گروه دانشگاه ایسکانیوز، تعلیم و تربیت، در ادوار تاریخ همواره آماج تحولات زیستی و پرورشی گوناگونی بوده است و این تحول بر معلم و آموزگار نیز اثر گذاشته و موجب خلق تفکر نوین شده است.

نگاه بازاری چه بر سر آموزش و پرورش می‌آورد؟ / توسعه مدارس غیرانتفاعی یا بهبود کیفیت دولتی‌ها مساله این است

گاهی تحول، در خدمت تعلیم تفکر ولایی و رحمانیت بوده و گاه در خدمت تربیت تفکر نفاق و تفرق است. نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که برخی آرمان‌ها، همان تعلیم ولایت و رحمانیت است؛ اما دستاورد جز تربیت نفاق و تفرق نیست.

بنده معتقدم تحول آموزش و پرورش بایستی در ادامه مسیر انقلاب اسلامی و در جهت رسیدن به تمدن اسلامی باشد، چرا که مهم ترین رکن فرهنگی جامعه آموزش و پرورش است و تربیت نسل آینده در گرو اقدامات جامعه تعلیم و تربیت است.

فرزندانمان که اکنون در پشت نیمکت‌های مدرسه نشسته‌اند؛ نسلی هستند که در این نظام آموزش و پرورش تربیت می شوند و مسئولان آینده کشور هستند. فلذا اهمیت تحول را اینجاست که عمیقا می‌توان فهم کرد. اما متأسفانه محوریت نظام آموزشی کنونی ما با دنبال کردن حافظه محوری و ایجاد استثمار ذهنی با تهی کردن دانشجویان از مهارت تفکر و تحلیل، فراگیران را از فلسفه و تفکر کردن، زیست مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی اصیل و شناخت هویت خود و در نهایت نیل به ولایت و رحمانیت باز می دارد.

سند تحول پس از گذشت ۱۲ سال از تصویب آن انگار در لا به لای سایر اسناد بالادستی گم شده است حال آنکه نیازمند بازنگری پنج ساله است. اما نکته مهم در امر تحول ایجاد خواست تحولی در تک تک افراد است در راستای هدفی صحیح. این امر در دانشگاه فرهنگیان، ساختار، مدارس و غیره جز کلماتی که همه دادش را میزنند نیست پای عمل که می‌آید خیلی‌ها کنار می کشند یا حتی در مقابل آن می ایستند چون همسو با منافعشان نیست.

میدان تربیت پر و خالی از دغدغه مندان است. مدعی بسیار است؛ اما نیروی پای کار خیر. میدان را خالی گذاشته اند آنان که می‌توانند و باید در این وادی وارد شوند. فطرت دانش آموزان ما تشنه معارف رشد دهنده است؛ اما دشمن ایستاده است برای انحطاط آینده سازان ما و در صدد آن است که به فرزاندانمان از آب کثیف جوی های شبکه‌های رسانه ای و اجتماعی خبیثان و دشمنان بنوشانند.

آیا در نظام آموزشی خود معیار تشخیص حق و باطل را به او یاد داده‌ایم که در حال حاضر انتظار داریم انتخاب درستی داشته باشد؟ آیا او را در سردرگمی انتخاب راه زندگی رهبری کرده‌ایم و خط فکری درستی به او داده‌ایم که انتظار داریم شکاف بین نسلی ایجاد نشود؟ ما در حق فرزاندانمان ظلم کرده ایم این نتیجه مطالبه تحولی است که روی زمین مانده است و حتی دانشجو معلمانی که رکن اصلی آموزش در آینده اند نیز با این خواست غریبه اند و از آن فراری است. در صورتی که دانشگاه فرهنگیان باید رنگ و بوی تحولی داشته باشد گفتمان های دانشجویی دانشگاه تحول خواهی را فریاد بزنند و برای ایجاد این تحول برنامه دقیقی وجود داشته باشد.

امید است که سربازان حقیقی فرمانده جامعه علم تحول خواهی و عدالت خواهی را بردارند و در این میدان جنگی که در عرصه تربیت برپاست کوتاه نیایند و برای پیروزی در این میدان از هیچ کوششی دریغ نکنند.

معاونت سیاست ورزی دانشگاه فرهنگیان یزد*

انتهای پیام/