به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، کرونا، جهان را با بحرانی روبرو کرده که حداقل در صد سال اخیر بیسابقه است و بههمین دلیل ایران و بسیاری از پیشرفتهترین کشورهای دنیا بعد از گذشت چند ماه نتوانستهاند شرایط را به حالت عادی بازگردانند. مدارس و دانشگاهها، یکی از هزاران مراکزی هستند که تحت تأثیر شیوع ویروس کووید-19 تعطیل شدهاند و نکته مهمتر اینکه مشخص نیست چه زمانی دوباره پذیرای دانشآموزان و دانشجویان خواهند بود؛ اتفاقی که آینده مبهمی پیش روی جمعیتی چند میلیونی از کودکان، نوجوانان و جوانان قرار میدهد.
در چنین شرایطی آیندهپژوهی، یکی از رشتههایی است که میتواند به کمک متولیان آموزش بیاید و نقشه راهی برای سیاستگذاران ترسیم کند تا تصمیمات صحیح و مؤثری برای روزهای بعد از کرونا اتخاذ شود. در این باره با احمد مهدیان، دارای مدرک دکتری مدیریت آیندهپژوهی گفتوگو کردیم تا تصویری از سال آموزشی و پژوهشی 99 ترسیم کند. ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* سال آموزشی و سال پژوهشی 98 را چطور ارزیابی میکنید؟
در سالهای گذشته بیشترین تمرکز نظام آموزش عالی روی تولید مقالات علمی و در نظام آموزش متوسطه بر قبولی کنکور بوده است. طبق گزارش اختصاصی دانشگاه استنفورد از ایران، ما بیش از 500 مقاله سالانه به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت داشتهایم که این نسبت در حد مالزی و ژاپن بوده و حتی از چین، ترکیه و روسیه نیز بیشتر است. در مقایسه با الگوی این مدل مقایسهای که کشورهایی مثل سوئیس و دانمارک را معرفی کرده، نکته حائز اهمیت تناسب میزان تولید مقالات علمی با سهم تولید ناخالص داخلی است که نشان میدهد هر چند نسبت جمعیتی تولید مقالات ما در مقایسه با برخی کشورها بالاتر است؛ اما این امر منتهی به تولید بیشتر نشده و در نتیجه با وجود رتبه بالای مقالات علمی کشور، میزان سرانه تولید ناخالص داخلی ما که نزدیک 6 هزار دلار بیان شده، از کشورهای دیگری که در حد ما تولید مقاله داشتهاند مثل ژاپن، روسیه، ترکیه و چین پایینتر است.
البته دو کشور هموزن جمعیتی ما که در این گزارش، مقایسه با آنها برجسته نشده است؛ یعنی ترکیه با حدود 11 هزار دلار سرانه تولید و نزدیک 500 مقاله در میلیون نفر و آلمان با حدود 45 هزار دلار سرانه تولید و بیش از هزار و 500 مقاله در میلیون نفر میتوانند اهداف کوتاهمدت ما باشند، از این نظر که نیروی انسانی ارزشمندترین دارایی هر جامعهای است. در نتیجه با توجه به فاصله قابل توجه ما با کشورهای هموزن، فرصتهای زیادی برای جهش در سالهای آینده پیش روی ما خواهد بود.
از سوی دیگر باید خروجی نظام آموزش عالی را در اتاقهای فکر جستجو کرد که پرکننده فاصله بین دانش و سیاست هستند و احتمال تبدیل دانش به عمل را نشان میدهند. طبق گزارش جهانی دانشگاه پنسیلوانیا، کشور ایران از حیث تعداد با 64 اتاق فکر، رتبه 22 جهان را در مقایسه با هزار و 871 اتاق فکر آمریکا داراست؛ ولیکن میزان کارایی اتاقهای فکر ما در رتبهبندی جهانی جزو 200 اتاق فکر برتر نبوده و بین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تنها دفتر مطالعات بین المللی و سیاسی ایران رتبه کیفی 88 را به خود اختصاص داده است؛ اما عربستان سعودی تنها با 10 اتاق فکر توانسته حداقل دفتر مطالعات خود را به رتبه 169 دنیا و رتبه 9 بین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا برساند، در نتیجه از این بابت نیز باید تلاش بیشتری برای عملی کردن دانش انجام دهیم.
همچنین از جنبه دورنگری بر اساس نقشه پراکندگی آیندهپژوهان دنیا که در دو سال متوالی در شبکه «دکتر فیوچریست» منتشر شده و شاخصی نشاندهنده میزان توجه به آینده و تحولات بلندمدت 10ساله آتی کشورهاست، برای ایران با تعداد 76 آیندهپژوه فعال، رتبه 24 دنیا را در مقایسه با آمریکا که 6 هزار و 966 آیندهپژوه فعال دارد، نشان میدهد.
البته در مقایسه با جمعیت کشورها، سنگاپور با رتبه اول دارای 33 آیندهپژوه به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت و آمریکا با 21 آیندهپژوه در میلیون، رتبه ششم و ایران با حدود یک آیندهپژوه در میلیون، رتبه 36 دنیا را دارد. در مجموع به نظر میرسد فاصله محسوسی بین توسعه کمی و کیفی نظام آموزش ایران وجود دارد و از سوی دیگر هر چند ممکن است نظام جامعه اسلامی ما دارای برتریهایی باشد که بهطور معمول مورد ارزیابی علمی قرار نمیگیرد؛ اما آثار آن را میتوان در مقایسه با سایر جوامع در زندگی بهتر مشاهده کرد؛ ولیکن از حیث شاخصهای ظاهری که بیشتر مورد توجه رسانههاست، این فاصلهها میتوانند فرصتهای خوبی برای جهش باشند.
برای تبیین فاصله بین کیفیت و کمیت و همچنین فاصله بین دانش و عمل که در شاخصهای فوق اشاره شد، میتوان به بررسی موردی حادثه سیل فروردین 1398 اشاره کرد که از حیث پیشبینی احتمال رخداد این حادثه با وجود وجود 10ها نشریه آیندهپژوهی، برگزاری بیش از 20 همایش آیندهپژوهی و فعالیت حدود 15 مؤسسه آینده پژوهی و حتی صرف هزینههای زیادی برای تحقیق و تبلیغ گزارش آیندهپژوهی ایران 98 هیچکدام به سناریوی بارشهای سیلآسا توجه نکرده و تنها بر طبق پارادایم حاکم خشکسالی آینده را ترسیم کردهاند و تنها گزارشی که در داخل کشور به این موضوع توجه کرد، گزارش شبکه «دکتر فیوچریست» بود که در جلسه تخصص آیندهپژوهی محیط زیست ایران ارائه شد
در اردیبهشت 1397 یعنی حدود یکسال قبل از وقوع حادثه سیل فروردین 1398، سناریوهای تغییرات شدید آبوهوایی همراه با تشدید بارشها و در عین حال خشکسالی را همراه با وقوع سیل در جلسهای بیان کردند که با وجود انعکاس رسانهای و انتشار توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، مورد توجه جدی قرار نگرفت.
* پیشبینی شما از سال آموزشی و پژوهشی 99 با در نظر گرفتن احتمال ادامهدار شدن کرونا و تعطیلی دانشگاهها چیست؟
ویروس کرونا همانطور که در گزارش دو سال گذشته شبکه «دکتر فیوچریست» در مورد آیندهپژوهی محیط زیست ایران بر آن تأکید شده، مصداق بروز بیماریهای نوظهور ناشی از برهمکنش کلان روندهای مؤثر بر تغییرات آبوهوا شامل شتاب تکنولوژی، افزایش تقاضای منابع، انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات گردش کره زمین است.
در واقع این ویروس همانند سیل که قبلاً آن را تجربه کردیم، واکنش طبیعی و قابل پیشبینی طبیعت برای حفاظت از محیط زیست است؛ زیرا در همین مدت کوتاه شیوع ویروس کرونا شاهد کاهش تقاضای منابع و کمتر شدن انتشار گازهای گلخانهای مازاد بر چرخه طبیعی کربن هستیم، این خود نشان میدهد که نظام آموزشی دنیا نتوانسته نسلی را پرورش دهد که مانع تخریب محیط زیست و منادی صلح و امنیت در جهان باشد؛ بنابراین به نظر می رسد در سال 99 نظام آموزش و پژوهش ما که متأثر از برآیند کلان روندهای موثر بر نظام آموزشی دنیاست، بر اثر شوک حاصل از ویروس کرونا در حالت سردرگمی به سر ببرد؛ چون ساختار نظام آموزش عالی ما با توجه به ارزیابی ارائه شده، بعید است از هوشمندی لازم برای درک موضوع و پاسخ مناسب به آن برخوردار باشد و به اصطلاح این ساختار از چابکی لازم برخوردار نیست.
محتملترین سناریو، برگشت به وضع سابق با اندکی تغییرات پس از گذراندن این شوک خواهد بود؛ زیرا دستیابی به آینده بهتر نیازمند ایجاد تغییر در عملکرد کنونی ماست که تا این لحظه جز استفاده یکطرفه از شیوههای آموزش مجازی با هدف اینکه ما را دوباره به همان وضع سابق برگرداند، اتفاق دیگری مشاهده نشده است، در حالی که باید برای داشتن آیندهای متفاوت، مسیر خود را تغییر دهیم تا به دنیای جدیدی دست پیدا کنیم.
طبق گزارش مؤسسه هزاره در مورد سناریوهای 2050 کار و تکنولوژی، پیشرفتهای فناوری موجبات بیکاری ساختاری را در همه دنیا فراهم خواهد کرد، با تعطیلی بسیاری از کسبوکارها در زمان شیوع ویروس کرونا مشاهده کردیم اغلب مشاغل خُرد از اثربخشی لازم برخوردار نبوده و مردم بدون آنها حتی راحتتر میتواند زندگی کنند؛ بنابراین دولتها برای تأمین هزینه های اقشار با درآمد پایین میتوانند حداقل نظام درآمد ثابت را فراهم کنند تا مردم بدون نیاز به انجام کارهای ناکارآمد به ارتقای نیازهای خودشکوفایی بپردازند و از این رو شاید شاهد توجه بیشتر مردم برای صرف وقت برای کسب دانش و مهارت باشیم.
* آینده آموزش را میتوان صرفاً الکترونیکی تصور کرد یا آموزش حضوری، بخشی جداییناپذیر از مقوله آموزش است؟
بر اساس گزارش شبکه «دکتر فیوچریست» به مناسبت روز جهانی آینده در مارس 2019 با توسعه هوش مصنوعی، یادگیری افراد تسهیل شده؛ زیرا همزمان با توسعه علوم شناختی عملکرد مغز قابل بهبود است و این خود موجب گرایش بیشتر به علوم بین رشتهای خواهد شد؛ موضوعی که آثار آن را در ظهور رشتههای جدید دانشگاهی مشاهده میکنیم و این تغییرات مستلزم آموزش آنلاین مادامالعمر است؛ بنابراین با تأکید بر وجه تمایز انسان با ماشین، نظام آموزشی ما باید تغییر کند؛ زیرا اغلب آنچه بهویژه در نظام آموزش و پرورش ما با هدف قبولی در کنکور با تأکید بر مشارکت بخش خصوصی برای کلاسهای تقویتی انجام میشود، سامانههای هوش مصنوعی بهتر میتوانند انجام دهند.
تحقیقات نشان میدهد نظام آموزش و پرورش ما که برگرفته از نسخههای قدیمی سیستم آموزش غربی است، افراد را برای یکزندگی شهری متکی بر سوختهای فسیلی و تجارت جهانی آماده میکند. دانشآموزان از سنین کم یاد میگیرند چگونه به بهترین روش با یکدیگر رقابت کنند، بهجای اینکه یاد بگیرند چگونه برای داشتن یک زندگی پایدار به بهترین شیوه با یکدیگر کار کنند، در نتیجه خروجی این سیستم، حجم بالای فارغالتحصیلان علوم فنی مهندسی و پزشکی است.
از این بابت در سالهای اخیر حدود 400 هزار فارغالتحصیل در این رشتهها داشتهایم که تقریباً دو برابر آمار ژاپن است؛ بنابراین برای مواجهه با چالشهای پیش رو بهتر به نظر میرسد پس از طی یک دوره کوتاهمدت آموزش خواندن و نوشتن، تمرکز روی ارتقای نیازهای خودشکوفایی، روابط انسانی و خالقیت باشد، البته این موضوع امری نیست که بتوان بهصرف آموزش از راه دور به آن دست یافت.
تربیت نیروی انسانی شایسته نیازمند حس کردن افراد و بهویژه نقشآفرینی مربیانی آیندهساز است؛ بنابراین به نظر میرسد ترکیبی از آموزش آنلاین و حضوری بتواند بهصورت شاخهبندی شده، اثربخشی و کارایی لازم را داشته باشد؛ یعنی باید برای یادگیری علوم فنی دانشآموزان و دانشجویان از آموزش آنلاین و حتی هوش مصنوعی تعاملی بهره بگیرند و برای رشد شخصیت فردی و اجتماعی از آموزش حضوری و مشارکتی زیر نظر مربیان آیندهنگر پرورش بیابند.
* کیفیت آموزش آنلاین در ایران را در مقایسه با استاندارد جهانی چطور میبینید؟
بررسی مقایسهای برنامههای آموزش صداوسیما و همچنین برنامههای پراکنده مدارس و خلاقیتهای معلمان نشان میدهد در بخش آموزش آنلاین، صرفاً به برقراری رابطه یکطرفه محض یا دوطرفه غیر همزمان اکتفا کردهایم، در حالی که با فناوریهای جدید همه دانشآموزان میتوانند بهصورت مجازی با صوت و تصویر همزمان در کلاسهای درس حضور پیدا کنند. در این زمینه دولت باید سامانهای رایگان و آزاد را برای برقراری کنفرانسهای با مشارکت افراد مختلف بهویژه برای آموزش یا کسبوکارها فراهم کند تا ارتباطات همزمان صوت و تصویر بین مشارکتکنندگان فراهم شود.
نمونههای این سامانهها در دنیا وجود دارد؛ ولیکن بهدلیل تحریم کشورهای میزبان یا فیلترینگ داخلی، سرعت آنها بهینه نبوده و این موضوع میتواند فرصت خوبی برای دولت باشد تا به تسهیل ارتباطات بین مردم و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان پرداخته و از محل حجم اینترنت مصرفی، هزینههای خود را پوشش دهد.
انتهای پیام/