به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ مکانیسمهایی که از طریق آن فناوری توسعه، اتخاذ و در تولید استفاده میشود، پیچیده است. تجزیه و تحلیل دقیقتر آنها میتواند به یافتههای جدیدی اجازه دهد که میتواند تأثیرات مهمی در بسیاری از زمینههای سیاست از جمله سیاست علمی، تحقیق و توسعه، سیاست صنعتی و سیاستهای توسعه ملی و منطقهای داشته باشد. در واقع، مفهوم خود فناوری و همچنین قابلیتهای فردی و اجتماعی مورد نیاز برای توسعه آن اکنون در سطح بسیار دقیقتری مورد مطالعه قرار میگیرد که منجر به مشارکتهای بالقوهای میشود که ممکن است بر آموزش عالی، ایجاد شغل و رشد اقتصادی تأثیر بگذارد. واضح است که بین آموزش، تحقیق و توسعه، نوآوری و فعالیتهای اقتصادی پیوندهایی وجود دارد.
تغییر اخیر به سمت نوآوری باز منجر به افزایش جریان دانش و انواع جدیدی از همکاری بین مؤسسات آموزشی، سازمانهای تحقیقاتی و تجارت شده است. سرمایهگذاران شرکتهای بزرگ تحقیق و توسعه در سراسر جهان، توسعه بسیاری از فناوریهای نوظهور را رهبری میکنند. این امر از بررسی زمینههای فناوری که این شرکتها در سالهای اخیر فعالیتهای اختراعی خود را در آن تشدید کردهاند و مشارکت سرمایهگذاران برتر تحقیق و توسعه در توسعه کلی این حوزهها مشهود است. سرمایهگذاران شرکتهای بزرگ تحقیق و توسعه فعالیتهای اختراعی خود را در زمینههایی مانند موتورها، سیستمهای رانندگی خودکار، دادههای بزرگ، هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تسریع کردند.
لازم به ذکر است که ۲ عنصر مهم برای توسعه یک فناوری نوین وجود دارد که یکی دانش مدون در قالب نظریهها، چارچوبها، مقالات علمی، ثبت اختراعات، دستور العملها، پروتکلها، روالها و دستورالعملهای آموزشی و دیگری دانش ضمنی است که از طریق یادگیری با انجام یک فرآیند طولانی تقلید و تکرار به دست میآید و فقط در مغز وجود دارد.
در واقع، توسعه علم، فناوری، نوآوری و تولید به هر ۲ دانش مدون و ضمنی نیاز دارد، اما جزء قابل تدوین علم و فناوری به ترتیب در قالب انتشارات علمی و ثبت اختراع ثبت میشود و در بخشهایی دستهبندی میشوند. نشریات علمی، پتنتها، صنایع، مشاغل و محصولات، معرف دانش علمی، توسعه فناوری، فعالیت اقتصادی و مهارتهای انسانی هستند.
نحوه متحول شدن اقتصاد توسط فناوری
فناوری نیرویی برای پیشرفت است که میتواند از سه طریق اعتماد ما را به خود جلب کند: با ایجاد اقتصادهای قویتر، با ایجاد مشاغل با درآمد بهتر و رضایت بخشتر و با افزایش تأثیر پایداری.
ساختن اقتصادهای قویتر
به گزارش مجمع جهانی اقتصاد، اقتصاد قوی سنگ بنای یک جامعه مرفه و باثبات است، زیرا باعث ایجاد شغل و افزایش استانداردهای زندگی میشود. در سال گذشته، اقتصادهای رو به رشد سریع مانند هند، اندونزی و سنگاپور در بالای فهرست ایجاد شغل و استانداردهای زندگی بودند، در حالی که اقتصادهای با رشد آهسته مانند آرژانتین، آفریقای جنوبی و اسپانیا در پایینترین سطح قرار داشتند.
با این حال، نابرابری در جهان افزایش یافته است، زیرا اقتصادها تحت تأثیر تورم، هزینههای بالای انرژی، چالشهای زنجیره تامین، کمبود نیروی کار و تغییرات آب و هوایی قرار گرفتهاند. جهانی شدن باعث شده است که تولید به کشورهای کم هزینه واگذار شود و اعتماد به جوامع ما آسیب دیده است.
اما ما میتوانیم با فناوریها، زیرساختها و پشتیبانی مناسب تعادل را درست کنیم. با دیجیتالی شدن و اتوماسیون، شرکتها میتوانند تولید را نزدیکتر به بازارهای محلی، حتی در کشورهای پرهزینه، قرار دهند و رقابت، انعطافپذیری و پایداری را افزایش دهند. ما این روند را جهانیسازی مینامیم. یک مثال بارز آن راهاندازی ۲ کارخانه نیمههادی در آلمان توسط شرکت آمریکایی اینتل است. نمونه دیگر آن نیز سرمایهگذاری زیمنس در ظرفیتهای جدید تولید در سراسر آسیا، اروپا و آمریکا است.
سرمایهگذاری در زیرساختهای هوشمند و پایدار یک تغییر بازی است. مصر نمونهای از این است که چگونه پذیرش تغییرات تکنولوژیک میتواند کشوری را برای آیندهای بهتر آماده کند. دولت مصر در حال سرمایهگذاری در مدرنترین – و ششمین سیستم ریلی پرسرعت جهان است. بیش از آن، از فناوری برای تغییر یکی از اقتصادهای کلیدی خاورمیانه استفاده میکند، به ویژه با ارتقای سیستم توزیع برق خود برای افزایش کارایی و ثبات.
ایجاد مشاغل بهتر
مردم دلایل خوبی برای ترس از فناوری دارند. زیرا فناوری میتواند بسیاری از کارهایی را که انسان انجام میدهد - با سرعت بالاتر و با خطاهای کمتر انجام دهد. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی وظایف تکراری، خستهکننده و پرزحمت را برعهده خواهند گرفت. برخی از مشاغل ناپدید خواهند شد و بسیاری تغییر خواهند کرد. اما این فرصتهایی را برای کارهای محرک، رضایتبخشتر و با دستمزد بهتر ایجاد میکند.
زیمنس فرصتهای یادگیری مستمر را برای کمک به افراد خود برای سازگاری با تغییرات تکنولوژیکی در بازار ارائه میدهد. سال گذشته، ۴۱۶ میلیون یورو در آموزش و توسعه مهارتها سرمایهگذاری کرد. همچنین از مشتریانی مانند مرسدس پشتیبانی میکند که میخواهند از فناوری برای ارتقای مهارت کارکنان خود استفاده کنند، نه اینکه آنها را جایگزین کنند.
کارخانه مرسدس برلین، که برای اولین بار در سال ۱۹۰۲ افتتاح شد، اکنون یک مرکز دیجیتال برای فناوریهای جدید و مکانی برای یادگیری است. در آنجا کارکنان میتوانند از فناوریهایی مانند واقعیت افزوده و شبیهسازی برای کسب مهارتهای جدید استفاده کنند. این رویکردی است که زیمنس نیز از آن استفاده میکند.
تاثیر مقیاسپذیری پایداری
بدون اقدام در زمینه پایداری، آینده جوامع و سیاره ما در خطر است. خوشبختانه، فناوریهایی برای کربنزدایی اقتصادهای ما در دسترس است. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند شبکهها را برای مدیریت بیشتر انرژیهای تجدیدپذیر هوشمندتر کند. میتواند به سبزتر کردن صنایع انرژیبر کمک کند. در استونی، مراکز داده Greenergy از هوش مصنوعی برای بهینهسازی سرمایش و در نتیجه مصرف انرژی استفاده میکنند. و هند با برقرسانی شبکههای ریلی، زیرساختی مدرن ایجاد میکند که باعث پیشرفت و بهبود کیفیت زندگی میشود. برای مهار گرمایش زمین، باید به سرعت گسترش این فناوریها را گسترش دهیم.
ما همچنین باید از منابع طبیعی خود با صرفهجویی بیشتری برای محافظت از آینده خود استفاده کنیم. در حال حاضر، ما فقط ۹ درصد از منابع سیاره خود را بازیافت میکنیم. این رقم زمانی افزایش مییابد که فناوریهایی مانند دوقلوهای دیجیتال و چاپ سهبعدی انقلابی در نحوه تولید محصولات ما ایجاد و آنها را با طراحی بسیار قابل بازیافتتر میکنند.
به عنوان مثال، یکی از مشتریان زیمنس در اسکاندیناوی، آرزوی تولید سبزترین باتریهای جهان را دارد. هدف آنها تامین نیمی از مواد خام خود از باتریهای بازیافتی تا سال ۲۰۳۰ است. استفاده از فناوریهای دیجیتال فقط یک پیروزی برای محیط زیست نیست. همچنین یک حرکت استراتژیک برای زنجیره تامین آنها است. این نوع نوآوری است که صنعت ما را به روشی پایدار به جلو میبرد.
بیشتر بخوانید:
آینده هوش مصنوعی در علم
با عبور از این زمانهای نامشخص، فناوری میتواند نقشی در تغییر شکل اقتصاد ما ایفا کند. نه فقط برای رقابتیتر کردن اقتصاد، بلکه برای عادلانهتر، انعطافپذیرتر و پایدارتر کردن آن. فناوری همچنین میتواند به بازیابی و تقویت اعتماد در جوامع ما کمک کند.
فناوری چیزی نیست که باید مراقب آن بود. در عوض، این ابزاری است که میتوانیم از آن برای ایجاد کسبوکارهای بهتر، اقتصادهای قویتر و جوامع سالمتر استفاده کنیم - تا تفاوتی واقعی در جهان ایجاد کنیم.
هوش مصنوعی
انقلاب تکنولوژیکی که ما در حال حاضر تجربه میکنیم، با هوش مصنوعی در راس آن، نه تنها منبع شگفتی است، بلکه برخی از تردیدها نیز وجود دارد. این تردیدها ممکن است به دلیل ماهیت جدید فناوریهای آینده و تأثیرات مخربی باشد که میتواند بر اقتصاد و جامعه ما داشته باشد. در عین حال، این فناوریهای جدید میتوانند کلید احیای رشد اقتصادی باشند که در محیط اروپایی ما بسیار متزلزل است.
هوش مصنوعی از زمان شکلگیری آن در دهه ۱۹۵۰ در دانشگاه دارتموث پیشرفتهای زیادی داشته است. دهه ۱۹۹۰ آغاز مرحله بسیار مهمی در توسعه هوش مصنوعی بود. با این حال، انفجار واقعی در تحقیق در مورد تکنیکهای مختلف مورد استفاده در هوش مصنوعی در اوایل دهه ۲۰۰۰ رخ داد و یک دهه بعد شاهد رشد قابل توجهی در تعداد پتنتهای مرتبط بودیم. به عنوان مثال، ۵۳ درصد از تمام اختراعات مربوط به هوش مصنوعی پس از سال ۲۰۱۲ است. برخی از به یاد ماندنیترین نقاط عطف در توسعه هوش مصنوعی از دهه ۱۹۹۰ عبارتند از لحظهای که در سال ۱۹۹۷، «گری کاسپاروف»، قهرمان وقت شطرنج توسط ابررایانه «دیپ» شرکت IBM شکست خورد. در سال ۲۰۱۱، اپل با دستیار مجازی خود سیری را به ما معرفی کرد و در سال ۲۰۱۲، گوگل با اولین خودروی بدون راننده ما را غافلگیر کرد.
اثر هوش مصنوعی بر اقتصاد
ثابت شده است که پیشرفت تکنولوژی کلیدی برای تحریک رشد بهرهوری و در نتیجه رشد اقتصادی است. همانطور که گفتیم، پیشرفتهای فناوری ظرفیتهای تولیدی ما را افزایش میدهد، به این معنی که منجر به ایجاد مشاغل جدید میشود.
در این راستا، در دنیایی که ماشینها نه تنها وظایفی را انجام میدهند و فکر میکنند، بلکه شروع به یادگیری نیز میکنند، امکان اتوماسیون مشاغل میتواند به ارتفاعات غیرقابل تصوری برسد.
در عصر تکنولوژی امروز، کارشناسان بر چهار کانال متمرکز شدهاند که از طریق آنها فناوریهای جدید میتوانند بر محیط اقتصادی تأثیر بگذارند:
- بیکاری تکنولوژیک. بدون شک این یکی از کانالهایی است که در گذشته بیشتر مورد بررسی قرار گرفته و امروزه نیز در حال قوت گرفتن است. به طور کلی، کسانی که بیش از همه میترسند که ماشینها جایگزین ما به عنوان کارگر شوند، این کار را بر اساس «اثر جایگزینی» معروف انجام میدهند. در واقع اتوماسیون جایگزین روشنی برای مشاغل متعدد بوده، هست و خواهد بود که به معنای از بین رفتن اشتغال در بخشها و مشاغل خاص است.
کارل بی فری و مایکل ای. آزبورن، از پروفسورهای دانشگاه آکسفورد، معتقدند که ۴۷ درصد از تمام مشاغل در آمریکا در معرض خطر بالای خودکار شدن هستند. . به دنبال خط فکری آنها، در تحقیقات CaixaBank مدتی پیش تخمین زدیم که در مورد اسپانیا، این میزان ۴۳ درصد است.
- بهرهوری. در تضاد با اثر جانشینی چیزی است که به عنوان اثر مکمل شناخته میشود. مشاغلی هستند که اتوماسیون مکمل کارگر است. در این موارد، ماشینها در واقع بهرهوری کارگران را افزایش میدهند.
کوین جی استیرو، معاون بانک فدرال رزرو نیویورک، در مقالهای که مطالعات کلاسیک متعددی را در رابطه با فناوری و بهرهوری پوشش میدهد، به این نتیجه رسید که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) عامل مهمی در بهبود بهرهوری آمریکا هستند.
اخیراً، تحلیلهای مختلف افزایش قابل توجهی در بهرهوری نیروی کار به لطف هوش مصنوعی در میان مدت پیشبینی میکنند. برای مثال، Accenture در مورد نرخهای رشد اقتصادی جهانی صحبت میکند که میتواند تا اواسط دهه آینده، تا حدی به لطف افزایش قابل توجه بهرهوری نیروی کار (تا ۴۰ درصد) در نتیجه استفاده از هوش مصنوعی، نرخهای فعلی را ۲ برابر کند: اشکال جدید فناوری نیروی کار را تکمیل میکند و در نتیجه کارایی آن را افزایش میدهد.
- محصولات جدید - مشاغل جدید. هوش مصنوعی همچنین بهبود کیفیت کالاها و خدمات موجود و همچنین تسهیل ظاهر محصولات جدید را ممکن میسازد. باز هم این تأثیر بر اشتغال تأثیر مثبتی دارد، برخلاف به اصطلاح «بیکاری فناوری».
تولید این کالاها و خدمات جدید با ایجاد مشاغل جدید مرتبط خواهد بود. اینها مشاغلی هستند که ممکن است به بخشهای فناوری در حال رشد تعلق داشته باشند، زیرا همزمان با اهمیت هوش مصنوعی رشد میکنند. با این حال، آنها همچنین میتوانند با نیازهای جدید یا مدلهای تجاری مرتبط باشند که ممکن است به لطف فناوریهای جدید ایجاد شوند.
این دیدگاه مثبتتر از فناوری، با تأثیر مفید آن برای بهرهوری و برای محصولات و خدمات جدید، توسط اقتصاددانانی مانند «دیوید اچ آتور» از دانشگاه MIT دفاع میشود. او در برخی از مقالات خود به گذشته نگاه میکند تا به این نکته اشاره کند که چگونه ۲ قرن گذشته اتوماسیون و پیشرفت فناوری، کارگر را منسوخ نکرده است.
- ابرشرکتها- رقابت. در نهایت، فناوری دیجیتال به نفع اقتصادهای شبکه و بنابراین، ظهور ابرشرکتها (تأثیر برنده تمام میشود)، و این به طور بالقوه میتواند تأثیرات منفی آشکاری بر درجه رقابت داشته باشد. تنظیم چنین رقابتی در این محیط جدید نیازمند یافتن تعادلی بین رفاه مصرف کننده و ارتقای نوآوری، تضمین زمینه بازی برابر و تشویق هماهنگی بینالمللی بیشتر در زمینه مالیات است.
به طور خلاصه، پیشبینی اینکه هوش مصنوعی در آینده چه مسیری را طی خواهد کرد دشوار است: ماشینهای فردا میتوانند با تقویت تواناییهای ما و تسهیل ظهور کالاها و خدمات جدید به ما کمک کنند و در عین حال ما را به طور کامل در برخی از خدمات خود جایگزین کنند. وظایف در هر صورت، آنچه واضح است این است که فناوری با پتانسیل مخرب قابل توجهی، یک بازیگر کلیدی در محیط اجتماعی و اقتصادی ما خواهد بود. این امر مستلزم موسساتی است که به خوبی آماده باشند و توسعه فناوری را تشویق کنند، بدون اینکه فراموش کنند ماشینها باید همیشه در خدمت مردم باشند.
انتهای پیام/
نظر شما