افزایش سرعت چند قطبی شدن جهان و ظهور قدرت‌های جدید

موضوع افول قدرت آمریکا و شکل‌گیری نظم نوین جهانی در سال‌های اخیر همواره در محافل مختلف بین المللی مطرح بوده و نشانه‌های مختلفی برای آن وجود دارد که شاید بارزترین آنها ناتوانی ایالات متحده آمریکا و متحدانش در مدیریت دو جنگ اوکراین و غزه باشد.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، دقیقا یک سال پیش و در ایام نوروز 1402 سلسله گفتگوهایی با دیپلمات‌ها، کارشناسان سیاسی و اساتید دانشگاه‌های مختلف جهان با موضوع تغییر در نظم جهانی توسط سرویس بین‌الملل ایسکانیوز انجام شد و این مسئله مورد بررسی قرار گرفت. سالی که اکنون روزهای آخر آن سپری می‌شود، در حالی آغاز شد که جنگ اوکراین ادامه داشت و بسیاری از کارشناسان اذعان می‌کردند که این جنگ شتاب‌دهنده روند تغییر نظم جهانی، ظهور قطب‌های جدید و گذار به جهان چند قطبی بوده است.

با وجود آنکه بیش از دو سال از جنگ اوکراین گذشته، نه تنها چشم‌انداز روشنی برای پایان آن وجود ندارد بلکه احتمال گسترش این جنگ و درگیر شدن بازیگران دیگر در آن مطرح شده است. ولادیمیر پوتین -رئیس جمهور روسیه- چند روز پیش در یک گفتگوی تلویزیونی از آمادگی این کشور برای یک جنگ هسته‌ای در صورت اعزام نیرو توسط آمریکا به اوکراین صحبت کرد. در واقع پاسخ رئیس جمهور روسیه در واکنش به گمانه‌زنی‌هایی است که در مورد احتمال اعزام نیروهای ناتو به جنگ اوکراین مطرح می‌شود.

بیشتر بخوانید:

جدال بی‌ثمر بین روسیه و اوکراین ادامه خواهد یافت

دکتر «آندره کورتونوف» -دیپلمات برجسته روسی و مدیرکل شورای امور بین المللی روسیه- سال گذشته در پاسخ به سوال خبرنگار ایسکانیوز در مورد مختصات نظم نوین جهانی متاثر از جنگ اوکراین گفته بود: «احتمالا در آینده نزدیک شاهد خیزش رهبران منطقه‌ای به ویژه کشورهای موسوم به جنوب جهانی باشیم. به نظر می‌رسد کشورهایی مانند هند، ایران، برزیل، ترکیه، اندونزی بیش از هر زمان دیگری فعال خواهند شد. علاوه بر این، چین به عنوان رقیب سرسخت ایالات متحده دستاوردهای بیشتری از این شرایط کسب خواهد کرد. با این حال، من همچنان در مورد اتحادهای شکل گرفته جدید تردید دارم. به نظر می‌رسد ائتلاف‌های موقعیتی و موقتی در سیاست جهانی رواج بیشتری یافته است».

وی ضمن پیش‌بینی طولانی شدن این جنگ و حمایت چین از روسیه در مقابل ناتو نیز اظهار کرد: «ما فقط می‌توانیم امیدوار باشیم که طرفین در نهایت روی قوانین خاصی برای این رویارویی به توافق برسند تا خطرات و هزینه‌های مرتبط با آن کاهش یابد». دکتر «فن هونگدا» -استاد دانشگاه مطالعات بین‌الملل شانگهای که اکنون در واشنگتن حضور دارد- نیز در این ارتباط گفته بود: «ساختن یک نظم جدید بین‌المللی در حال حاضر موضوعی است که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت و هم‌اکنون در حال رخ دادن است. در این فرآیند، بازگشت مجدد الگوی دوقطبی دوران جنگ سرد احتمالا دشوار خواهد بود. جهان چند قطبی با محوریت متحدان یا مناطق به احتمال زیاد یکی از ویژگی‌های نظم بین المللی جدید در آینده خواهد بود».

عادی سازی روابط ایران و عربستان

این استاد چینی ضمن پیش‌بینی افزایش نفوذ جهانی غرب آسیا از رویکرد جدید کشور به منظور ایفای نقش موثرتر در حل و فصل مسائل جهانی و موضوعات منطقه‌ای سخن گفت. موضوعی که شاید یکی از مصادیق آن را در عادی‌سازی روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی پس از سال‌ها تنش قابل مشاهده بود. به اعتقاد برخی کارشناسان از جمله یوسف عزیزی - تحلیلگر مسائل بین الملل ساکن آمریکا- کشورهای منطقه با درک مسئله تغییر در نظم جهانی و متاثر از افزایش نفوذ روسیه و چین در غرب آسیا، به این نتیجه رسیدند که بدون دخالت آمریکا می‌توانند روابط بهتری با ایران داشته باشند. علاوه بر این، کشورهای منطقه همچون کشورهای عربی، پاکستان، هند و ترکیه به این نتیجه رسیده‌اند که نباید صرفا نگاهشان به آمریکا معطوف باشد و در مناسبات بین‌المللی به کشورهای دیگری همچون روسیه و چین نیز باید توجه کنند.

به نظر می‌رسد عادی سازی بین ایران و عربستان علاوه بر بهبود روابط دو کشور، تاثیرات منطقه‌ای قابل توجهی داشت که بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و ازسرگیری روابط با این کشور از سوی اکثر کشورهای عربی یکی از آنها بود. «استبان کاریلو» -سردبیر مجله خبری کردل و کارشناس مسائل خاورمیانه- نیز این مسئله را ناشی از تطبیق عربستان با نظم جهانی چندقطبی می‌دانست که سایر کشورهای عربی از جمله امارات، بحرین و قطر نیز با آن همراه شده و همکاری با جمهوری اسلامی ایران افزایش دادند.

اعتقاد این تحلیلگر اهل اکوادور، روابط بین ایران و عربستان موجب شد که اسرائیل بیش از پیش منزوی شود و البته بخش زیادی از این انزوا در نتیجه اقدامات رهبران افراطی رژیم صهیونیستی و ادامه آزار و اذیت و نسل‌کشی مردم فلسطین بود. وی در این خصوص افزود: «من فکر نمی‌کنم اگر بگوییم عادی‌سازی ایران و عربستان احتمالا آخرین میخ بر تابوت توافق ابراهیم است، اغراق‌آمیز باشد. در مورد آینده بلندمدت اسرائیل در غرب آسیا، معتقدم که مسیر فعلی آنها به سمت جنگ داخلی همراه با قطعیت قیام مقاومت تعیین خواهد شد». این پیش‌بینی تا حد زیادی درست از آب درآمد و کابینه افراطی نتانیاهو اوضاع داخلی رژیم را تا حد زیادی متزلزل و در ادامه نیز عملیات طوفان الاقصی تیر خلاص را به رژیم صهیونیستی وارد کرد.

طوفان الاقصی و شکست هیمنه آمریکا و اسرائیل

بدون تردید عملیات طوفان الاقصی و اتفاقاتی که 7 اکتبر (16 مهر) رخ داد، یکی از مهمترین رویدادهای سال 1402 در عرصه جهانی و به عبارتی نقطه عطفی در زمینه استکبارستیزی و سلطه‌ستیزی بود که آغاز آن را مقاومت فلسطین و ساکنان غزه رقم زدند و برای دیدن پایان آن باید کمی صبورتر بود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل بین الملل جنگ غزه سرعت چندقطبی شدن را چند برابر افزایش داد.

علیرغم حمایت همه جانبه آمریکا و کشورهای غربی از رژیم صهیونیستی و ارسال کمک‌های مالی و تسلیحاتی بی‌شمار برای آنها، مقاومت فلسطین توانست هزینه‌های سنگینی به رژیم صهیونیستی تحمیل کرده و مقامات فعلی و سابق اسرائیل را مجبور به اعتراف در مورد حجم تلفات نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی و آسیب‌های وارد شده به تجهیزات و زیرساخت‌های آن کرد. فشاری که رژیم جنایتکار صهیونیستی در طول سال‌ها به مردم مظلوم فلسطین وارد کرد، آنها را در یک بزنگاه تاریخی قرار داد تا بین تداوم اسارت در سرزمین‌هایی که به خودشان تعلق دارد یا آزادی و شهادت یکی را انتخاب کنند. طوفان الاقصی نشان داد مردم فلسطین تصمیم خود را گرفته و با هدف باز پس‌گیری سرزمین‌های اشغالی و اخراج صهیونیست‌ها وارد این جنگ شدند.

اما این جنگ به سرزمین‌های اشغالی محدود نماند و گروه‌های مقاومت در سرتاسر منطقه در واکنش به حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، علاوه بر انجام حملات متعدد به سرزمین‌های اشغالی، حملات زیادی به پایگاه‌های آمریکا در منطقه انجام دادند. بر اساس گزارشات، بیش از 150 حمله راکتی، موشکی و پهپادی به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه انجام شد و یکی از مهمترین آنها حمله مقاومت عراق به پایگاه آمریکا در اردن موسوم به «برج 22» بود که در اثر آن 3 نظامی آمریکایی کشته شدند. علاوه بر این، تظاهرات‌های زیادی در حمایت از مردم فلسطین در کشورهای غربی و به ویژه آمریکا انجام شد و چهره واقعی رهبران این کشورها را برای مردم جهان آشکار ساخت.

اما یکی از مهمترین چالش‌های کشورهای غربی در دریای سرخ و توسط انصارالله یمن اتفاق افتاد. انصارالله یمن از همان روزهای ابتدایی همراهی خود را با مردم مظلوم فلسطیم اعلام کرد و چند کشتی تجاری وابسته به اسرائیل را در دریای سرخ توقیف کرد؛ اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد. دولت آمریکا بارها از احتمال حمله به برخی مواضع در یمن در صورت عدم توقف حملات سخن گفت اما یمنی‌ها بدون هیچ‌گونه ترس و واهمه تاکید می‌کردند تا زمان توقف کامل جنگ غزه و جنایات اسرائیل به حملات خود ادامه خواهند داد و علیرغم حملات آمریکا و چند کشور دیگر به نقاطی در یمن، حملات انصارالله همچنان ادامه دارد و شکستی دیگر برای آمریکا رقم زده است.

در حال حاضر، چهره واقعی حکومت‌های غربی و به ویژه آمریکا و ضعف‌های برای بسیاری از مردم جهان آشکار شده است. تردیدی وجود ندارد که آینده دو جنگ غزه و اوکراین تاثیر به سزایی در شکل‌دهی به نظم جهانی خواهد داشت. به نظر می‌رسد همان‌گونه که تا کنون ایالات متحده آمریکا توانایی نجات متحدان خود را نداشته، از این پس هم کار چندانی نمی‌تواند انجام دهد و رفته رفته قدرت‌های جدید جهانی و منطقه‌ای نقش بیشتری در مدیریت تحولات جهانی خواهند داشت.

انتهای پیام/

کد خبر: 1224905

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =