به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ استودیوهای فیلمسازی چند وقتی است که با بحران مالی مواجه شدهاند و برای صرفهجویی در هزینهها و زمان تولید فیلم، از هوش مصنوعی استفاده میکنند تا بتوانند این منابع را در جاهای دیگر به کار ببرند. با این اوصاف میتوان پیشبینی کرد که رفته رفته برنامههای پیچیدهتر و خلاقانهتری به عهده این فناوری قرار میگیرد. اما به نظر شما این فناوری چطور میخواهد صنعت فیلم را تغییر دهد؟
کاربرد در فیلمنامه نویسی
در سال ۲۰۱۶، یک فیلم علمی-تخیلی به نام Sunspring منتشر شد که به کارگردانی اسکار شارپ، فیلمساز بریتانیایی و توسط یک برنامه هوش مصنوعی به نا بنجامین نوشته شده بود. اسکار شارپ این هوش مصنوعی را با همکاری راس گودوین، محقق هوش مصنوعی، ساخته است.
این مدل هوش مصنوعی یک شبکه عصبی بازگشتی با حافظه کوتاه مدت (LSTM) است که اغلب برای تشخیص متن استفاده میشود و روی مجموعه دادهای از فیلمنامههای علمی تخیلی آموزش دیده است. unspring اولین تلاش برای نمایش پتانسیل خلاقانه هوش مصنوعی در فیلمنامهنویسی بود؛ اگرچه فیلمنامه فیلم تولید شده سورئال و نامنسجم بود.
انقلاب صنعتی چهارم چیست و هوش مصنوعی چگونه چرخهای آن را میچرخاند؟
از آن زمان، ابزارهای هوش مصنوعی مختلفی به طور خاص برای تولید فیلمنامههای فیلم ایجاد شده است، مانند Shortly Read، که برای ساخت فیلمنامه فیلم کوتاه Solicitors 2020 استفاده شد.
الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند فیلمنامهها، خطوط داستانی و طرحهای پیشنهادی را بر اساس دادهها و الگوهای مشتق شده از فیلمها و آثار ادبی موجود تولید کنند. هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل پیچیدگی شخصیتها، ساختارهای گفتوگو و داستانهای روایی، میتواند دیدگاههای تازهای ارائه دهد و ایدههای نوآورانه را به فیلمسازان القا کند.
با وجود این پیشرفتها، هنوز هوش مصنوعی نتوانسته است یک فیلم بلند بنویسد و به طور کلی، استفاده از هوش مصنوعی برای فیلمنامهنویسی خالی از اشکال نیست.
در حالی که برخی استدلال میکنند که هوش مصنوعی یک نیروی دموکراتیک کننده در فیلم خواهد بود و امکان ساخت فیلم با بودجه کمتر را فراهم میکند، برخی دیگر از این بیم دارند که مدیران استودیو به سادگی هنرمندان اتحادیهای را با هوش مصنوعی ارزان جایگزین و در نتیجه فیلمهای ملایم، متوسط و بیهودهای تولید کنند. با این حال، راههای دیگری وجود دارد که هوش مصنوعی میتواند به فیلمسازان کمک کند، بدون اینکه هزینهای برای شغلشان به همراه داشته باشد.
قبل از شروع شات
قبل از فیلمبرداری یک فیلم، تلاش زیادی برای پیش تولید انجام میشود؛ کارهایی مانند استوری بورد، انتخاب بازیگران، جستجوی لوکیشن و بودجهبندی. هوش مصنوعی در حال حاضر به یک ابزار ارزشمند در سادهسازی این فرآیند پیشتولید تبدیل شده است.
از آنجایی که هوش مصنوعی میتواند حجم زیادی از دادهها را تجزیه و تحلیل کند، میتواند برای یافتن مکانهایی برای فیلمبرداری فیلم، تشخیص اینکه کدام بازیگر میتواند بر اساس بازیهای قبلیشان بهترین شخصیت را تجسم کند و برای سادهسازی فرآیندهای بودجه و زمانبندی مفید باشد. همه اینها میتواند به تولیدکنندگان کمک کند تا تصمیمات کارآمدی بگیرند و در زمان و منابع گرانبها صرفهجویی کنند.
Cinelytic شرکتی است که از هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دادهها برای ارائه راهحلهایی برای صنعت فیلم استفاده میکند. این شرکت در سال ۲۰۱۷ تاسیس شد و هدف آن کمک به استودیوهای فیلم، شرکتهای تولید و توزیعکنندگان در تصمیمگیری مبتنی بر دادهها در طول چرخه عمر یک فیلم، از توسعه تا توزیع است.
این پلتفرم تعدادی ویژگی و ابزار مختلف از جمله مدلسازی سناریو و پیشبینی مالی را ارائه میدهد. این قابلیتها راهنماییهای ارزشمندی را ارائه میدهند و به کاهش خطرات مرتبط با تولید و توزیع فیلم کمک میکنند.
فیلمبرداری
هوش مصنوعی حتی میتواند به کارهایی مانند اتوماسیون دوربین برای اجرای حرکات دقیق و پیچیده دوربین و بهینهسازی صحنه برای تعیین بهترین شرایط نوری، ترکیببندی و زوایای دوربین کمک کند.
همچنین میتوان از هوش مصنوعی برای پیشنهاد تنظیماتی استفاده کرد که زیبایی بصری را بهبود میبخشد و ترکیب بهینه عکس را انجام میدهد. این امر به فیلمبرداران و کارگردانان کمک میکند تا سکانسهای بصری خیره کنندهای را ثبت کنند و در عین حال کارایی تولید را به حداکثر برسانند.
AXIBO نمونهای از یک شرکت اتوماسیون دوربین است. این دستگاه از یک سیستم روباتیک استفاده میکند که ویژگیهایی مانند پاننگ، کج کردن، لغزش دوربین و حرکت بدون نویز را ارائه میدهد. سیستم را میتوان به روشهای مختلفی از جمله از طریق دستورات صوتی کنترل کرد. AXIBO همچنین دارای یک واحد پردازش هوش مصنوعی یکپارچه است که یادگیری، سازگاری و پاسخگویی را امکانپذیر میکند.
این شرکت در سال 2019 توسط سه دانشجوی کارشناسی از دانشگاه مکمستر کانادا تاسیس شد. طبق گزارشها، اولین پذیرندگان AXIBO شرکتهایی مانند نتفلیکس و اپل بودند.
جادوی جلوههای بصری
استفاده از هوش مصنوعی در فیلمسازی شاید در فرآیند پس از تولید مشهودتر باشد. دنیای جلوههای بصری (VFX)، تصاویر کامپیوتری (CGI) و ویرایش فیلم با کمک هوش مصنوعی و الگوریتمهای یادگیری ماشین، دگرگونی قابلتوجهی داشته است. این فناوریها میتوانند به واقعیتر و غوطهورتر ساختن فیلمها کمک کنند و تجربه کلی سینمایی را ارتقا دهند.
همانطور که CGI بیش از پنج دهه پیش صنعت فیلم را متحول کرد و با فیلمهایی مانند «سرگیجه» یا Vertigo شروع شد و با فیلمهایی مانند جنگ ستارگان پیچیدهتر شد، هوش مصنوعی اکنون CGI را در فیلمهایی مانند «انتقامجویان: جنگ ابدیت» متحول کرده است. شخصیت «تانوس» در این فیلم با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین طراحی شده است.
VFX و CGI میتوانند از هوش مصنوعی برای خلق شخصیتهای دیجیتال استفاده کنند، سن بازیگران را بدون استفاده از آرایش تغییر دهند و موجوداتی مانند دایناسورها را که تا به حال دیده نشدهاند در فیلمها به تصویر بکشند.
البته بسیاری از افراد وجود دارند که معتقدند استفاده بیش از حد از CGI باعث شده است که فیلمها بیمزهتر و غیرجذاب شوند.
در واقع، هوش مصنوعی مولد ابزار قدرتمندی است که پتانسیل تسلط بر صنعت فیلم را دارد، همانطور که متافیزیک نشان داد که دیپ فیک تام کروز در فضای مجازی منتشر شد. در واقع، متافیزیک اخیراً همکاری با Creative Artists Agency، یک آژانس بزرگ سرگرمی و استعدادهای ورزشی را اعلام کرد که میتواند به جای انسانهای واقعی، از جعلیهای عمیق بازیگران در فیلمها استفاده شود، در حالی که بازیگران حقوق تصویر و شباهت خود را حفظ میکنند.
برخی شروع به محکوم کردن این نوع تحولات کردهاند، و اعضای اتحادیه بازیگران و مجریان رسانهای Sag-Aftra در حال حاضر اعتصاب میکنند، تا حدی به دلیل مسائل مربوط به استفاده از هوش مصنوعی.
با این حال، هیچ کس نمیتواند استدلال کند که با ایجاد موجودات و محیطهای خیره کننده، ابزارهای VFX مبتنی بر هوش مصنوعی و CGI انواع جدیدی از هنر را ارائه نمیدهند.
نگاهی به نرمافزار شبیهسازی مبتنی بر هوش مصنوعی Ziva Dynamics بیندازید، که به هنرمندان VFX اجازه میدهد موجوداتی را طراحی کنند که بر اساس اصول فیزیک با دقت بیشتری ظاهر میشوند و حرکت میکنند.
علاوه بر این، هوش مصنوعی همچنین میتواند گردش کار پس از تولید و ویرایش را بهبود بخشد. ابزارهای ویرایش خودکار ویدیو، درجهبندی رنگ و میکس صدا از قابلیتهای هوش مصنوعی برای سادهسازی فرآیند پس از تولید استفاده میکنند.
این پلتفرمها میتوانند عناصر دیداری و شنیداری را تجزیه و تحلیل و درک کنند، تصمیمات هوشمندانهای در مورد سرعت، ترکیببندی و زیباییشناسی کلی فیلم بگیرند.
با خودکار کردن کارهای تکراری و وقتگیر، ابزارهای پس از تولید مبتنی بر هوش مصنوعی، روند ویرایش را تسریع میکنند و به فیلمسازان اجازه میدهند بیشتر بر تصمیمهای خلاقانه و داستانسرایی تمرکز کنند. علاوه بر این، الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند از سبکها و اولویتهای فیلم موجود بیاموزند و به ویراستاران در دستیابی به ظاهر و احساس سینمایی مطلوب کمک کنند.
یکی از مثالهای واقعی این مورد استفاده از برنامه واتسون شرکت IBM برای ساخت تریلر فیلم علمی تخیلی مورگان است.
ملاحظات اخلاقی
با افزایش استفاده از هوش مصنوعی در فیلمسازی، ملاحظات اخلاقی پیرامون آن نیز افزایش مییابد. در حالی که فناوریهای هوش مصنوعی کاربردهای متعددی مانند نوشتن فیلمنامه، ویرایش خودکار و VFX ارائه میدهند، ایجاد تعادل بین قابلیتهای هوش مصنوعی و حفظ بیان هنری و همکاری انسان ضروری است.
بارزترین نگرانی، مربوط به جابجایی خلاقان انسانی توسط سیستمهای هوش مصنوعی میشود. همانطور که فناوری هوش مصنوعی پیشرفت میکند، به طور فزاینده ای قادر به جایگزینی کارکنان انسانی در کارهایی مانند فیلمنامه نویسی، ویرایش و کنترل دوربین میشود.
این به طور بالقوه میتواند نه تنها نقشهای موجود، بلکه خود فرآیند خلاق را نیز کاهش دهد. دیگران استدلال میکنند که هوش مصنوعی میتواند برای تقویت همکاری خلاقانه استفاده شود و لازم نیست عنصر انسانی را در فیلمسازی جایگزین کند.
همچنین میتوان از هوش مصنوعی برای درک ترجیحات و گرایشهای مخاطب برای ایجاد داستانهای مرتبطتر استفاده کرد. با این حال، این میتواند منجر به تولید فیلمهای «کوکیکاتر» بیشتر شود که همه شبیه هم هستند.
این موضوع، پرسشهایی را درباره ارزش ورودیهای انسانی و از دست دادن بالقوه دیدگاههای متنوع و بینش هنری در فیلمسازی مطرح میکند.
بهویژه نویسندگان و بازیگران سیاهپوست نگران این هستند که هوش مصنوعی برای تولید محتوای «متنوع» بدون به کارگیری هنرمندان متنوع استفاده شود، در واقع تنوع را بدتر کرده و صدای معتبر افراد مختلف را از دست بدهد.
به همین دلیل است که حفظ رویکرد انسانمحور در فیلمسازی بسیار مهم است. ایجاد دستورالعملها و چارچوبهایی برای اولویتبندی مشارکت انسانی و حفظ استانداردهای اخلاقی یکی از راههای نزدیک شدن به این امر است. این امر شامل تضمین شفافیت در مورد نحوه استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند ساخت فیلم، حفاظت از حقوق مالکیت معنوی، و پرورش فرهنگ متنوعی است که ورودیهای انسان و فناوریهای هوش مصنوعی را در بر میگیرد.
آیا دیپفیکها نمیدانند چه چیزی یا چه کسی واقعی است؟ نگرانی دیگر استفاده از دیپ فیک برای جایگزینی کامل بازیگران یا انتشار اطلاعات نادرست و تبلیغات است. دیپ فیک نام تکنیک جدیدی برمبنای هوش مصنوعی است که بهواسطه آن تصاویر و ویدئوهای جعلی اما واقعگرایانه درست میشود. از دیپ فیک میتوان برای ایجاد تائیدیههای جعلی افراد مشهور یا دستکاری سخنرانیهای سیاسی استفاده کرد. این فناوری میتواند پیامدهای گستردهای مانند از دست دادن اعتماد، آسیب به شهرت افراد و امکان تأثیر منفی بر افکار عمومی داشته باشد.
حتی استفاده اخلاقی از دیپ فیک میتواند منجر به مشکلاتی شود. اگر بتوان از دیپفیکهای محبوبترین بازیگران -حتی زمانی که آنها فوت کردهاند- بهطور بیپایان در فیلمها استفاده کرد، در نتیجه استفاده کمتری از بازیگران جدیدتر و در کل بازیگران وجود خواهد داشت – و در نهایت باز هم فیلمهایی تولید خواهند شد که از تنوع و جذابیت کمتری برخوردارند.
آیا آینده فیلمسازی با هوش مصنوعی، فیلمسازی انسانی یا ترکیبی است؟
همانطور که گفتیم، تأثیر فناوری هوش مصنوعی تقریباً بر تمام فرآیندهای صنعت فیلم تأثیر میگذارد و احتمالاً در سالهای آینده نیز این تأثیر را ادامه خواهد داد.
علاوه بر حوزههایی که در اینجا ذکر شد، چند حوزه دیگر مانند تحلیل مخاطب و فیلمسازی شخصیشده، اکنون در افق ظاهر میشوند. در واقع، فناوریهای هوش مصنوعی در حال حاضر در سیستمهای بازاریابی و توصیهای که دادههای مخاطب را تجزیه و تحلیل میکنند و تجربیات و توصیههای شخصیسازی شده را ارائه میکنند، مانند نتفلیکس استفاده میشوند.
همانطور که الگوریتمهای هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه میدهند و دادههای بیشتری در دسترس قرار میگیرد، احتمالاً فیلمسازی شخصیسازی شده رایجتر خواهد شد. این امر میتواند منجر به این شود که مردم هرگز در معرض انواع جدید و متنوع هنر قرار نگیرند، زیرا الگوریتم نتوانسته است به آنها اشاره کند.
یکی دیگر از زمینههایی که پتانسیل زیادی دارد، استفاده از بازیگران مجازی و شخصیتهای دیجیتالی در فیلمهاست. همانطور که CGI و VFX مبتنی بر هوش مصنوعی بهبود مییابند، احتمالاً شاهد خلق بازیگران مجازی واقعی و گویا خواهیم بود که میتوانند به طور یکپارچه در فیلمها ادغام شوند.
با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، فیلمسازان و بازیگران میتوانند آزادی خلاقانهتری برای کشف دنیاها و شخصیتهای تخیلی داشته باشند. یا استودیوها میتوانند به سادگی از این فناوری برای حذف استفاده از بازیگران گرانقیمت استفاده کنند. در پایان باید گفت که امکانات بیپایان هستند و تماشای نحوه استفاده صنعت فیلم از این ابزار جدید در آینده هیجانانگیز خواهد بود.
انتهای پیام/
نظر شما