چرا در ایران اپرا جایگاه خود را نیافته است؟/چکناواریان: 99 درصد مردم با کلمه اپرا آشنایی ندارند

اپرا یکی از پرطرفدارترین هنرهای دنیاست که هنوز در ایران جایگاه مناسبی ندارد.

به گزارش ایسکانیوز، اپرا جمع کلمه لاتینی اپوس به معنای «اثر» است و به این تغییر باید اپرا را به طور تحت اللفظی به «آثار» ترجمه کرد. این اصطلاح تاکنون برای اینگونه نمایش های آوازی از قرن ۱۴ میلادی به شیوه مادریگال و ویلانلا توسط خوانندگان دوره گرد اجرا می شد.

تاریخ اپرا حتی از یونان باستان نیز می‌گذرد و احتمالا به تمدن بابل یعنی حدود دو هزارسال قبل از میلاد، می‌رسد، اما هنر اپرا در یونان باستان به اوج شکوفایی خود رسید و مانند دیگر عناصر این تمدن صدها سال به فراموشی سپرده شد تا این که در دورۀ باروک، دوباره احیا شد. مردم ناحیۀ ایتالیا شیفتۀ این کشف تازه در هنر موسیقی شده بودند و به گرمی از آن استقبال کردند. برای نمایش اپرا در سراسر ایتالیا و رفته رفته در انگلستان مکان‌هایی مخصوص به نام اپراخانه ساخته شد. مردم عادی با خرید بلیط می‌توانستند به تماشای آن بنشینند و از آن لذت ببرند.

اپرا آمیزه ای از موسیقی و نمایش

اپرا آمیزه‌ای از موسیقی و نمایش است تا حقیقت به تصویر کشیده شود. از این رو برای خلق آثار اپرایی باید در دو بخش موسیقی و نمایش عالم بود تا پدیده‌ای درخور تحسین ایجاد کرد. بزرگان هنر در برتری هر یک از این دو مؤلفه بر دیگری اختلاف نظر دارند؛ اما به نظر می رسد با توجه به این که خیلی از اجرا های اپرا بدون نمایش برگزار می شود می توان نتیجه گرفت که موسیقی در این سبک نقش بیشتری را ایفا می کند.

مقدمه اپرا با یک اورتور که توسط ارکستر نواخته می شود آغاز می گردد. علاوه بر خواننده تنها در مواردی نیز آواز دو نفری و سه نفری و دسته جمعی نیز وجود دارد. ارکستری که با خوانندگان همراهی می کرد شامل سازهای متنوع زهی، بادی و ضربی بود. اپرا مجموعه‌ای است از هنرهای مختلف: موسیقی، ادبیات، فن بازیگری، طراحی صحنه، دکور و کارگردانی. اپرا از ارزنده‌ترین پدیده‌های جهان موسیقی است. طی چندین قرن اپرا با تحولات فراوان همه گونه رویدادها و سبکهای موسیقی را تجربه کرد و به تکامل رسید بطوری که ارکستر اپرای پری ۴ ساز داشت اما ارکستر در اپرای مونت وردی به ۳۴ ساز رسید. البته امروزه این هنر مانند گذشته نیست و گاه با سبک‌های دیگر موسیقی آمیخته شده‌ است یا اینکه به تنهایی و بدون نمایش اجرا می‌شود.

پیشروان اپرا، وینچسو گالیله پدر گالیله، جولیو کاچینی و ژاکو پری بودند. اگر چه سازندهٔ نخستین اپرای تاریخ موسیقی جاکوپو پری است، اما کسی که اپرا را به معنای واقعی کلمه بنیان گذاشت کلودیو مونته‌وردی بود. مونت وردی در ابتدا با تصنیف قطعات کثیری به شکل مادریگال شهرت یافته بود.

اپرا از آغاز پیدایش، نمایش پرخرجی بود که فقط اشراف و ثروتمندان استطاعت سفارش چنین کار گرانبهایی را داشتند و به همین علت نیز اجرای یک اپرا در درجه اول، نماینده قدرت و ثروت و شخصیت فوق العاده کسی بود که آن را سفارش می داد. هنوز هم که هنوز است اجرای این هنر در تمام دنیا یکی از هزینه بر ترین اجراهاست و شاید به همین دلیل باشد که هنوز نتوانسته جایگاه خود را در میان کشورهای کمتر توسعه یافته پیدا کند.

اپرا در ایران چه جایگاهی دارد؟

دسترسی به اپرا در کشورمان چند سالی است که وضعیت بهتری پیدا کرده است. (نه اجرای آن به صورت زنده، بلکه دستیابی به اجراهای مختلف آن بر روی دی وی دی.) این اپراها را می‌توان به راحتی از فروشگاه‌های معتبر موسیقی خریداری کرد اما مشکلی که هنوز لاینحل مانده است بحث ترجمه اپرا از زبان های مختلف است.

متن اپرا (لیبرتو) تقریبا ترجمه‌ناپذیر است. زیرا بسیاری از تکنیک‌های موسیقیایی بر روی کلماتِ اصلی لیبرتو تعبیه شده است. این نیز از دیگر دلایل استقبال کم از این هنر بوده است. زیرا در هر جامعه از هنری استقبال می شود که قابل فهم افراد تشکیل دهنده آن باشد. از آنجا که اپرا هنری کاملا غربی است آنچه از این هنر به کشور ما رسیده آثاری با زبان های دیگر است که خیلی از آنها قابل ترجمه هم نیستند. حتی برخی از صاحب‌نظران با بالانویس ترجمۀ متن اپرا، که بالای پرده تابانده می شود مخالف‌ اند، زیرا به نظرشان این کار باعث از بین رفتن تمرکز مخاطبین می‌شود.

البته باید توجه داشت که در برخی اپراها، مانند آثار واگنر، باید کلمه به کلمه با کلام و موسیقی پیش رفت. به همین سبب در اغلب اجراهای اپرا، داستان آن را به صورت خلاصه شده در اختیار حاضرین در اپراخانه قرار می‌دهند. در سال‌های دهۀ سی و چهل شمسی، زمانی که اپرا در ایران رفته رفته جایگاهی پیدا می‌کرد، کتابی به نام «افسانه‌های اپرا» توسط حسن شهباز منتشر شد که داستان برخی از اپراهای بزرگ را در آن به نگارش در‌آورده بود. در این کتاب داستان هر اپرا به صورت یکپارچه ارائه شده است و این که در هر پرده چه اتفاقی رخ می‌دهد، مشخص نیست. قبل از آن نیز در مجلۀ چنگ، داستان برخی از اپراها، ترجمه می‌شد و در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گرفت. برای مثال اپرای «فرای شوتز» اثر کارل وبر در نسخۀ تیر ماه 1325 به چاپ رسید. پس از گذر از چنین فراز و فرودی در مورد سابقۀ اپرا در کشور، شاید نگاهی کوتاه به تاریخ اپرا، سبب نگرشی عمیق‌تر به این دستاورد هنری باشد.

امروزه با کاوش‌های باستان‌شناسی و کشف و بازسازی چند اثر موسیقیایی مربوط به یونان، مشخص شده است که موسیقی یونان‌ باستان به موسیقی شرق بسیار شبیه است و شنوندۀ غربی چندان لذتی از آن نخواهد برد. با این حال هنوز این نوع موسیقی چندان در کشور ما مورد علاقه مخاطبان قرار نگرفته است. به نظر می رسد برای افزایش علاقمندان به این هنر لازم است تا فرهنگسازی بیشتری در رابطه با آن انجام شود.

اما چرا اپرا هنوز نتواسته جایگاه خود را در هنر ایرانی پیدا کند؟! این موضوع مربوط به این دوره از زمان نیز نبوده است. ماریو تقدسی پیش از این درباره استقبال از این سبک در دوره های مختلف در گفت و گو با ایسکانیوز می گوید: ما پیش از انقلاب هم این مشکلات را داشته ایم. زمان قبل از انقلاب هر هفته یا هر دو هفته یکبار یک اپرا کامل روی صحنه می‌آمد. این اپراها حتی به زبان فارسی ترجمه می‌شد، اپراهای متعددی بود و خواننده‌های خارجی دعوت می‌شدند و می‌آمدند.

او می افزاید: این برنامه ها اجرا شده است، در آن زمان هم شاید آنقدر که باید جا نیفتاده بود. اولین دلیل این که چرا اپرا در ایران جا نیفتاده است مسئله زبان ندانستن است که موجب می شود مخاطب با خودش بگوید که من نمی دانم چه چیزی خوانده می شود. همین موضوع شاید در آلمان یا ایتالیا نیز باشد. به طور مثال در ایتالیا اپرای ایتالیایی می خوانیم و متوجه می شوند ولی در ایتالیا خیلی از اپرا ها به زبان آلمانی اجرا می شوند و آنها هم متوجه نمی شوند اما برای تماشای آن می روند.

تقدسی ادامه می دهد: این فرهنگی است که ما باید در ایران جا بیندازیم. مثلا در سالن ها قبل از اجرای اپرا به شما ویبراتوری می دهند و در آن داستان اپرا را می نویسند اما در قدیم شاید این ها نبود، در اروپا تمام مطالبی که خوانده می شود در زیر صحنه یا بالای صحنه ترجمه آن نمایش داده می شود. این ها مسائل قابل اجرا هستند، اما یکی از مشکلات ما مسئله فرهنگ سازی یا زبان است و ما می توانیم اپرا هایی را به زبان فارسی بخوانیم، اما مسئله دیگر این است که خوانندگی اپرا یکی از مشکل ترین مشاغل دنیاست چون شما باید یک خواننده خوب باشید و به نحوی صدای خود را تقویت کنید.

همانطور که اشاره شد اپرا از هنرهایی است که در ایران جایگاه خود را پیدا نکرده و هنرمندان بسیار معدودی هستند که در این زمینه فعالیت می کنند. از جمله این معدود هنرمندان لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر است که سال ها بر روی اپرای رستم و سهراب کار کرد اما نتوانست اجرای آن را به دلیل هزینه بالا و مشکلات دیگر آنطور که شایسته است روی صحنه ببرد.

چکناواریان:در کشورمان اساتیدی که بتوانند علم اپرا را آموزش دهند نداریم!

چکناواریان در گفت و گو با ایسکانیوز درخصوص عدم استقبال از اپرا در کشورمان گفت: ما در حال حاضر در کشور اپرا نداریم. اپرا تشکیلات خاصی از قبیل ارکستر سمفونیک، ارکستر کر، کمپانی تئاتر و خوانندگان مخصوص خود را می خواهد. اپرا یک هنر پرخرج است و به نوازندگان بسیاری نیاز دارد که ما هیچ یک از اینها را نداریم. ما باید از خارج از کشور اساتید خوب آواز و ساز را دعوت کنیم تا شاید بتوانیم در طول 10 یا 15 سال به چیزی که می خواهیم برسیم. زیرا موسیقی چیزی نیست که یاد بگیرید و بلافاصله نتیجه بدهد.

وی گفت: افرادی که در ارکستر های خارج از کشور اجرا می کنند 20 تا 25 سال سابقه خواندن و ساز زدن دارند. متاسفانه ما در کشورمان اساتیدی که بتوانند علم اپرا را آموزش دهند نداریم. در حال حاضر مردم ما آشنایی با اپرا ندارند به حدی که اگر شما در ایران بپرسید اپرا چیست 99 درصد مردم با کلمه آن نیز آشنایی نداشته باشند.

چکناواریان افزود: مردم ما دوست دارند به تئاتر یا کنسرت بروند اما اپرایی که بتواند مردم را جذب کند باید خیلی خوب باشد تا آنها را جذب کند. ما در ایران این سنت را نداریم. ما در این زمینه نیاز به هنرستان و اساتید مجرب داریم که هیچ کدام در کشور ما وجود ندارد. اپرا رشته ای است که در تمام دنیا درآمدش صفر تا یک درصد است و درآمدی ندارد. در ایران هم اگر بخواهید اسپانسری پیدا کنید کسی قبول نمی کند چون اساسا اپرا درآمدی ندارد. در اروپا دولت آن را پرداخت می کند و در آمریکا مردم پرداخت می کنند و دولت از مالیات آنها کم می کند.

وی در رابطه با اپرای رستم و سهراب نیز گفت: این اجرا تنها به صورت یک کنسرت اجرا شد و با این که استقبال از آن فوق العاده بود اما نمایشی روی صحنه نداشت. اولین بار اجرای این اپرا با مشارکت گروه کر و ارکستر ارمنستان و دومین بار نیز با مشارکت گروه کر و ارکستر ارمنستان به همراه استفاده از تمام ساز های بادی اتریشی برگزار شد. اجرا یک اپرا حداقل یه 200 تا 300 نفر نیرو نیاز دارد. امید واریم روزی بیاید که وزارت ارشاد بودجه ای درخور با این هنر اختصاص دهد تا ما بتوانیم این سنت را آغاز کنیم.

قفلی که با حمایت دولت باز می شود

با توجه به این موارد به نظر می رسد دلایل متعددی دست به دست هم داده تا اپرا نتواند آن طور که باید و شاید جایگاه خود را پیدا کند. بخشی از این مشکلات مربوط به مسایل اعتقادی جامعه ما بوده و بخش دیگر آن به مسایل فرهنگی و اقتصادی باز می گردد. در درجه اول به نظر می رسد مسولان باید حمایت بیشتری از این موضوع داشته باشند و مشکلاتی اعم از بودجه، تجهیز سالن ها، برگزاری کلاس های آموزشی با اساتید مجرب داخلی و خارجی و فرهنگ سازی برای جاانداختن این هنر را مرتفع کنند. همچنین حل مسایلی مانند تک خوانی خوانندگان زن در اپرا از دیگر موانع بزرگ در اجرای این هنر است. این در حالی است که اپرا یک اجرای نمایشی است و بازیگران آن نقش بازی می کنند. بحث اجرای زنان در اپرا موضوعی است که هنوز معلق است و با وجود گمانه زنی های زیاد هنوز نتوانسته به یک نتیجه درخور برسد.

هنر اپرا با تلفیق نمایش و موسیقی از محبوب ترین اجراها در سراسر دنیاست که می تواند ضمن جذب مخاطب ایرانی به جلب توجه مخاطبان خارجی و ارائه فرهنگ و ادبیات ایرانی از طریق این هنر بیندیشد لذا لازمه آن توجه خاص مسئولان فرهنگی به آن است.

خبرنگار: محمد بهتری راد/منتشر کننده: سلیمی

503500

کد خبر: 746647

وب گردی

وب گردی