فارابی با بزرگ شدن بی مورد دیگر نه واردات دارد و نه تولید/ سینمای ایران تبدیل به بیمار رنجوری شده است
تهران- ایسکانیوز: بنیاد سینمایی فارابی در روزهای گذشته شاهد تغییرات جدی شده است که این تغییرات اخبار سینمایی ایران را تحت الشعاع خود قرار داده یکی از این تغییرات جابه جایی محمدرضا جعفری جلوه مدیر بنیاد فارابی به مدیریت شبکه دو سیما است و ایشان با انتشار نامه ای نارضایتی خود را از این دگرگونی ها ابراز داشته اند.ایرج تقی پور تهیه کننده"شهرزیبا" و "رقص در غبار" با تعدادی از این تغییرات بنیاد فارابی موافق بوده و بر این باور است که بنیاد فارابی در سال های اخیر کارایی اش را از دست داده است.
* نظر شما درمورد دگرگونی ها در فارابی چیست؟
- ما در دوره ای که در فارابی بودیم یک شعار داشتیم که " امیدواریم سینمای ایران به جایی برسد که نیازی به بیناد فارابی نداشته باشد".
به سیاست های طراحی شده در بنیاد فارابی در آن سالها حمایتی،هدایتی ونظارتی گفته می شد که حمایت بر عهده فارابی به عنوان بازوی اجرایی معاونت سینمایی بود، نظارت بر عهده دولت و وزارت ارشاد و هدایت هم کم وبیش به عهده فارابی بود.
فارابی یک نقش فاعلی بسیار جدی و موثر در روند توسعه سینمای حرفه ای کشور داشت و حتی برگزاری جشنواره فیلم فجر و کودک هم بر عهده فارابی بود، بخش آموزش وسینمای آماتور و سایر شاخه های سینما هم البته در بخشهای دیگر وابسته به وزارتخانه پیگیری میشد.
در این سالها بنیاد فارابی مسئولیت ایجاد ناوگان فنی سینما، تامین مواد مصرفی و همچنین واردات و نمایش فیلمهای خارجی را برعهده داشت. البته همه اینها برای رونق تولید در سینما بود که بنیاد فارابی مجبور بود در تولید فیلم هم مستقیما سرمایه گزاری کند. تمام هزینه های این فعالیتها اعم از تامین هزینه های اداری و پرسنلی، تولید فیلم و مبالغ ریالی خرید و واردات مواد مصرفی و تجهیزات (که این دو قلم با قیمت فوقالعاده پایین و با سوبسید به قیمت ارز دولتی در اختیار فیلمسازان قرار میگرفت) تماما از محل درآمدهای فارابی از سینما فرهنگ، که در آن زمان درآمد قابل ملاحظهای نبود و همچنین درآمد ناشی از فروش بلیط فیلمهای خارجی تامین میشد و ریالی از بودجه دولتی به بنیاد فارابی نیامد. البته به خاطر داشته باشید که همه اینها برای یک هدف اصلی و والا تاسیس شده بود، توسعه سینمای کشور و ارتقای فرهنگی آن. فعالیت اصلی در آنجا بود که اتفاق میافتاد. بخش فرهنگی فارابی ماموریت داشت با ترویج در حوزه سناریو، تشویق به تاسیس و تشکیل شرکتهای خصوصی فیلمسازی و توجه به مسائل اصلی تولید سینما، روند توسعه را شکل دهد.
بخش دیگری که در امور بینالملل فارابی که در یکی دو سال اول بیشتر وظیفه تامین فیلمهای خارجی وارداتی را به عهده داشت با به بازار آمدن محصولات جدید سینمای ایران بلافاصله شکل گرفت، شرکت در جشنوارههای بین المللی بود.
این بنیاد فارابی در دوراه ای که ما بودیم با تمام کارایی و مسئولیت های اشاره شده در بالا، 50 نفر پرسنل داشت.
در حال حاضر فارابی بدون اینکه بسیای از ماموریتهای قبلی را داشته باشد،200 نفر کارمند دارد. بهعلاوه اینکه هزینه اداره این تشکیلات از محل بودجه عمومی کشور و کمکهای پیشبینی شده به سینمای حرفهای پرداخت میشود. در سالهای اخیر شما حساب کنید وزارت ارشاد 30 میلیارد تومان بودجه کمک به سینمای حرفهای دارد که ده میلیارد تومان آن صرف حقوق کارکنان فارابی می شود و مابقی برای فیلمسازی هزینه می شود که این اصلا خوب نیست، و این فارابی هم شباهتی به فارابی گذشته ندارد. بنابراین می توان گفت که تغییرات در بنیاد فارابی لاجرم بود و سالها بود که همه به آن اذعان داشتند ولی جسارت انجام آن نبود. حالا این تغییرات در حال وقوع است. البته با این بی مقدمه بودنش شوک بزرگی به سینمای ایران وارد کرد. با این بی مقدمه بودن مخالفم. با تعیین سرپرست هم نمیتوان موافق بود. بنیاد فارابی طبق قانون تجارت اداره میشود و فقط می توان برای آن مدیرعامل تعیین کرد و این مدیرعامل الزاما باید در اندازه و قواره های بنیاد فارابی باشد.
اما اینکه قرار است سینما فرهنگ را به موسسه سینما شهر بدهند، موافقم. چون بنیاد سینمایی فارابی سابق بود که هزینه های پرسنلی و حمایت از فیلم ها را از محل فروش سینما فرهنگ و فروش فیلمهای خارجی تامین میکرد. حالا که همه این هزینه ها از محل بودجه وزارتخانه تامین می شود، دیگر ضرورتی ندارد که بنیاد فارابی در حوزه نمایش دخالت کند چون در ماموریتش نیست.
* با توجه به صحبت های خودتان گفتید که شعارتان این بود که سینمای ایران به جایی برسد که نیازی به فارابی نداشته باشد در حال حاضر آیا این شعار محقق شده است؟
نه. اصلا محقق نشده است. سعید عقیقی در مراسم رونمایی از کتاب "گفتگوهای سینمایی" آقای بهشتی یک حرف بسیار درستی زد و آن این بود که : " ما سینمایی با عنوان سینمای دهه 60 که متعلق به دوره سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳ است داریم و راجع به آن و در مخالفت و موافقت با آن زیاد صحبت میکنیم، اما سینمای دهه 70 ، 80 و 90 نداریم". در واقع سینمای دهه 60 یک شاکله ای داشت که متاسفانه سینمای دهه های بعدترآن شاکله را ندارند. برای اینکه مدیریت سینمایی ما در طول سال های ۶۲ تا 73 یک مدیریت واحد داشت اما در حال حاضر عمر متوسط مدیریت در سینمای ایران دو سال و نیم است، در طول بیست سال ما هفت تا معاونت سینمایی عوض کردیم، در حالی که هیچ مدیری کار مدیران قبلی را ادامه نداد کسی هم فرصتی برای تدوین طرحی خوب نداشت. متاسفانه ما روز به روزضعیف تر شدیم و نتوانستیم به جایی برسیم که به بنیاد فارابی نیازی نداشته باشیم و مستقل از بنیاد فارابی باشیم. ولی با این همه وضع فعلی فارابی هم وضعیت مطلوب و درخور شرایط امروز سینمای ایران نیست.
* نظر شما درباره اینکه بخش بین الملل از حوزه اختیارات بنیاد فارابی خارج می شود و فارابی به یک موسسه پخش سینمای خانگی تبدیل می شود چیست؟
- اینطور نیست. ابتدا توضیحی بدهم. کار بنیاد فارابی در سالهای اخیر این بود که با فیلمسازان قرارداد ببندد و بخشی از هزینه ساخت فیلم را به آنها وام بدهد (البته بهجز فیلمهایی که مستقیما سرمایه گذاری می کرد) که معمولا هم این پول به فارابی باز نمی گشت، در نتیجه بنیاد فارابی متقابلا از آنها برخی امتیاز نمایش فیلم را به تناسببهجای بدهیشان میخرید.بیست و چند سال پیش هم، در زمان وزارت آقای لاریجانی، موسسه رسانههای تصویری تشکیل شد که تکثیرکننده اصلی و توزیع کننده نمایش خانگی باشد (که بسیاری از دوستان، منجمله بنده در آن زمان با این تاسیس این موسسه مخالف بودیم)، بعدتر هم که موسسات دیگر نمایش خانگی به وجود آمدند، موسسه رسانه های تصویری تبدیل شد به یک موسسه کوچکی که اهمیت گذشتهاش را از دست داد و کارش شده بود صرفا خرید حمایتی رایت نمایش خانگی فیلم های ایرانی. بنیاد فارابی هم که عملا مجبور بود کاری شبیه به همین را انجام دهد، پس چرا یک ماموریت کمابیش مشابه در دو جا به دو موسسه محول شده باشد؟ در تصمیمات جدید این امر به درستی به فارابی داده شده است و از اول هم نباید به موسسه رسانه های تصویری داده می شد.
ماموریت اصلی فارابی هم که حمایت از سینمای حرفهای است، تعطیل نشده است. آقای ایوبی هم اشاره به چابک سازی در فارابی کردهاند که امیدوارم منظور چابکسازی در پرسنل بوده باشد نه در ماموریت.
ولی درمورد یکپارچه سازی امور بین الملل مجموعه سازمان سینمایی موافق نیستم. من از بنیانگذاران این بخش در فارابی بودم و می دانم که چنین کاری نه ممکن و نه مفید فایده است. مخصوصا سپردن آن به دست کسانی که هیچ تجربهای در این زمینه ندارند. خانواده توزیعکنندگان بین المللی سینما و محافل جشنواره ای مانند توزیع کنندگان داخل کشور، خانواده کوچکی هستند که همه همدیگر را چهره به چهره میشناسند و این شناخته شده بودن است که به هر کس یا موسسه ای اعتبار می دهد. تعطیل کردن ناگهانی فعالیت درخشان سی ساله فارابی و دوباره با عنوان جدید شروع به کار کردن، فقط تلف کردن سرمایه معنوی و اعتبار بینالمللی است که با زحمت و خون دل به دست آمده. مخصوصا این که هیچ اطمینانی نیست کسانی که این حوزه را در اختیار گرفته اند همان طور که تا حالا در سینما فعال نبودهاند، فردا هم سینما را ترک نکنند و با رها کردن آن دوباره اسب لنگی را برای ما به جا نگذارند، مانند بسیاری که به کسوت معاونت سینمایی درآمدند و به جز یکی دو نفرشان، این بچه سرراهی را به حال خود رها کرده و سینما را ترک کردند.
* پیش بینی شما با این وضعیت ازآینده سینمای ایران چیست؟
نمیتوانم دقیق پیشبینی کنم. سینمای ایران یک گرفتاری بزرگ دارد که متاسفانه آقای ایوبی هم علاقمند نبود گوش کند، من چندی بار در جلساتی عنوان کردم که سینمای ایران در آستانه یک تحول جدی است، دنیا بسیار تغییر کرده و ما تقریبا نسبت به این تحولات بیتفاوت بودهایم. تازمانی که ما نسبت به این تغییرات منفعل هستیم، فارابی هم منفعل خواهد بود سینمای ایران هم منفعل خواهد شد و با این اوضاع سینمای ایران تبدیل به یک بیمار رنجوری شده است که با این روش موجود درمان نخواهد شد.
به عنوان مثال عرض میکنم. ایران در آستانه الحاق به سازمان تجارت جهانی و قبل از آن لاجرم الحاق به سازمان جهانی مالکیت معنوی است. ما هنوز ابعاد واقعی تاثیر این اتفاقات بر سینمای ایران را بررسی نکردهایم. شاید لازم باشد بخش حقوقی سازمان سینمایی را توسعه دهیم تا در تعامل با قوای دیگر مانند مجلس و قضائیه مانع از تضعیف سینمای ملی در تقابل با موسسات بزرگ جهانی شویم که لاجرم خواهند امد.
مسائل بیشمار دیگری نیز وجود دارد که همه شئون فعالیت سینمایی کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و ما عجالتا نسبت به بیشتر آنها غافلیم که در جای خود به آنها میشود پرداخت.
گفت و گو :معصومه رضا