به گزارش ایسکانیوز به نقل از مشرق پرویز فتاح با اشاره به دوران وزارت خود در دولت احمدی نژاد درباره اینکه آیا در زمان وزارت مدیری به او تحمیل شده است گفت:من زیر بار نمیرفتم، روحیهام اینگونه نبود، گاهی اطرافیان ایشان بودند اما من روحیهام این نبود.
بخش هایی از مصاحبه مشرق را با رئیس کمیته امداد میخوانید :
سابقه آشنایی شما با مشایی و احمدینژاد به همان کردستان بازمیگردد؟
بله البته من آقای مشایی را قبل از دولت نمیشناختم اما سابقه دوستیام با احمدینژاد به همان کردستان و آذربایجان بازمیگردد، ایشان فرماندار ماکو بودند بعد به کردستان آمدند و باز با هم بودیم، بعد در اردبیل استاندار شد ارتباط دوستانه و غیر کاری داشتیم با هم بعد شهردار شد اما دیگر ارتباط اجرایی نزدیکی نداشتیم تا اینکه در دولت بهعنوان وزیر ایشان وارد شدم.
باوجوداین رابطه قدیمی چطور در دولت از احمدینژاد جدا شدید؟
خب دولتها میتوانند برادرها و خانوادهها را هم از هم جدا کنند، سیاست این است و با رفاقت متفاوت است. ما تا قبل از دولت رفاقت میکردیم اما بعد از دولت من وزیر شدم و ایشان رئیسجمهور، ایشان یک رفتارهایی داشت و من هم یک رفتارهایی، طبیعی بود که رابطه ما قدری رسمیتر و اداریتر شود.
زاویه فکری احمدینژاد باعث جدایی شما از دولت شد؟
نه اینکه من در دولت دهم نبودم توافق ما بود. از ماهها قبل هم احمدینژادمیدانست که من هم در دولت نیستم، ما به صورت طبیعی 4 سالمان تمام شد، ایشان دوباره رئیسجمهور شد و من در دور دوم نبودم، بنابراین این جدایی طبیعی بود.
یکسریها میگفتند حلقه اطراف احمدینژاد مثلمشاییبرتصمیمگیریهایش تأثیرگذار است، با توجه به اینکه سابقه دوستی شما بیشتر و عمیقتر بودهچراآنها اینقدر به احمدینژاد نزدیک شدند و درتصمیمگیریهایش نقش داشتند؟
من در دولت دهم نبودم و اگرچه ایشان به دلیل همان سابقه به من لطف داشتند اما من جز در بحث وزارت نیرو دخالت دیگری نداشتم اما برخی از اطرافیان دیگر شاید وقت بیشتری میگذاشتن و اثرگذارتر بودند.
احمدینژاد نقدهای شما را میپذیرفت؟
گاهی میپذیرفت و گاهی هم کار خودش را میکرد.
آن میثاق نامه معروف به امضای شما هم رسید؟
بله اصلاً بدون آن ما را وزیر نمیدانست.
نگفتید ما رفیقیم؟
اتفاقاً گفتم اما ایستاد و گفت باید امضا کنی تا امضا نکردم من را معرفی نکرد، اما اصل میثاق نامه هم خوب بود چون اولین بندش این بود باید به ولایت مطلقه فقیه پایبند باشید و من هم با علاقه امضا کردم.
در دولت دوم حضور نداشتید اما احمدینژاد در دو سه سال آخر به سمتوسوی دیگری رفتند و خانهنشینی کردند، شما دیداری نداشتید در آن زمان و حرفی نزدید؟
من دیدار نداشتم، یعنی دیداری که به سمت این مسائل برویم نداشتم دیدارهایمان کاری بود.
به رفتارهایشان نقدی نداشتید؟
به صورت فردی داشتم اما نرفتم بگویم.
به چه بخشی از رفتارهایشان نقد داشتید؟
نسبت به بحث خانهنشینی، انتصاب معاون اولشان، به برخی از برکناریها نقد داشتیم.
راجع به مباحث تفکری و اندیشهای که مطرح کردند تضاد و نقدی نداشتید؟
من بعد از دولت دهم تا الآن ایشان را نرفتم ببینم، البته اگر جلسهای و یا دیدار عمومی بوده همدیگر را دیدیم ولی دیگر آن رابطه صمیمی ایجاد نشد.
اگر احمدینژاد دوباره رئیسجمهور شود و پیشنهاد وزارت بدهد قبول میکنید؟
نمیشود گفت، من همیشه روحیهام این بوده به دولتها بعد از انتخاب نباید نگاه سیاسی داشت، الآن دولت روحانی و یا قبلتر احمدینژاد، خاتمی و هاشمی همه دولت اسلامی بودهاند. من وظیفه خودم میدانم با این دولت همراهی کنم چون اسلامی است و مردم انتخاب کردهاند، حالا اگر دولت جدیدی بیاید و از ما چیزی بخواهد بررسی میکنیم، اگر مناسب بود میپذیریم.
احمدینژاد در زمان وزارت شما مدیری را هم به شما تحمیل کردند؟
من زیر بار نمیرفتم، روحیهام اینگونه نبود، گاهی اطرافیان ایشان بودند اما من روحیهام این نبود.
بحث جریان انحرافی را که میگویند از طرف احمدینژاد شکل گرفت قبول دارید؟
ما در دولت نهم به این نتیجه نرسیدیم، در دولت دهم آنهایی که نزدیک بودند باید بگویند.
احمدینژاد در 4 سال اول تابع صددرصدی ولایت مطلقه فقیه بود؟
من خودم چیزی را که خلاف این موضوع که در عمل باشد ندیدم، جز بحث آخر دوره در موضوع معاون اولی.
با توجه به اتفاقاتی که در دولت دهم افتاد و شما از بیرون نگاه میکردید فکر میکردید زاویه نگاهش تغییر کرده یا در 30 سال پیش همچنین نگاهی بوده؟
ظهور و بروز نداشته تا شما در آن موقعیت و بر آن تخت ننشینید رفتارهاتون مشخص نمیشود. ایشان قبلاً رئیسجمهور نبوده برای همین برخی از خصلتها بروز نمیکند، نه ایشان، خیلیها این گونهاند.
حرف آخر؟
خواهش من، صدق اخبار، راستگویی، نگهداشتن حرمت افراد است، من از مشایی در دولت نهم رفتار غیراخلاقی ندیدم و حاضرم دست روی قرآن بگذارم، اما این به آن معنا نیست که با ایشان موافقم، حرفم این است که من از این فرد چیزی ندیدم.
نباید به ظن استناد کرد، خیلی اوقات روی ظن و گمان صحبتهایی میشود که ناحق است.
ما نباید از امام و انقلاب بیخود و بیجهت هزینه کنیم، من بعضاً میگویمبرخی از این گروههای سیاسی از ابتدا هم با نظام و امام و آقا عناد داشتند و از اول هم میگفتند، اینها خوب هستند، چراکه تکلیفشان روشن است چون هیچوقت جانماز آب نکشیدند. همان هستند که هستند، اما ماها که از امام و انقلاب هزینه میکنیم و میگوییم اینوآن هستیم، ما چهکارمیکنیم؟
203/201