به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ جامعه شکارچی-گردآورنده (Hunter-gatherer) جامعهای است که اصلیترین روش معیشت آن تغذیه مستقیم از گیاهان خوراکی و حیوانات حیات وحش است. این جامعه در جستجوی گیاه و در پی شکار حیوان است و تلاش مهمی در پدید آوردن کشتزار یا اهلی کردن حیوانات نمیکند و بیش از ۸۰ درصد از طعام این جامعه از طریق جمعآوری فراهم میشود.
در سالهای اخیر مکانهای باستانی در سرتاسر جهان کشف شدهاند که قویا نشان میدهند زنان هزاران سال است که دوش به دوش مردان به ماهیگیری، شکار و جنگ میپرداختند. و این روند تا امروز هم ادامه دارد.
کشف سیستم نوشتاری شکارچیان عصر یخبندان
با وجود کلیشههای جنسیتی مدرن، تحلیل جدیدی از طیف گستردهای از جوامع جستجوگر در قرن گذشته نشان میدهد که بخشی از شکارچیان آن زمان زن بودهاند.
ابیگیل اندرسون، از دانشگاه سیاتل پسیفیک و رهبر یک تیم تحقیقاتی، روی ۶۳ جامعه علوفهجویی مدرن از جمله جوامعی از قاره آمریکا، آفریقا، استرالیا و منطقه اقیانوسی مطالعه کرده و متوجه شده که نزدیک به ۸۰ درصد از این جوامع، شواهدی از شکار زنان را در گزارشهای قومنگاری ۱۰۰ ساله گذشته خود نشان میدهند.
در اکثر این موارد، اسناد واضحی وجود دارد که زنان را شکارچیانی نشان میدهد که کارشان فقط کشتن یک حیوان در فرصت مناسب نبوده، بلکه گاهی شکار را تعقیب میکردند و در میان جوامعی که شکار مهمترین منبع غذایشان بوده، زنان در صددرصد مواقع در شکار مشارکت میکردند.
پس زنان شکارچی به جای اینکه در کنار فرزندانشان در خانه بمانند، اغلب آنها را از نوزادی برای سواری با خود به شکار میبردند و به بیان دیگر، شکار رفتن زنان، مانعی برای مراقبت از کودکانشان نبوده است.
محققان میگویند: این ایده که زنان به دلیل مراقبت از کودکان نمیتوانستند به شکار بروند، حوزهای است که با افزایش دادههای جمعآوری شده و تفسیرهای متفکرانه نقض میشود و به درک ما از استراتژیهای جابهجایی انسانی کمک میکند.
در واقع، زنان در جوامع جستجوگری علوفه در سرتاسر جهان از لحاظ تاریخی بدون توجه به وضعیت فرزندآوری در مراسم شکار شرکت میکردند و این روند تا اکنون هم ادامه دارد.
هرچه کارشناسان بیشتر به دنبال نشانههایی از این هستند که شکار در انحصار مردان بوده -که اولین بار توسط انسانشناسان در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد- این موضوع جعلیتر به نظر میرسد.
براساس شواهد، زنان نقشی کاملا اساسی در بقای انسان ایفا کردهاند، ولی در عین حال از نظر تاریخی نیز نادیده گرفته شدهاند. آنها علاوه بر اینکه بسیاری از پروتئینهای مصرف شده توسط جوامع جستجوگر را تامین میکردند، در عین حال نسل بعدی را نیز پرورش میدادند.
مقایسه مردان و زنان شکارچی
جالبتر اینجاست که زنان در مقایسه با شکارچیان مرد، اغلب از استراتژیها و ابزارهای منحصر بهفرد خودشان برای گرفتن حیوانات و کشتن طعمه استفاده میکردند.
به عنوان مثال، ابزار شکار زنان قبیله «آگتا» در فیلیپین، به طرز قابل توجهی با ابزار شکار مردان آگتا -که تمایل به تیر و کمان دارند- متفاوت است. زنان بیشتر از ابزارهایی شبیه به چاقو استفاده میکنند. ولی مانند بسیاری از مردان تمایل دارند که در طول روز به صورت گروهی شکار و در شب به تنهایی به شکار بروند.
محققان میگویند: علاوه بر انتخاب سلاح، زنان در مقایسه با مردان از انعطافپذیری بیشتری در استراتژیهای شکار استفاده میکنند. به عنوان مثال، زنان با شرکای مختلف از جمله همسران خود، زنان دیگر، کودکان، سگها و گاهی هم به تنهایی به شکار میروند. در مقابل، مردان عمدتاً به تنهایی و نهایتا فقط با یک شریک یا با یک سگ شکار میکنند.
دلیل نادیده گرفته شدن زنان در شکار
دلیل بزرگی که این موارد نادیده گرفته شدند، مربوط به سوگیری علمی است. به عنوان مثال، به دلیل کلیشههای جنسیتی مدرن، باستانشناسان اغلب تصور میکنند که بقایای انسانی یافت شده در نزدیکی سلاحهای وایکینگ مرد بوده است. با این حال، تحلیلهای اخیر نشان داده است که همیشه اینطور نیست. ممکن است بقایای جنگجویان زن هم باشد؛ هر چند که تعداد آنها بسیار کمتر است.
اندرسن میگوید: سوگیری پژوهشگر، تفسیر علم از دادهها را شکل میدهد، و این وظیفه هر نسل از دانشمندان است که اطمینان حاصل کنند که پارادایمها با دادههای موجود مطابقت دارند.
او میافزاید: تعداد حکایتهایی در مورد زنانی که سلاح و ابزار به دست میگیرند و به «رفتار خشونتآمیز» تعبیر میشوند، در زمان و مکان گسترده است و این نمونهها را بیشتر به یک الگوی رفتار زنان تبدیل میکند تا حکایت. با این حال،به نظر میرسد زنان از همان ابتدا همه نقشهای شکارچی، گردآورنده، ماهیگیر و مادر را با هم بازی میکردند.
انتهای پیام/
نظر شما