایان عملیات جنگی ایالات متحده در عراق، ردپای کوچک باقی مانده ایالات متحده در سوریه و ناتوانی در ایجاد تغییرات سیاسی معنادار در این کشور و روابط دشوار با ترکیه همگی نشان از نفوذ کمتر آمریکا در منطقه نسبت به گذشته دارد.
اما دوره پس از 11 سپتامبر که منجر به مداخله نظامی ایالات متحده و ایجاد دولتهای جدید در افغانستان و عراق شد و در ادامه این امیدواری را به وجود آورد که از تغییرات مثبت در لیبی و سوریه حمایت خواهد کرد، دورهای استثنایی [در خاورمیانه] بود که در طی آن ایالات متحده نفوذ بسیار بیشتری نسبت به اکنون داشت؛ یا به نظر میرسید که دارد.
با این حال، اگر نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه را با آنچه که چهل سال پیش و در اوج جنگ سرد در سال 1981 مقایسه کنیم، آنچه در می یابیم این است که اکنون وضعیت به طرز قابل توجهی شبیه به آن زمان است. در سال 2021، آمریکا اساسا همان متحدانی را دارد که در سال 1981 داشت: اسرائیل، مصر، اردن، عربستان سعودی و سایر پادشاهیهای عرب خلیج فارس و مراکش. در حالی که [ایالات متحده] هنوز به طور رسمی متحد ترکیه است، روابط دو کشور در حال حاضر در وضعیت خوبی قرار ندارد؛ اما در آن زمان نیز پس از تهاجم ترکیه به شرق قبرس در سال 1974 و روابط خصمانه آن با متحد دیگر آمریکا –یعنی یونان- وضعیت همین طور بود.
البته مقایسه موقعیت امروز آمریکا با آنچه در سال 1981 بود، چندان صحیح نیست. اگر امروز را به جای سال 1981 با سال 1976 مقایسه کنیم، ایران در فهرست متحدان آمریکا قرار میگرفت، چیزی که قطعا اکنون وجود ندارد. اما اگر امروز را با پنج سال قبل از آن -یعنی 1971- مقایسه کنیم، مصر در لیست متحدان واشنگتن نبود و جزء متحدان مسکو قرار میگرفت. آنچه این امر نشان میدهد این است که دوران جنگ سرد -مانند دوران کنونی- دستیابی و از دست دادن متحدان امری عادی بود.
بسیاری از افرادی که از دست دادن نفوذ آمریکا در خاورمیانه را مورد سرزنش قرار میدهند، به افزایش نفوذ روسیه در آنجا اشاره میکنند. اما در مقایسه با گذشته، بازگشت روسیه چندان چشمگیر نیست. در سال 1981، اتحاد جماهیر شوروی ابرقدرت با نفوذ غالب در سوریه، عراق، یمن جنوبی، لیبی و افغانستان بود. این کشور همچنین روابط بسیار نزدیکتری با الجزایر و یمن شمالی نسبت به ایالات متحده داشت. برعکس، امروز نفوذ روسیهدر سوریه با ایران و در لیبی با ترکیه و سایر کشورها تقسیم شده است. [روسیه] صرفا نفوذ محدودی در افغانستان، یمن و عراق دارد.
ممکن است برخی روابط رو به رشدی که مسکو و پکن با متحدان خاورمیانهای آمریکا ایجاد کردهاند، را چیزی بدانند که واشنگتن باید نگران آن باشد. با این حال، اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد فعالانه تلاش میکرد تا دولتهای متحد ایالات متحده را تضعیف یا حتی سرنگون کند. اکنون روسیه و چین میخواهند با همه دولتهای متحد ایالات متحده در خاورمیانه همکاری کنند، نه اینکه آنها را تضعیف کنند.
در واقع، به نظر میرسد نه روسیه و نه چین این هدف را دنبال نمیکنند که دولتهای خاورمیانه به اتحاد خود با ایالات متحده پایان داده و متحد هر یک از آنها یا هر دو شوند. در حقیقت، به نظر نمیرسد که هیچ یک از قدرتهای بزرگ رقیب آمریکا مشتاق این باشند که جایگزین ایالات متحده به عنوان ضامن امنیت متحدان خاورمیانهای شوند. رقابت واشنگتن با مسکو و پکن برای فروش تسلیحات، معاملات نفتی و سرمایه گذاری از سوی متحدان آمریکا ممکن است آزاردهنده باشد، اما اینها مشکلات بسیار کمتری نسبت به مقابله با تلاشهای شوروی سابق برای تضعیف یا سرنگونی آنها محسوب میشود.
با این حال، این که آیا ترکیه متحد ایالات متحده باقی میماند یا نه، سوالی است که به دلیل همکاری رو به رشد با مسکو -به ویژه به دلیل خرید موشکهای دفاع هوایی اس 400 روسیه- مطرح شده است. اما صرف اینکه اتحاد ترکیه با ایالات متحده ضعیف شده به این معنی نیست که این کشور در حال تبدیل شدن به متحد روسیه است. به هر حال ترکیه در سوریه، لیبی، صحنه جنگ ارمنستان و آذربایجان و حتی اوکراین با روسیه در تضاد است. به نظر میرسد ترکیه چندان علاقه ندارد که متحد آمریکا یا روسیه باشد و ترجیح میدهد یک قدرت بزرگ باشد. این چیزی است که نه تنها برای واشنگتن، بلکه برای مسکو و هر دو متحد منطقهای آنها نیز چالش محسوب میشود.
چشم انداز ایالات متحده به عنوان قدرت غالب در خاورمیانه –بر خلاف آنچه پس از مداخله موفق آمریکا در افغانستان و سپس عراق به نظر میرسید- چندان دوام نیاورد. اما اساسا آمریکا هنوز همان متحدانی را در خاورمیانه دارد که چهل سال پیش داشت و تا زمانی که آمریکا بخواهد میتواند یک قدرت بزرگ در خاورمیانه باقی بماند.
اگرچه برخی از متحدان خاورمیانهای آمریکا به سقوط دولت کابل در افغانستان و افزایش نفوذ ایران در عراق اشاره کرده و تمایل آمریکا برای باقی ماندن یک قدرت بزرگ در خاورمیانه را مورد تردید قرار میدهد، اما همین متحدان چهل سال پیش نگرانیهای مشابهی را در مورد اینکه چگونه خروج آمریکا از هندوچین در سال 1973 و «اجازه دادن» سقوط شاه در سال 1979 باعث ایجاد تردید در تعهد واشنگتن به دیگر متحدانش شد، مطرح کردند. اما آمریکا در آن زمان خاورمیانه را ترک نکرد و اکنون نیز آن را ترک نخواهد کرد.
انتهای پیام/
نظر شما