40 سالگی انقلاب اسلامی فرصتی مغتنمی است تا با تبیین دستاوردهای مردم ایران بپردازیم به نظر من دو گروه در تحلیل و تشریح مبانی انقلاب اسلامی ناموفق بودند؛ گروه اول دشمنان ایران اسلامی هستند. دشمن هنوز و پس از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی در تبیین و فهم انقلاب درمانده است و برون داد این درماندگی سیاست های شخصی برای مقابله با انقلاب مانند ترامپ میشود که همگان به رفتارهای عجیب و غریب و دیوانگی او معترفند.
از آنجایی که دشمنان ما فاقد درک عقلایی از مبانی انقلاب اسلامی هستند اعتماد به ترامپ برای مبارزه با انقلاب در آن سیستم پشت پردهای و مافیایی ناشی از ضعف و استیصال نظام غرب نابخردانه شکل گرفته است.
اما ضلع دوم و البته یکی از نقاط ضعف ما این بوده که نتوانستیم یک پل ارتباطی بین چهل سالگان انقلاب و نسل جدید برقرار کنیم و علت آن هم وجود یک مثلث تهدید بر سر راه نظام است. مثلث مترفین، مرجفین و استکبار.
«مترفین» همان مرفهین بیدردی هستند که امام خمینی (ه) درباره آنها فرموده بودند که «مراقب باشید انقلاب دست این افراد نیفتد». خوشبختانه اساس انقلاب در دست این افراد قرار نگرفت اما متاسفانه آنان برخی مسئولیتهای اجرایی انقلاب را در دست گرفتند. مترفین به دلیل دارا بودن سرمایه، رانت، قدرت، ساختار و لابی مانند خوره به جان انقلاب افتادهاند و دست از آن برنمیدارند. من محدوده مترفین را محدود به سرمایه داران مالی نمی دانم بلکه مسئولین و مدیرانی که حتی صاحب رسانه ها با داشتن ثروت عمومی، پست مدیریتی و پشتوانه ملی هستند نیز در این گروه قرار می گیرند.
ضلع دوم مثلث تهدیدکننده انقلاب «مرجفین» هستند؛ کسانی که اخبار ناراحت کننده را استخراج و یا می سازند و در بین مردم هدفمند انتشار می دهند تا باعث ناامیدی شوند. مصادیق عینی فعالیت های ناصواب مرجفین داخلی و خارجی را امروز در سپهر گسترده فضای مجازی بر علیه این ملت شاهد هستیم.
باید بدانیم مهمترین ابزار مقابله با مرجفین، ابزار رسانه است که در این زمینه با ضعفهایی مواجه هستیم؛ به عبارت دیگر پیشرفتهترین تکنولوژیها و امکانات را داریم اما به درستی از آنها استفاده نمیکنیم. هنوز برخی از رسانه ها از جمله رسانه ملی نمی دانند اخبار را چگونه به مردم برسانند که علاوه بر انتقال معایب و نواقص، شاهد نا امیدی در بین مردم نباشیم.
باز تاکید می نمایم مهمترین ابزار مبارزه با مرجفین رسانه است در نهایت رسانهها باید تمام تلاش خود را به خرج دهند تا از قواره ثابت خود خارج شده و امید را به جامعه وارد کنند و در جهت رفع ابهامات افهام مردم و قاطبه جامعه اقدام کنند.
نگارنده معتقد است اشکال تحلیل کننده گان وضع امروز جامعه این است که از ادبیات لیبرالی استفاده میکنند و این ادبیات به دلیل اینکه با واقعیات تجربی مردم سازگاری ندارد موجب اعتراض بیشتر مردم میشود در حالی که بر اساس ادبیات انقلابی باید بگوییم که یکسری صاحبان سرمایه، قدرت و لابی به طور عملی در دولت و در لابی های قدرت جلوی خود دولت و مردم ایستادگی کرده و نارضایتی را تصنعی و هدفمند افزایش میدهند.
و اما ضلع دیگر و اصلی این مثلث «استکبار» است که با بهکارگیری دوضلع دیگر به جان انقلاب و نظام و مردم افتاده است. استکبار به درستی از انشقاق برای ایجاد شکاف و سلب اعتماد در جامعه سود می برد در شرایط حاضر بحثهای حزبی، سیاسی و مخالفت با دولت نباید از قوارههای اصلی خود خارج شده، بلکه باید با مدیریت درست با تبیین مبانی و دستاوردهای انقلاب، افکار عمومی را به سمت تفکر و انتخاب نتیجه احسن رهنمون کرد.
در خاتمه نکته مثبتی که لازم است به آن بپردازیم ابعاد دیگری از برکات 40 سالگی انقلاب اسلامی برای کسانی که دل در گرو این انقلاب دارند، خبر خوشی است که بگویم زمینههای عدالتخواهی مردم بر مبنای ارزشهای انقلاب اسلامی بیش از پیش هم اکنون فراهم است. امروز شاهد یکی شدن دیدگاه اصلاح گرایانه آرمانی و ارزشی در ادبیات عامه مردم و بچههای انقلابی هستیم؛ به عبارت دیگر این بلوغی است که نباید نادیده گرفتهشود و به معنای مهمتر مفاهیم آرمانی انقلاب در ذات اجتماعی جامعه که همان حس استقلال و آزادی و نیاز معنوی است اثر خودش را گذاشته و هنوز مورد تاکید مردم است. بهرغمی که در نقاطی از کشور زمینههای سوءاستفاده وجود داشت اما در بستر کنونی جامعه شاهد ادبیات ارزشی و حرفهای عدالتخواهانه مردم هستیم که اساس انقلاب بوده است و بعد از چهل سال به همان آرمانهای اصیل تاکید دارد و این برای ما یک فرصت است و به نظر می رسد مقدمات رستاخیز فکری مردم علی الخصوص نسل جوان به سمت آرمانها در 40 سالگی انقلاب اسلامی بیش از پیش فراهم شده است و نشان می دهد امروز مردم بیشتر از همیشه تشنه ارزشها و مبانی هستند که امام خمینی (ره) به واسطه احیای آنها انقلاب را بنا نهاد .
یعنی راه نجات ما در 40 سالگی انقلاب اسلامی به برکت خط فکری بنیانگذار انقلاب و خون شهدا تکیه بر رستاخیزی در تفکر مردم است. وقتی با مردم کوچه و بازار هم صحبت می شویم در زبان اعتراض و انتقادی آنان به اوضاع جامعه، تمایل و علاقه آنان را برای بازگشت ضعف های کشور به سمت نقاط قوت است نه چیز دیگر.
کارشناس فرهنگی و رسانه *
محمود عاطفی