زبان دریچهای نافذ برای ورود به یک فرهنگ، و در نتیجه، ابعاد گوناگون فرهنگ یک ملت در زبان و ادبیات آن نهفته است. از این روی، زبان به عنوان یکی از مهمترین دریچهها و بسترهای انتقال فرهنگ جوامع به شمار میآید، چرا که فرهنگ و زبان به هم پیوستهاند. زبان، ادبیات و در کل فرهنگ، بیانگر ابعاد گوناگون شناختی، عاطفی، ارزشی یک ملت است.
امروزه در عصر ارتباطات، به دلیل طبیعت آن، زبان و فرهنگ در جایگاه تاثیرگذاری قرار گرفتهاند. امروزه، این فرهنگ است که آغاز کننده، ادامه دهنده و تقویت کننده روابط فراملیتی و حضور در صحنه روابط بینالمللی است. اگر حضور فرهنگی یک ملت و تقویت روابط آن با دیگر ملتها در بستر زبان و فرهنگ ممکن میشود، پس آموزش زبان را باید به عنوان یکی از برنامههای بنیادین به شمار آورد. آموزش هر چه گستردهتر زبان یک ملت و در نتیجه انتقال فرهنگ آن، با رویکردی تعاملی، به معنای مشارکت و حضور هر چه پررنگتر آن در فرهنگ جهانی است، امری که در نهایت موجب افزایش تعاملات و ارتباطات در عرصه جهانی میشود.
در میان زبانهای فخیم و تاریخی، زبان شیرین فارسی پایگاهی سترگ و عظمتی بزرگ دارد. چراکه نه تنها ویژگیهای خاص خویش را در آهنگ و لحن و هجا و دیگر ظرایف زبانی دارد بلکه بهترین ظرف برای پویاترین مظروفها نیز بوده است. پس نقش این زبان را تنها به ابزار ارتباط، نباید محدود کرد چرا که توان آن را داشته و دارد تا مفاهیم و اندیشهها را به گونهای رسا، شیری و زیبا انتقال دهد. آثار مکتوبی که از هزاران سال بر جای ماندهاند، دریچهای از مفاهیم بزرگ انسانی و در نتیجه فرهنگ غنی ایرانی را به جهان نیز گشودهاند. آثار ادبی ایران ارزشمندترین میراث فرهنگی ایران به شمار میآید که به علت تعامل با ملتهای دیگر و گسترش در مناطق همجوار، میراث مشترک بخش وسیعی از ملل مشرق زمین است.
بسیاری از این آثار ورای مرزهای جغرافیایی به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند و یا به عنوان کتاب درسی تدریس میشدند.
شاعران و نویسندگان بزرگ ایرانی با آثار بی بدیل خود در گستره جهانی توانستهاند از برجستهترین سخنگویان فرهنگ ایران به شمار آیند. در واقع، شاعرانی چون فردوسی، حافظ، سعدی، نظامی و مولوی نمادی از اندیشه و هویت ایرانی هستند. اشعار آنها در بردارنده غنیترین اندیشههای فلسفی، عرفانی و اخلاقی است که با وجود داشتن رنگ و بوی شرایط زمانه خود، تا به امروز مرزها را درنوردیده و ضمن بیان دغدغههای مشترک اسنانهای نمونههای انسانی و جهانی ارائه میکند. با مطالعه اشعار آنها در پی جهانی آکنده از تفاهم و همدلی بودهاند و برای جهانی شدن آن، ایده «در انداختن طرحی نو» را مطرح نمودند:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
و یا:
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
میبینیم که زبان فارسی حامل ارزشهای والای انسانی و اخلاقی است و در عصر حاضر ضرورت پاسداشت آن برای حفظ صلح و دوستی میان ملتها بیشتر احساس میشود و از این روی، تلاش در آموزش زبان و ادبیات فارسی و تقویت آن در عرصه بینالملل بسیار ارزشمند و شایسته تقدیر است.
در واقع، هر فردی از هر قوم و نژادی با یادگیری زبان فارسی و در نتیجه مطالعه شاهکارهای ادبیات، با اندیشه و احساس دیگر ملتها آشنا میشود و هر روز و هر لحظه به مشترکات بسیاری با هم نوعان خود که هم زبان خود نیستند، میرسد. حس مشترکی که منجر میشود مرزهای جغرافیایی را فراموش – کنیم و به مرزهای فراتری رسید که جهانی شدن اوج آنست.
* رئیس سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی
500