زنگ‌ها برای چه کسانی به صدا در آمده است؟

مهتا بذرافکن*

گروه اجتماعی ایسکانیوز- بطور تاریخی نظام آبیاری مجموعه از روابط تولیدی واجتماعی پیچیده ای در روستاها رقم زده که کم و بیش تا به امروز نیز ادامه دارد.

مطالعه تاریخ اجتماعی ایران نشان می‌دهد که انواع مالکیت تا قبل از اصلاحات ارضی شبکه پیچیده ای از روابط ایجاد و درهمه این روابط « آب» محور وفاق اجتماعی و معیشت وسازگاری مردم بوده و مردم عمیقا با آب پیوند عاطفی و اجتماعی داشتند و با مشارکت جمعی مبتنی بر آب روزگار می گذراندند.

مثلاسیستم بنه یکی از قابل توجه ترین شکل این وفاق و مشارکت اقتصادی و نیز نوعی سازگاری با اقلیم و کم آبی در شرایط سخت فلات کم آب ایران بود.

سیستم بنه بیشتر در شرق ایران که کم آبی شاخص اصلی آن است گسترش داشت. سیستم بنه مبتنی بر مشارکت، همکاری و تنیدگی فرهنگی و خویشاوندی بود و سازگاری با کم آبی در شرق ایران ایجاب می کرد که چنین سازماندهی شکل گیرد. چرا که نظام آبیاری طوری بود که به دلیل عدم دسترسی به فناوری هایی که آب را راحت به مزارع برساند یا قنات را لایه روبی کند، جامعه را به مشارکت برای بقا ملزم می ساخت.

اما اصلاحات ارضی در ایران که در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۰ آغاز شد و با رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ به مرحله اجرا درآمد و در سه مرحله انجام شد این نظام سنتی مبتنی بر دانش بومی را به گونه ای مخرب دستکاری کرد.

اصلاحاتی که به ظاهر برای درهم شکستن نظام ارباب رعیتی انجام شد اما چیزی نگذشت که پیامدهای فاجعه باری برای روستاها و منابع آب زیرزمینی رقم زد. در عرض یک دوره زمانی 5 ساله به طرز فاجعه آمیزی به انهدام اشکال صدساله سازمان بندی اجتماعی روستاهای ایران، همچون سیستم کشت جمعی که نظامی اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی در رابطه با بهره برداری از آب و خاک بود منجر شد.

ورود تکنولوژی‌ حفرچاه و دسترسی آسان به آب‌های زیرزمینی نیز مردم را به دو گروه دارای توان مالی حفر چاه و ناتوان ازحفرچاه تقسیم شدند. ندارها که زمین داشتند زمین و سهم آب خود را به کسانی که از نظر مالی داراتر بوده و اغلب به صورت سیار تلمبه کاری می کردند فروختند.

پیامد اجتماعی و فرهنگی این تغییرات از بین رفتن احساس‌ تعلق جمعی به آب از یکسو و راه افتادن مسابقه حفر چاه مالکی از سوی دیگر بود و در باره زمانی کوتاه تعداد چاه‌های خصوصی سریعاً افزایش یافت. مثلا در روستایی که پیش از این سه چاه عمیق وجود داشت و هرکدام متعلق به یک بنه بود، 5 سال بعد به 18 چاه خصوصی تبدیل شد.

این از هم گسیختگی اجتماعی و اقتصادی در اغلب دشت‌های ایران وجود داشت. دسترسی به چاه مالکی موجب عمیق ترشدن فاصله طبقاتی در روستاها نیز شد و البته طبقه ای به نام  تلمبه کاران ظهور کرد. این طبقه که پول برای خرید آب و زمین در دست داشت از اصلاحات ارضی با اجاره زمین‌های کشاورزان فقیر و حفر چاه عمیق منافع زیادی کسب کرد.

آنها هرکجا که زمینی مرغوب برای کشت بود را تصاحب کرده و چاههای عمیق برای آب فروشی وکشت محصولات فصلی حفر کردند. طبقه ای که  در کنار چاه‌های غیرمجاز همچنان بیشترین آسیب به منابع آب ایران زده اند.

اصلاحات ارضی همچنین فشار برکشاورزان فقیر زیاد نمود و زارعان با بدهی های کلان و بیکارکم کم روستاها را ترک و به سمت حاشیه شهرها روانه شدند و بدین سان اصلاحات ارضی از یک سو نظم اقتصادی و اجتماعی روستاها و در نهایت شهرها را درهم ریخت واز سوی دیگر بستر غارت آب‌های زیرزمینی را فراهم کرد و این فاجعه تا به امروز ادامه یافته است.

خلا قانونی برداشت آب‌های زیرزمینی در اصلاحات ارضی و تصویب قوانین ناقص و دستورمحور؛ نه تنها به گسست روابط، مشارکت و شبکه های ارتباطی آب محور محلی منجر شد، بلکه رفتار ونگرش فردی مردم را نیز نسبت به آب تغییر داده و آب به یک کالای آسان و حتی بی ارزش در محاسبات روزمره تبدیل کرد.

از زمان اصلاحات ارضی تاکنون بیش از نیم قرن است که آب  وجه المصالحه  سیاسیون برای کسب اعتبار شده است. از آن زمان که مدیریت تقاضا و ارزشگذاری آب (بعنوان یک کالای پربهای بی نظیر) رها شد تا امروز روز به روز بر دامنه توقعات آب خواهی و مداخلات غیرکارشناسانه سیاسیون افزوده است.

در این خلأ قانونی - فرهنگی آنانکه برای همه عمر متضرر شده اند آن دسته از مردمی اند که خبر ندارند که دشت‌های زیرپایشان درخطر فرونشست است. اما همه بابد بدانند که زنگهای خطر برای همه ما به صدا درآمده است. مردمی که متأسفانه گاه آگاهانه و گاهی ناآگاهانه همگام و همصدا با سوداگران منابع طبیعی و منابع آب و درجهت رسیدن به اهداف و منافع کوتاه مدت عامل تخریب  منابع آب شده اند.
 
 

کد خبر: 1179375

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =