«به وقت شام» و صحنه‌های جنگی چشمگیر

سعید کاظمی- کارشناس فرهنگی

به وقت شام به عنوان آخرین ساخته حاتمی کیا بار دیگر فضای مورد علاقه کارگردان را به تصویر می کشد، جنگ اما نه اینبار در قالب دفاع مقدس بلکه جنگ با داعش.

حاتمی کیا همچنان و در ادامه فیلم های قبلی اش به دنبال قهرمان هایی است که به هرچیز دنیوی پشت کرده و برای رسیدن به مفاهیم بزرگ تری همچون انسانیت حتی از جان خود می گذرند. این تمام چیزی است که درباره «به وقت شام» می توان گفت! البته بیراهه نیست اگر همین جملات را درباره فیلم های دیگر کارگردان هم استفاده کرد.

اینکه «به وقت شام» ملودرامی جنگی است یا فیلم جنگی در بستر ملودرام است سوال اصلی بینندگان درباره فیلم است و این موضوع نقطه ضعف اصلی فیلم است که اگر کارگردان تکلیف خود را با یکی از گونه ها مشخص می کرد سردرگمی که اکنون در فیلم مشاهده می شود وجود نداشت! البته باید گفت فیلم تا وقتی که جنگی است و سکانس های اکشن خلق می کند دیدنی تر است اما به محض اینکه دوباره دل‌ مشغولی های ابراهیم حاتمی کیا وارد فیلم می شود همه چیز رنگ می بازد، اصرار همیشگی کارگردان بر گفت و گو درباره مفاهیمی همچون انسانیت، سیاست، وطن، ایثار و... کمی بیش از آنچه که نیاز است شعارگونه به نظر می رسد و غیر ضروری زیرا در همان صحنه های جنگی چیره دستی حاتمی کیا به خوبی به رخ کشیده می شود.

استفاده بیش از اندازه از موسیقی های متاثر کننده یکی دیگر از نکاتی است که به فیلم ضربه می زند و همه اینها در راستای همان تاثیر گذاری مفاهیم بر تماشاگر به کار برده شده است.

یک سوم انتهایی فیلم کاملا از فیلم جداست و ضرورت وجود آن معلوم نیست، ورود زن مجاهد داعشی به داستان و تصمیم وی و همرزمانش برای اقدام انتحاری مشابه ۱۱ سپتامبر بی شباهت به فیلم های هالیوودی متوسط که درباره اقدامات تروریستی ساخته می شود نیست و به یک باره قهرمان فیلم که در طول فیلم نشانی از تحول در وی دیده نمی شود تصمیم می گیرد جان خود را فدای نجات جان انسان های بی گناه نماید و جلوی این اقدام را بگیرد.

در مجموع فیلم را باید به دو بخش جنگی و ملودرام تقسیم کرد. در بخش جنگی حاتمی کیا فیلم موفقی ساخته اما در بخش ملودرام نمی توان از موفقیت فیلم سخن راند.

501

کد خبر: 904206

وب گردی

وب گردی