به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز ۵ مهر برابر با ۲۷ سپتامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.
بیشتر بخوانید:
رویدادها:
۲۹۵ - دردسر سازی یک شاهزاده ساسانی برای میهن!
دولت ساسانیان ایران در اواخر دهه قرن سوم میلادی دچار درد سرسازی یک شاهزاده جاه طلب به نام تیرداد پسر خسرو شده بود که تایید امپراتور وقت روم را برای پادشاهی خود بر ارمنستان به دست آورده بود. نرسی ساسانی شاه وقت ایران برای دستگیری و محاکمه تیرداد به جرم خیانت به وطن، به ارمنستان نیرو فرستاد و تیرداد به رم فرار کرد و دولت روم را بر ضد وطن خود برانگیخت.
دولت ایران که چنین دید به دولت روم اعلان جنگ داد. سنای روم هم به نوبه خود در جلسه ۲۷ سپتامبر سال ۲۹۵ پیشنهاد جنگ با ایران را تصویب کرد. متعاقب ابلاغ این مصوبه به دولت، دیوکلتیانوس (دیوکلتیان) امپراتور وقت روم سپاهی به فرماندهی «گالریوس» داماد خود به جنگ ایران فرستاد. این سپاه ۲۶ ژوئیه ۲۹۷ میلادی در نزدیکی فرات (محلی میان جنوب ترکیه و شمال سوریه امروز) از ایران شکست خورد و گالریوس به آنتیوک فرار کرد و از سوی امپراتور روم توبیخ شد و قول جبران داد. این سومین نبرد ایران و روم در زمان سلطنت نرسی بود.
گالریوس بعدا با طرح نقشه و با یک نیروی زبده و ویژه و پس از عبور از کوهها (کوههای جنوب ترکیه و شمال عراق امروز) خود را به اردوگاه نرسی رسانید و در یک شبیخون همسر و فرزندان کوچک او ازجمله دخترانش را اسیر کرد که نرسی برای پس گرفتنشان مجبور به دادن امتیاز و امضای قرارداد صلح شد. نرسی پس از دادن این امتیاز از عمل خود احساس پشیمانی کرد، بیمار شد و به نفع پسرش هرمز ار سلطنت کناره گیری کرد.
۱۵۹۸ - پادشاهی که ترتیب سوگواری بر مرگ خود را از قبل داده بود
۲۷ سپتامبر در سال ۱۵۹۸ سوگواری دو هفتگی مرگ فیلیپ دوم شاه اسپانیا که این کشور را در صدر قدرتهای زمان قرار داده بود، به پایان رسید. جالب اینجاست که خود وی این سوگواری را قبلا اعلام کرده بود، زیرا مرگ او را در ۷۱ سالگی و از زخم معده پیشگویی کرده بودند و او در این سن بر اثر افراط در خوردن ادویه خوشبویی که از مستعمرات شرق و غرب برایش برده بودند و نیز غم شکست نظامی از انگلستان به زخم معده دچار شده بود.
فیلیپ دستور داده بود که همه مردم لباس سیاه برای خود آماده کنند ، پرده سیاه بدوزند و پس از مرگ او به مدت دو هفته، همه اسپانیا و ایتالیا و مستعمرات اسپانیا سیاهپوش شوند، از جمله دیوار شهرها!.
"مورخان " دوران حکومت ۴۰ ساله فیلیپ دوم را دوره برتری اسپانیا نوشته اند. اسپانیا در دوران حکومت او ثروتمندترین کشور جهان و از لحاظ نظامی قدرتمندترین بود. همه کارهای او حتی ازدواجش سیاسی بود. وی با ماری ملکه انگلستان ازدواج کرد تا این کشور بر ضد او نباشد حال آن که زن و شوهر در دو کشور با فاصله دور زندگی می کردند و جز چند روزی با هم نبودند.
با وجود این، فیلیپ دوم که کشور فیلیپین هنوز نام او را بر خود حفظ کرده است، مرتکب چند اشتباه و محاسبه غلط شد. یکی از آنها کوچک و حقیر شمردن نیروی دریائی انگلستان و جنگ با این کشور بود که از پروتستانهای هلند – تحت الحمایه اسپانیا – حمایت می کرد. این جنگ که در سال ۱۵۸۸ روی داد به برتری نظامی اسپانیا پایان داد. اشتباه دیگر او مصادره دارایی اسپانیاییهای مهاجر به امریکای لاتین بود که با شکنجه و آزار دادن بومیان صاحب طلا و نقره آنها شده بودند، وی با این عمل که در آغاز مورد حمایت اروپائیان قرار گرفت، دشمنان فراوانی برای خود به وجود آورد. فیلیپ دوم به جای توسل به دادگاه با صدور فرمانی نحت عنوان مجازات "شکنجه دادن دیگران " صاحب اموال آن جماعت شده بود و چون با مخالفت ضمنی پاپ روبرو شد، اعلام کرد که این اموال در سایه امنیتی که ارتش فراهم ساخته است، به دست آمده و بنابراین متعلق به بیت المال است.
جنگ دریایی با عثمانی که منافع اسپانیا را به مخاطره نیفکنده بود، یکی دیگر از اشتباههای وی به شمار می آید که باعث تضعیف ناوگان اسپانیا شد.
۱۹۳۹ - لهستان شکست کامل خورد و تسلیم نیروهای آلمان و شوروی شد و استقلال و تمامیت خود را از دست داد. جنگ لهستان ۱۹روز طول کشیده بود.
۱۹۴۱ - روزی که رضاشاه دوران تبعید خود را آغاز کرد
۲۷ سپتامبر سال ۱۹۴۱، رضا شاه یک ماه و دو روز پس از تجاوز نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به همراه خانواده اش در بندر عباس برکشتی انگلیسی «بندرا» نشست و دوران تبعید خود را آغاز کرد. این کشتی ۲۳ روز بعد در جزیره موریس (موریشس) از متعلقات انگلستان در اقیانوس هند پهلو گرفت و به رضا شاه گفته شد که تبعیدگاه او همین جزیره است و زندانی دولت انگلستان است. به این ترتیب، وی به همان گونه که با کمک انگلیسی ها به قدرت رسیده بود به تصمیم آنان قدرت را از دست داد.
رضا شاه در زمانی که یک سرتیپ قزاق بود با کودتای ۲۱ فوریه ۱۹۲۱ سردار سپه و بعدا وزیر جنگ و نخست وزیر شده بود و در ۱۵ دسامبر ۱۹۲۵ با اصلاح قانون اساسی و به موجب متمم آن به شاهی رسیده بود و دودمان پهلوی را تاسیس کرده بود که ۵۵ سال سلطنت کردند و در سال ۱۹۷۹، ایران جمهوری شد. سلطنت رضاشاه تا ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ (۲۵ شهریور ۱۳۲۰) طول کشیده بود که در این روز به اصرار متفقین که ایران را اشغال نظامی کرده بودند کناره گیری کرده بود.
تبعیدگاه رضا شاه، در سال ۱۹۴۳ به خواهش پسرش از سران متفقین که در تهران گرد آمده بودند، از جزیره موریشس به یوهانسبورک در آفریقای جنوبی تغییر یافت که ۲۶ ژوئیه سال ۱۹۴۴ در همین شهر در ۶۶ سالگی درگذشت و جسد او به قاهره انتقال یافت تا بعدا به ایران آورده و دفن شود و ....
رضاشاه در ۱۶ مارس ۱۸۷۸ در آلاشت سواد کوه واقع در استان مازندران به دنیا آمده بود و از جوانی، سپاهیگری را پیشه خود قرارداده بود.
۱۹۹۶ - اعدام خشونت آمیز دکتر نجیب الله توسط طالبان
طالبان که در آغاز کار عمدتا در مدارس مذهبی آوارگان افغانستان مستقر در پاکستان آموزش دیده بودند و بعدا بر بیشتر نواحی جنوبی و مرکزی (پشتون نشین) افغانستان مسلط شده بودند پس از یک محاصره نسبتا طولانی، ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۹۶ شهر کابل را که از طرف دولت افغانستان (دولت برهان الدین ربّانی و عمدتا تاجیکان) تخلیه شده بود، تصرف کردند و دکتر نجیب الله رئیس دولت کمونیستی سابق این کشور را که از سال ۱۹۹۲ به صورت پناهنده در دفتر سازمان ملل در کابل به سر می بُرد دستگیر کردند و پس از شکنجه فراوان و سوزاندن لبهایش با آتش سیگار، تیرباران کردند و جسدش را مقابل ساختمان مقر رییس جمهوری افغانستان به دار کشیدند و دو روز به همان صورت بر بالای دار نگهداشتند و سپس قطعه قطعه کردند. برادر نجیب الله نیز به همین سرنوشت دچار شد. نجیب الله (یک پزشک) متولد فوریه سال ۱۹۴۷ از سوسیالیست های شاخه پرچم و بعدا بنیادگذار حزب وطن بود و یک شعار او؛ «وطن یا کفن». وی از یک خانواده عضو طایفه احمدزای (از ایل قلجایی=قیلزایی) و پشتون بود که خانواده او از شهر گردیز ایالت پکتیا بودند. نجیب الله از جوانی به شاخه پرچم حزب سوسیالیست (با عقاید مارکسیستی به نام دمکراتیک خلق)پیوسته بود. نجیب الله مدتی بسیار کوتاه نیز سفیر دولت کمونیست افغانستان در تهران بود. وی پس از ببرک کرمل حدود شش سال رئیس جمهور افغانستان و آماده سازش با گروههای دیگر بود که پیشنهاد مذاکره را نمی پذیرفتند. مجاهدان شمال و عمدتا تاجیک پس از تصرف کابل و برانداختن حکومت کمونیست ها به نجیب الله که به دفتر سازمان ملل پناهنده شده بود کار نداشتند و اورا به حال خود رها ساخته بودند. نجیب الله از ۱۹۹۲ تا روز قتل در دفتر سازمان ملل زندگی می کرد. گفته شده است که ژنرال دوستم (اُزبک) که زمانی وزیر دفاع کابینه او بود مانع فرارش شده بود.
حزب وطن دوباره احیاء شده است و در سال ۲۰۱۲ به مناسبت سالگرد قتل خشونت آمیز و غیر انسانی دکتر نجیب الله (که می خواست با همین یک نام خطاب شود و نام خانوادگی برده نشود تا وابستگی اورا به یک فامیل منعکس کند) مراسمی برپا کرده بود.
مورخان معاصر ایجاد طالبان را به پای برژینسکی مشاور لهستانی تبار و ضد کمونیست و ضد روس جیمی کارتر رئیس جمهور دهه ۱۹۷۰ آمریکا نوشته اند که می خواست به دست آنان شوروی را از افغانستان اخراج و دولت کمونیستی کابل را ساقط سازد.
نجیب الله ظاهرا در پی توافقهای محرمانه قدرتهای ذینفع، در سال ۱۹۹۲ پس از فرستادن خانواده خود به خارج از کشور، دولت را تسلیم مخالفان (گروههای معروف به مجاهدین) کرده بود و به ساختمان سازمان ملل در کابل پناهنده شده بود و قرار نبود به این روز بیافتد، ولی محافظان افغانی ساختمان در جریان عقب نشینی نیروهای دولتی (دولت برهان الدین ربّانی) از کابل، او را بدون نگهبان رها کردند و رفتند. نجیب الله به رییس دفتر سازمان ملل در کابل متوسل و اورا از احتمال قتل خود آگاه و استمداد کرده بود که وی نیز برایش کاری انجام نداد.
مفسرانی که روی این حادثه دقیق شده اند، آن را یک نقطه ضعف در تاریخ سازمان ملل و تعهدات بین المللی و قول و قرارهای سران قدرتها قلمداد کرده اند. طالبان نیز پنج سال و چند ماه بعد از کابل رانده شدند و ....
دکتر نجیب الله که سالها با شعار خدمت به خلق رئیس جمهور بود، طالبان اورا که سالها در دفتر سازمان ملل پناهنده بود در ۴۹ سالگی از آنجا بیرون کشیدند و پس از شکنجه بسیار با برادرش به این صورت بر دار کردند ـ یک مورخ نوشته است که امیدوار است مشاهده این عکس، عکس جسد چائوشسکو و زنش، عکس قذافی بعد از قتل و عکس حسنی مبارک بر تخت بیماری در جلسه محاکمه و ... حس خدمت کردن را از کسی سلب نکند
انتهای پیام/
نظر شما