استفان هولمز استاد دانشگاه حقوق در نیویورک و ایوان کراستف رئیس مرکز استراتژی لیبرال در صوفیه پایتخت بلغارستان در پراجکت سیندیکیت می نویسند: در حالیکه دمای کره زمین رو به افزایش است، در مناقشات اتحاد جماهیر شوروی سابق هیچ نشانی از گرما نیست. برعکس، یخ آن ضخیم تر هم شده است.

به گزارش ایسکانیوز، پراجکت سیندیکیت در ادامه نوشت:حمایت روسیه از جدایی طلبان در انتخابات برگزار شده در دونتسک و لوهانسک- مهمترین شهرهای منطقه دونباس- باعث شد بفهمیم که کرملین تصمیم دارد جنگ سرد دیگری را پایه ریزی کند. این بار به شورش ها در مهمترین مناطق کنترل شده کشور همسایه دامن زده است. از زمانی که کرملین از مناطق جدایی طلبی حمایت کرد که در گذشته به اتحاد جماهیر شوروی سابق تعلق داشتند، باعث ایجاد بی ثباتی و تغییراتی در دولت مشروع اوکران شد:  درمناطقی مانند مولداوی، آبخازیان گرجستان و اوستیای جنوبی که در آنها مرزهای روسیه با اکراین مبهم است، روابط نادرستی را پیش گرفتند، که از سوی جوامع بین المللی شناخته شده نیستند و از لحاظ تاریخی و فرهنگی هیچ تعلقی به روسیه جدید خیالی ندارد بلکه "بقایای" شوروی سابق هستند . این سوال مطرح می شود که چرا ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و همراهانش جنگ سرد به پا شده در اوکراین را به عنوان موفقیت کشورشان در نظر می گیرند و راه حلی سیاسی یا صلحی پایدار را کنار گذاشته اند؟

ژئواستراتژیک دونتسک و لوهانسک درون مرزهای کنونی روسیه از اهمیت کمی برای این کشور برخوردار است. از طرف دیگر "دونباسِ مستقل" هزینه قابل توجهی برای روسیه به همراه دارد، زیرا که به احتمال زیاد مجبور به احیای اقتصاد  آن و حمایت از هرگونه جریان سرمایه گذاری خارجی است.

برخلاف ترانسنیستریا یا آبخازیان، دونباس به شدت صنعتی شده و به یارانه ها متکی است؛ درطول جنگ همه زیرساخت هایش نابود شده و شرکت های آن که تا حد زیادی به اقلیت حاکم وابسته بودند، به جای مسکو به کیف، لندن یا پاریس فرار کردند.

با پذیرفتن وضعیت حقوقی حاکم بر این "جمهوری خودخوانده خلق"، پیشرفت صنعت در دونباس غیرممکن شده و این منطقه به تجارت جهانی سوق داده خواهد شد که درچشم انداز اقتصادی و اجتماعی جهانی تاثیر می گذارد.

با این حال حمایت پوتین از جدایی طلبان در دونباس به هدف یکپارچه سازی پروژه های منطقه ای برای رسیدن به اتحادیه اقتصادی ارواسیا انجام شده است.

جالب اینجاست که جاه طلبی های روسیه این اتحادیه را بپا کرد تا پاسخ پرشوری به جهت گیری اوکراین به غربی شدن باشد، از آنجا که پوتین می دانست ایده هایش بدون اوکراین در مقابل رقیب جدی او، اتحادیه اروپا به سرانجام نخواهد رسید. اما نقض آشکارا و گستاخانه تمامیت ارضی اوکراین از جانب روسیه نه تنها روابط با کیف را مسموم کرد؛ بلکه به منزله یک تهدید ضمنی برای اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا به حساب می آید، به ویژه قزاقستان که پوتین نسبت به استقلال آن کاملا دو دل است.

روسیه با بی ثبات کردن یکی از مناطق دونباس ، از لحاظ جغرافیای سیاسی چه هدفی را دنبال می کند؟ چرا باید کرملین به انتخاباتی احترام بگذارد که عملا هیچ کشور دیگری آن را به رسمیت نشناخته است؟

ممکن است یکی از پاسخ ها این باشد که کرملین خود در تنگنا قرار دارد. رسانه های دولتی روسیه به کمک ملی گرایان محلی فضایی را به تصویر کشیدند که نشان می داد سیاست روسیه برخلاف اوکراین بسیار انغطاف پذیر است.

پوتین در تلاش است به غرب نشان دهد که سیاست آنها در قبال روسیه، از جمله تحریم های شدید اقتصادی ، بی تاثیر بوده است. دامن زدن به درگیری ها غرب را منفور کرده و همزمان نمی تواند راه حلی برای این درگیری ها بیابد. پوتین می تواند از این موضوع به عنوان وسیله ای مفید برای رسیدن به هدفش استفاده کند.

پوتین از همه طرف تحت فشار است و پایه های ژئواستراتژیک او دچار تزلزل شده است. نباید درباره دستاوردهای سیاست خارجی او اغراق شود. با الحاق کریمه، او اوکراین را از دست داد. در حالی که منطقه دونباس یخ زده ، پوتین باید رویای شبه امپربالیستی خود را برای اتحادیه اقتصادی اوراسیا به خاک بسپارد.
کد خبر: 146160

وب گردی

وب گردی