نیوشا یعقوبی- ایسکانیوز : در باره خشونت و پیامدها و تبعات آن در خانواده و جامعه با سجاد موسوی کارشناس ارشد روانشناسی گفتگو کرده ایم.

خشونت از چه ابعادی قابل بررسی است؟

خشونت ابعاد مختلفی دارد و تنها به ابعاد فیزیکی معطوف نمی شود . خشونت می تواند در قالب خشونت جسمی و فیزیکی باشد و به ضرب و جرح، سوزاندن اعضای بد کن است با رفتار و گفتارش باعث آزردگی روانی فرد دیگری شود. خشونت گاهی ممکن است از نوع اقتصادی باشد به طوری که نیازهای زن خانواده از لحاظ مالی تامین نشود واز یک فرد سوء استفاده مالی شود.از بدترین نوع خشونت ها می توان به خشونت جنسی اشاره است که شایع ترین آنها بی توجهی به نیازهای جنسی زنان است. تحقیقات نشان داده است احتمال بروز افسردگی و آسیب های روانی در این افراد از سایرین بیشتر است.

به نظر شما خشونت در ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟

متاسفانه ابعاد خشونت در ایران نگران‌کننده است خشونت در جامعه کنونی ما در اشکال مختلفی نمود پیدا کرده که ضرب و شتم زنان و دختران توسط همسر، برادر، پدر از رایج ترین آنهاست. اما خشونت تنها در قالب ضرب و شتم نمی گنجد. استفاده از کلمات ناپسند و توهین آمیز، شک های بی مورد نسبت به اعضای خانواده نیز میتواند نوعی خشونت علیه زنان محسوب شود.

این طرز فکر از کجا نشات می گیرد؟

متاسفانه برخی از مردان جامعه ما نتوانسته اند برابری حقوق زن و مرد را قبول کنند. آنها معتقدند زن ها باید در خانه بمانند و به امور خانه بپردازند. غافل از اینکه دورانی که مردها ، زنان را ضعیفه خطاب می کردند تمام شده است و چه بسا زنانی که پا به پای مردان برای چرخیدن چرخ زندگی کار می کنند. البته بخشی از جامعه ما را زنانی تشکیل داده اند که هیچ اطلاعی از حقوق اولیه خودشان ندارند و زندگی خود را در شست و شو، پخت و بچه داری می‌دانند. دلیل این طرز فکر ممکن است ازکمبود اعتماد به نفس زنان نیز باشد که باعث بروز و گسترده شدن خشونت در ابعاد مختلف می شود.البته باید این نکته را در نظر گرفت که در جامعه ما فرصت های شغلی میان زن و مرد برابر نیست. میزان اشتغال زنان محدود است و بسیاری از افراد ترجیح می دهند به جای استخدام نیروی خانم از آقایان استفاده کنند و این تبعیض باعث می شود زن ها نسبت به جنس مخالف خود فرصت های کمتری داشته باشند.

چه عواملی میتواند باعث بروز خشونت شود؟

دلیل بروز خشونت در افراد می تواند جنبه فردی داشته باشد این عوامل شامل اختلالات روحی و روانی و شخصیتی فرد، مصرف الکل و مواد مخدر ، بیماری و... است. از جمله علل بیرونی خشونت نیز می توان به شغل و جایگاه فرد در جامعه و وضعیت مالی او اشاره کرد. از عوامل فرهنگی آن نیز می توان از دیدگاه جامعه نسبت به زندگی مردسالارانه، عدم آگاهی و بی توجهی به برابری حقوق مرد و زن نام برد. ممکن است فردی در کودکی این صحنه را بارها دیده باشد که پدر خانواده برای اینکه حرف خودش را به کرسی بنشاند ، مادر و یا حتی کودکانش را مورد ضرب و شتم قرار داده یا آنها را تهدید کرده است. بدون شک چنین فردی در زندگی آینده خود از پدر الگو می گیرد و برای اینکه خودش را محق می داند ممکن است همسر خود را آزرده خاطر کند و یا حتی دست به اعمال خشونت آمیز بزند. به مرور زمان این خشونت به یک فرهنگ در خانواده تبدیل می شود و به همین دلیل است که این روزها شاهد اتفاقاتی مانند شکنجه 21 روزه مادر و دو فرزندش هستیم.

نظرتان درباره شکنجه 21 روزه زن مشهدی و دو فرزندش چیست؟

خشونت خانگی بر علیه زنان موضوع تازه ای نیست و باید بپذیریم که این نوع خشونت در تعدادی از خانواده ها وجود دارد و چه بسا که بسیاری از زنان از ترس آبرو و پخش شدن خبر در سطح روستا و شهر خود آن را گزارش نمی کنند و به زیان نمی آوردند و همین ترس باعث بیشتر شدن خشونت مردان در خانواده می شود و تفاوت جریان اعظم با سایر افرادی که تحت خشونت های خانگی قرار می گیرند رسانه ای شدن آن است و اگر این اتفاق نمی افتاد اعظم و فرزندانش بارها و بارها مورد خشونت قرار می گرفتند.

20106