به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، چند روزی است که حملات رژیم صهیونیستی به مناطقی در سوریه توجه رسانهها و افکار عمومی را به این کشور معطوف کرده است. اگرچه ارزیابی دلایل و انگیزههای رژیم صهیونیستی نیازمند بررسی بیشتر است اما به نظر میرسد روند بازگشت سوریه به عرصه بین المللی و به ویژه جهان عرب بیارتباط با این موضوع نیست. با وجود تمام تلاشهایی که در سالهای اخیر برای سرنگونی دولت بشار اسد انجام شد، اما در نهایت دولت سوریه توانست با کمک متحدان خود از جمله ایران طرحهای دشمنان این کشور با به شکست کشانده و جایگاه خود را سوریه تثبیت کند. هرچند موفقیت دولت سوریه به همین جا ختم نمیشود و در ماههای اخیر شاهد بازگشت این کشور به عرصه بین المللی و منطقهای هستیم. سفرهای بشار اسد -رئیس جمهور سوریه- به کشورهای عمان، روسیه و امارات نیز موید همین مسئله است. حتی به تازگی خبری مبنی بر احتمال دعوت از بشار اسد به نشست آتی اتحادیه عرب مطرح شده است. گروه بینالملل یسکانیوز به منظور بررسی تحولات مربوط به سوریه، مصاحبهای با «سام هیلر» -تحلیلگر آمریکایی متخصص در امور سوریه- انجام داد.
شرایط برای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب مهیاست
متن کامل گفتگو با «سام هیلر» بدین شرح است:
- سفرهای خارجی ماه اخیر رئیس جمهور سوریه از جمله سفر به روسیه و امارات را چطور ارزیابی میکنید و این سفرها چه تاثیری بر روند بازگشت دمشق به عرصه منطقهای و بین المللی خواهد داشت؟
به نظر می رسد سفر بشار اسد -رئیس جمهور سوریه- به روسیه در ماه مارس، شامل گفتگوهایی در مورد عادی سازی روابط با ترکیه و بنا به برخی گزارشها، عربستان سعودی بوده است. از آن زمان، مذاکرات عربستان و سوریه پیشرفت کرده و ممکن است پیش از نشست سران اتحادیه عرب در ماه می، پیشرفت بیشتری داشته باشد. بر اساس گزارشها، مذاکرات چهارجانبه دیگری فی ما بین سوریه، ترکیه، روسیه و ایران نیز برنامهریزی شده است.
به نظر میرسد که مسکو قصد دارد برای بازسازی روابط بین دمشق و کشورهای منطقه میانجیگری کند. با وجود اینکه روسیه از زمان تهاجم فوریه 2022 به اوکراین به لحاظ دیپلماتیک منزویتر شده است اما مسکو همچنان روابط خوبی با این کشورها دارد. مدتهاست که هدف اصلی روسیه در قبال دمشق، احیای سیاسی متحد سوریاش بوده است.
- در ماههای اخیر شاهد تلاش برخی از کشورهای حامی داعش برای احیای روابط با سوریه بودیم. به نظر شما میتوان گفت که این اقدام آنها به معنای شکست طرحهای ضد سوری آنها است؟
من فکر میکنم اقدامات اخیر برخی کشورها برای برقراری مجدد روابط با سوریه نشان دهنده این است که سیاست قبلی آنها در انزوای سوریه جواب نداده و این تعامل احتمالا در جهت خدمت به اولویتهای ملی آنها است.
برخی از کشورهای عربی تعامل مجدد خود با دمشق را تا حدی تلاشی برای مقابله با نفوذ ایران در سوریه توصیف میکنند. اما من فکر نمیکنم بازگشت این کشورها به دمشق را بتوان بهعنوان یک تهدید واقعی برای روابط ایران و سوریه در نظر گرفت؛ روابطی که به نظر میرسد آنقدر بادوام است که بتواند در برابر بازگشت سوریه به سیاستهای جهان عرب مقاومت کند. در عوض، فکر میکنم منطقی است که به این فکر کنیم که چگونه این کشورها میتوانند بحرانهای اقتصادی و انسانی مرتبط سوریه را که وخیم و واقعا هشداردهنده به نظر میرسد را کاهش دهند. کشورهای عربی منابع مالی در دسترس دارند که ایران و روسیه ندارند. اگر این کشورها بتوانند این منابع را برای کمک به سوریهای نیازمند و کمک به ثبات اقتصاد سوریه بسیج کنند، این برای همه خوب به نظر میرسد و قبل از همه برای سوریها؛ حتی برای ایران که به بقای سوریه اهمیت میدهد.
- بشار اسد در مصاحبه خود با شبکههای روسیهای بر لزوم تخلیه خاک سوریه توسط نیروهای نظامی ترکیه به عنوان پیش شرط عادی سازی روابط با این کشور تاکید کرد. با توجه به تضعیف جایگاه داخلی اردوغان چقدر احتمال پذیرش این مسئله از سوی رئیس جمهور ترکیه وجود دارد؟
فکر میکنم موضع رسمی سوریه در مورد عادی سازی روابط با ترکیه و خروج نیروهای ترکیه از سوریه اشتباه در نظر گرفته شده است. به نظر من، خروج نیروهای ترکیه پیش شرط عادی سازی روابط سوریه و ترکیه نیست. در واقع رئیس جمهور اسد و دیگر مقامات سوری گفته اند که اگر قرار است مذاکرات سوریه و ترکیه ادامه یابد، خروج نیروهای ترکیه از سوریه و توقف حمایت ترکیه از به اصطلاح «تروریسم» در سوریه باید در دستور کار قرار گیرد. این لزوما به معنای یک «پیش شرط» نیست و حتی با وجود اینکه نحوه این مسائل دشوار است، من فکر نمیکنم که باز کردن این بحث غیرممکن باشد.
علاوه بر این، از آنجایی که گفتگو با دمشق در سیاست داخلی ترکیه بسیار پرطرفدار است، من فکر میکنم رئیس جمهور رجب طیب اردوغان و برنده انتخابات ماه مه ترکیه -هرکس که باشد- انگیزههای قوی برای ادامه عادی سازی با سوریه دارند.
- به عنوان سوال آخر، متاسفانه در زلزله اخیر دو کشور سوریه و ترکیه شاهد بودیم علیرغم کمکهایی که به زلزله زدگان ترکیه انجام شد، توجهی به زلزله زدههای سوریه از سوی بسیاری از کشورها انجام نشد. این استاندارد دوگانه را چطور باید تحلیل و تفسیر کرد؟
مطمئن نیستم که کشورهای زیادی به زلزله زدگان سوریه کمک نکردهاند. تعدادی از کشورها تیمهای جستجو و نجات را به مناطق آسیب دیده تحت کنترل دولت سوریه اعزام کردند. کشورهای دیگر از جمله ایران به صورت دوجانبه کمکهای بیشتری نیز اراده کردند. قابل ذکر است، امارات صدها هواپیمای کمک غیر نقدی ارسال کرد. سازمان ملل با حمایت اهداکنندگان بین المللی نیز نقشی اساسی در واکنش به زلزله ایفا کرد.
در مقابل، مناطق آسیب دیده شمال غرب سوریه که خارج از کنترل دولت این کشور قرار دارد، حمایتهای کمتری دریافت کردند و من فکر نمیکنم این لزوما به دلیل استانداردهای دوگانه باشد. به نظر میرسد که این تا حد زیادی نتیجه تأثیر زلزله بر کشور همسایه ترکیه بوده است، که تلاشهای کمک رسانی و دسترسی فرامرزی به شمال غرب سوریه را مختل کرد. عامل دیگر ناتوانی بازیگران غیردولتی بود که این مناطق را کنترل میکنند که نتوانستند با کشورهای خارجی برای تأمین کمکهای بیشتر تعامل کنند.
انتهای پیام/
نظر شما