به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ جهانگیر اسدی متولد 1347 در تهران است. او در خانواده و فضایی کاملا علمی بزرگ شده است؛ سه خواهر دارد که همگی آنها پزشک هستند؛ یکی پزشک زنان و زایمان و رئیس بخش زایمان و مامائی در تگزاس، یکی پزشک زنان در لندن و دیگری دکتر داروساز در تورنتو.
جهانگیر از سوم دبیرستان به زمینشناسی علاقهمند شد و در دانشگاه تهران همین رشته قبول شد. فوق لیسانسش را نیز در رشته زمینشناسی زیست محیطی در همین دانشگاه ادامه داد و در این دوره شاگرد اول دانشگاه شد.
سپس به مدت ۱۷ سال در سازمان استاندارد آغاز به کار کرد و عمده فعالیتها و مسئولیتهایش در زمینه کنترل کیفیت و تضمین کیفیت بود و مدتی نیز معاون آموزش و مسئول کنترل کیفیت بود. در این دوران بعد از اینکه استانداردهای ایزو 9000 و 14000 روی کار آمد، از طرف سازمان استاندارد به کشورهای مختلف اعزام شد تا بتواند سیستم تائید صلاحیت را تشکیل بدهد. به همین دلیل به حدود ۴۰ کشور به عنوان کارشناس ممیزی یا به منظور گذراندن دورههای مربوط به آن سفر کرد.
بعد از آن، تصمیم گرفت که برای ادامه درسش به آمریکا مهاجرت کند و برای طی دوره دکتریی محیط زیست به دانشگاه بیلر وارد شد و در رشته مدیریت محیط زیست پایاننامه خود را تکمیل کرد.
بعد از این دوره، برای اینکه سه فرزندش در شرایط آموزشی خوبی تحصیل کنند و دوباره به کشور برگردند و استاد دانشگاه تهران شوند، به کانادا مهاجرت کرد. او هماکنون حدود هفت سال است که به همراه خانواده در ونکوور زندگی میکند و مدیر تضمین کیفیت کارخانهای است که تجهیزات اشعه ایکس تولید میکند. اما به غیر از این، به دلیل علاقه بسیار زیادش به کامپیوتر، حدود هفت سال است که برنامهنویسی میکند و در این کارخانه قسمت اعظم برنامههای کامپیوتری مربوط به ثبت شماره دستگاهها را خودش انجام میدهد و به غیر از مسئولیت کنترل کیفیت، مدیریت ثبت شماره دستگاه و بارکد را نیز برعهده دارد.
او همچنین بیش از ۱۸ عنوان کتاب در زمینه برچسبگذاری زیست محیطی، مدیریت کیفیت در سازمانهای مختلف و ایمنی مواد غذایی دارد که در ۹۵ کشور جهان در حال فروش است و در ۱۱ کشور به عنوان کتاب درسی مدارس تدریس میشود.
مقالات این محقق سه بار در اجلاس سالانه انجمن زمینشناسی آمریکا تائید شده و او در این اجلاس سخنرانی کرده است. در سال 2007 در اجلاس سالانه سازمان بینالمللی استاندارد در پکن مقاله بسیار مهم کاربرد تلفنهای همراه در سیستمهای مدیریت و ممیزی ایزو را ارائه کرد که در سال 2008 در مجله این سازمان در ژنو سوئیس چاپ و منتشر شد.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق میخوانید:
چه شد که تصمیم به نوشتن کتاب گرفتید و این کتابها در چه زمینهای هستند؟
من عضو کمیسیون تدوین استانداردهای محیط زیست از طرف ایران و عضو انجمن استاندارد کانادا از سال ۲۰۰۱ (حدود ۲۱ سال) هستم و همه دورههای مربوط به ممیزی و سرممیزی مربوط به سیستمهای مدیریت کیفیت نظیر ایزو 9000 و ایزو 14000 را گذراندهام و حدود یک سال است که سعی دارم از وقتهای مردهام برای جمعآوری تجربیاتم و تالیف یک کتاب استفاده کنم.
در این راستا، مجوز انتشارات را از کتابخانه مرکزی کانادا اخذ کردم و تا الان حدود ۱۸ عنوان کتاب نوشتهام که مهمترین آنها مجموعه ۱۱ جلدی «برچسب زیست محیطی بینالمللی» است که به زبان بسیار ساده نوشته شده است. با ۵۷ کشور دنیا برای نوشتن این مجموعه همکاری کردهام و حدود هفت ماه زمان گذاشتم تا توانستم از این کشورها مجوز بگیرم. این مجموعه از تنها کتابهایی است که دفتر محیط زیست سازمان ملل اجازه استفاده از لوگویش را به آن داده است. این کتاب به زودی به عنوان کتاب درسی مدارس در سرتاسر دنیا تدریس میشود. برای این مجموعه یک جلد دوازدهم با عنوان پرسش و پاسخ لحاظ شده است که به زودی منتشر میشود.
این مجموعه کتاب به ترتیب از نیازهای بشر یعنی غذا شروع میشود و با پرداختن به مسائل محیط زیستی انرژی، لوازمالتحریر، لباس و لوازم بهداشتی و آرایشی ادامه پیدا میکند. در هر کدام از این کتابها توضیح داده شده که برای خرید مثلا لوازم آرایشی باید به چه مواردی دقت کنیم تا آسیبی به محیط زیست نزنیم.
معمولا در زمان خرید فقط به دو فاکتور توجه میکنیم؛ قیمت و کیفیت. ولی ما در این کتاب میگوییم در کنار این دو فاکتور، بحث زیست محیطی آن محصول هم باید مدنظر گرفته شود و توجه داشته باشیم که کدام یک از مواد بازیافت تهیه شده است و کمتر به محیط زیست آسیب میزند. به طور مثال در خرید تن ماهی توجه کنیم که روی آن نوشته شده باشد برای صید ماهی به آشیانه یا سیستم زندگی دلفینها یا سالمونها صدمهای وارد نشده است. یا برای انتخاب لوازم آرایش، آنهایی را انتخاب کنیم که از مواد ارگانیک درست شدهاند.
لباس کتان یا پنبهای از نظر محیط زیستی مناسب نیست، زیرا پنبه گیاهی است که برای رشد آب خیلی زیادی مصرف میکند و در خیلی از مزارع پنبه در کشورهای مختلف برای برداشت محصول از کارگران بیگاری میکشند.
در جلد دهم این مجموعه که در مورد مسائل مالی و اقتصادی است، پیشنهاد میشود که بانکی را برای افتتاح حساب انتخاب کنید که به مسائل زیست محیطی اهمیت قائل میشود یا وام سبز دارد. وام سبز به وامهایی گفته میشود که برای بهبود شرایط محیط زیستی اعطاء میشود.
ارزهای دیجیتال نیز از نظر کارشناسان محیط زیست تقریبا رد میشود، زیرا انرژی بسیاری در فرآیند معدنکاوی این ارزها مصرف میشود و از آنجا که بیشتر برق مصرفی ما در جهان فعلا از طریق نیروگاه هستهای یا نیروگاه سوخت فسیلی برق تولید میشود، هر مصرف برقی در جهان یک خطر و تهدید برای محیط زیستی به شمار میآید. با این حال گفته میشود که اگر برای معدنکاوی ارزهای دیجیتال از برق تولید شده نیروگاههای بادی و خورشیدی و به طور کلی، منابع پاک استفاده شود، بلامانع است و علاوه براین، افراد این حوزه باید بخشی از درآمد حاصل از ارزهای دیجیتال را برای ساخت نیروگاههای انرژی پاک مصرف کنند.
هدف ما از تالیف این کتابها آگاهی رساندن به تمام مردم دنیا برای نجات کره زمین و جلوگیری از گرم شدن هوا است و از این رو بحث آن اصلا تخصصی نیست و قابل لمس برای دانشآموزان دبیرستان به بالا و عامه مردم است. امیدواریم که روزی این مجموعه کتاب همانند «کتاب اول» در خانه و محل کار همه مردم وجود داشته باشد. همچنین امیدواریم که سازمان محیط زیست و سازمان ملل بودجهای را در اختیار ما قرار دهد تا این کتابها را در تیراژ بالاتری چاپ کنیم.
در اینجا میخواهم به نکتهای اشاره کنم؛ ما به دلیل انتشاراتی که در ونکوور ایجاد کردهایم، با ۳۹ هزار فروشگاه کتاب در دنیا ارتباط و همکاری داریم. از این رو، با دو سازمان در ایران –موسسه محک و رویان جهاد دانشگاهی- همکاری کردیم تا بتوانیم کتابهای محققانی را که کاری برای رفاه بشر انجام دادهاند، به زبانهای مختلف چاپ کنیم و در فروشگاههای آنلاین مثل آمازون و اپل به فروش بگذاریم تا هم درآمد ارزی برایشان ایجاد شود و هم صدایشان به دنیا برسد؛ کاری که فعلا به دلیل تحریمها در ایران نشدنی و یا بسیار سخت است.
کشورها در تالیف این کتاب چه مشارکتهایی داشتهاند؟ کدام یک از این کشورها در زمینه بهبود شرایط محیط زیستی خوب عمل میکند؟
در این مجموعه کتاب برای هر کشوری چند صفحه در نظر گرفتیم تا بتوانند برچسبهای زیست محیطیشان و در حقیقت راهکارهایشان را در زمینه بهبود محیط زیست معرفی کنند.
کشوری که از قدیم در این زمینه کار میکند و تدابیر بسیار خوبی هم اتخاذ کرده، آلمان است و لوگوی «پرنده آبی» این کشور قدیمیترین لوگوی محیط زیستی در جهان به شمار میرود.
ایران در این زمینه چه مشارکتی داشته و چه راهکارهایی را ارائه داده است؟
علیرغم علاقه بسیار جهت در نظر گرفتن یک صفحه برای ایران عزیزمان، متاسفانه پاسخی به مکاتبات داده نشد و بررسیها نشان میدهد که در زمینه برچسب زیست محیطی محصولات هنوز فعالیت مستمری صورت نگرفته است.
به غیر از نوشتن کتاب، چه دستاورد دیگری داشتهاید؟
همانطور که میدانید، زمانی که زنبور عسل روی گل مینشیند، گردههای گل به پای آن میچسبد و با نشستن روی گیاهان دیگر، باعث باروری آنها میشود. در دوره دکتری روی این موضوع تحقیق کردم و با جمعآوری اطلاعات در مورد عسل و پوشش گیاهی مختلف در سرتاسر جهان، پایگاه دادهای را ایجاد کردم که با کمک آن میتوان حدس زد که یک عسل مربوط به کدام پوشش گیاهی و منطقه است. متاسفانه هیچ کسی بعد از من روی این تحقیق و تکمیل پایگاه داده کار نکرده است.
در ابتدای تز دکتری و همینطور ابتدای مجموعه کتابهایم نوشتهام: «امیدواریم که ۱۰ هزار سال دیگر بچههای ما ببینند که زنبوری به ملاقات گلی میآید»، زیرا این اتفاق در شرایطی ادامه مییابد که شرایط محیط زیستی ایدهآل برای زنبور فراهم باشد و اگر هوا آلوده باشد یا درخت و گیاهی نباشد، دیگر از زنبور و عسل خبری نخواهد بود.
آینده دنیای علم و فناوری را چطور ترسیم میکنید؟
من آینده خیلی خوبی را نمیبینم، چون حرکت مردم عامه دنیا به سمت نادانی است و از طرف دیگر با ظهور سلاحهای بیولوژیک که حدس میزنیم ویروس کرونا هم یکی از آنها باشد، به نظر میرسد که تحقیقات و دانش در گرو مسائل نظامی است نه رفاه بشر.
معمولا در اوقات فراغت چه کارهایی انجام میدهید؟
در حال حاضر فقط روی تالیف کتابهایم متمرکز شدهام و از هر فرصتی برای تکمیل آن استفاده میکنم.
چه کتابهایی میخوانید و چه فیلمهایی تماشا میکنید؟ کدامها را پیشنهاد میدهید؟
من کتاب رمان نمیخوانم و کتابهایم همگی مربوط به برنامهنویسی کامپیوتر است. در مورد فیلم هم باید بگویم که سریالهای ایرانی مثل «نیسان آبی»، «جوکر» و «خاتون» را تماشا کردم و خیلی دوست داشتم. از سریالهای خارجی هم «یونس» که در مورد مولاناست را خیلی دوست دارم.
به نظر شما نظام آموزش عالی ایران در مقایسه با کانادا چه مزایا یا معایب و نقصهایی دارد؟
با قاطعیت میتوانم بگویم که نظام آموزشی در دوره دبیرستان ایران – که برداشت از سیستم بلژیک است- حرف ندارد و سطح بسیار بالایی دارد. نظام آموزش عالی هم از نظر من متوسط رو به بالا قلمداد میشود و تنها مشکل این سیستم آموزشی نبود امکانات آزمایشگاهی است.
از نظر شما تفاوت اساتید ایرانی و آمریکایی در چیست؟
در زمانی که ما از دانشگاه فارغالتحصیل شدیم، اکثر اساتید ما در دانشگاههای ممتاز جهان درس خوانده بودند، ولی بعد از دوره ما اکثر اساتید، تحصیلکردههای خود آن دانشگاه بودند. به همین دلیل نظام آموزش عالی کنونی از این نظر خیلی ضعیف است. چون به گمان من اساتید تجربه کافی را برای تدریس ندارند و از آنجا که معیار انتخاب اساتید مواردی به غیر از سطح دانش و قدرت تدریس است، میانگین سطح دانش اساتید ایرانی پایین آمده است.
به نظر من، قطعا ایران به دلیل هر اتفاقی که داخلش رخ داده، نیاز به یک برنامه آموزشی ۳۰۰ ساله دارد تا ساختار آموزشی را به کلی تغییر دهد و فاقد هر گونه مسائل حاشیهای مدیریت بشود. غیر از این، بعید میدانم هیچ اتفاق خوبی در نظام آموزشی ایران اتفاق بیافتد.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید که در شرایط کنونی بتوانند پیشرفت کنند و موفق باشند؟
تنها رمز موفقیت بنده و امثال من جملهای از مولانا هست که میفرماید: «دوست دارد یار این آشفتگی کوشش بیهوده به از خفتگی است»؛ به این معنا که خیلی از کارها را میتوان بدون هیچ امکاناتی انجام داد که به نفع همه مردم جهان خواهد بود.
به نظر شما اگر محققان ایرانی بخواهند سطح دانش و مقالات خود را بالا ببرند، باید چه کار کنند؟ آیا مهاجرت تنها راه پیشرفت است؟
دنیای خارج و داخل ایران خیلی با هم متفاوت نیست و این وجه تمایز فقط امکانات است. به طور مثال پروژهای را در زمینه تولید آب از جلبک داشتم که با کمک آن میشد در بیابان هم آب تولید کرد و حتی دریاچه ارومیه را احیا نمود . برای عملی کردن آن نیاز به ۷۰ میلیارد تومان بودجه داشتم. از نهاد ریاست جمهوری درخواست بودجه کردم، ولی اعلام کردند که فقط ۷۰ میلیون تومان میتوانند کمک کنند. در حالی که کشورهای عربی پیشنهاد اجرایی کردن این پروژه را به من دادند، ولی موافقت نکردم.
زمانی که در کانادا هستید، برای چه چیزی بیشتر از همه دلتنگ میشوید؟
برای صدای اذان.
بزرگترین آرزویتان برای خودتان و برای دنیا چیست؟
این است که 10 هزار سال دیگر فرزندان ما بتوانند ببینند زنبوری به ملاقات گلی میآید.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده؟ آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
آرزویشان این بود که خلبان بشوم و تبعا به آرزویشان نرسیدهاند.
آیا ازدواج کردهاید و بچه دارید؟ آیا تحقیقات باعث میشود که به خانوادهتان لطمهای وارد شود؟ شما چطور مدیریت میکنید؟
بله، سه فرزند دارم که در دانشگاه و دبیرستان تحصیل میکنند. خیر، به هیچ وجه. زیرا من از زمانهایی برای نوشتن کتابهایم استفاده میکنم که زمانهای مرده است و بیشتر زمانهایی است که خانوادهام در خواب هستند.
نظر شما