ورزش در ارتفاع امید آفرینی

ورزش به مثابه یک جهان اجتماعی کوچکی است که می تواند در الگومندی و آفرینشگری جامعه نقش ایفا کرده و تا حدودی در جبران اثرات منفی زندگی و تقویت امید جامعه عمل نماید.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری ایسکانیوز؛ در واقع امید برآمده از درون رویدادها و رقابت های ورزشی با تبدیل به یک انرژی ارگانیک می تواند با انتقال پیام های امید بخش به اقشار جامعه و گروه های سنی مختلف این مولفه مهم را انتقال و آموزش دهد.

به عنوان مثال در پیروزی تاریخی تیم ملی فوتبال ایران برابر استرالیا در شهر ملبورن درس های زیادی از همین جنس نهفته است. تسلیم نشدن و مقاومت در برابر افت و خیز روزگار و امید به موفقیت در لحظات سخت حیات از جمله درس آموزهای فوتبال و محصول نهال امید در ورزش است.

اما با کالبدشکافی امید، نکات و خصوصیات مهمی هویدا می شود که به اختصار به چند مورد آن اشاره می شود. در تعریف امید درک احساسی و ادراکی یک فرد از خود و همچنین یک آگاهی اجتماعی از جایگاه فرد در جامعه وجود دارد.

امید با آگاهی افراد از از سطح توانایی خود ارتباط قوی داشته و بر اساس همین آگاهی است که هدف گزاری، آرزومندی و تلاش ورزشکاران و تیم های ورزشی در مسیر موفقیت نیز شکل می گیرد.

امید با یک اراده ذهنی و عینی همراه است که می توان نشانه های آن را در رفتار و عملکرد تیم ها و ورزشکاران سخت کوش یافت.

به تعبیر اندیشمندان، امید با خود میل به پیشرفت و تغییر را در پی دارد و دارای اهداف واقع بینانه است که با توهم و خام اندیشی فاصله دارد. به گفته آرتور شوپنهاور فیلسوف شهیر غربی، امید این قدر برای بشر اهمیت دارد که بال برای پرنده.

همچنین امید را باید شیوه ای از زندگی هدفمند در نظر داشت که اتفاقی نبوده و با جبرباوری و تقدیر و پیشانی نوشت سنخیتی ندارد. در این باره می توان به پیشرفت و ارتقای والیبال ایران از یک تیم معمولی در سطح قاره ای به یک تیم قدرتمند در سطح جهانی اشاره داشت که با خودباوری و هدف گذاری در یک مسیر درست به آن جایگاه دست یافت.

امید محصول ریسک و خطرپذیری است و با محافظه کاری و عافیت طلبی قرابتی ندارد و با پرهیز از شعار و منفعل بودن با کُنش و عاملیت تحقق می یابد. به همین می توان گفت که مدیران نمایشی و منفعل در پس ذهن خود با امید قرابتی ندارند.

همچنین امید همراه با راهکار است که این مهم در سایه تفکر و برنامه و سیاست کشورهای توسعه یافته در رشته های مختلف ورزشی قابل رویت است.

امید بخشی ورزش به جامعه موضوعی مهم و کاربردی است که توجه و نگاه سیاست گذاران اجتماعی و کارشناسان‌ سلامت اجتماعی را به خود معطوف ساخته است.

در این خصوص فرآیند انتقال پیام های امید آفرین از فرستنده تا گیرنده بسیار حائز اهمیت است. محتوای پیام، شیوه انتقال در کنار توانایی درک و دریافت پیام از جانب مخاطبان بسیار مهم است. در این چرخه، نهادهای اجتماعی ، ورزشی ، فرهنگی و ارتباطی بازیگران اصلی بشمار آمده و اجزا و ارکان اصلی این فرآیند ارتباطی را تشکیل می دهند.

متاسفانه این کارکرد ورزش به صورت اصولی و کاربردی و روشمند در ورزش کشور تحقق نیافته، زیرا بین اجزا و ارکان ارتباطی و انتقال دهنده امید، هماهنگی و پیوند و هم آفرینی مناسبی وجود نداشته است. چربش حاشیه بر متن و به تعبیر جامعه شناختی نابهنجاری ا علل کژکارکرد این فرآیند است. در پیدایش این وضعیت نقش رسانه مهم و موثر است و حسب دیدگاهی که انسان امروز را محصول رسانه می داند باید در کنار تبلیغ از تعلیم هم استفاده نماید.

دولت ها و سیاست گذاران با عدم اهتمام به این‌ مولفه پیشران،به جای نیروی مولد از موانع جدی آنند و به نوعی قهرمان فرصت سوزی محسوب می شوند.

امید اجتماعی بر این اصل مهم استوار است که افراد در سرنوشت خود نقش دارند و اگر از این اصل برای ورزش وام گرفته شود، می توان مشاهده کرد که در این رهگذر تلاش ، مهارت و خلاقیت ورزشکاران و مربیان است که آنها را به موفقیت می رساند نه عوامل بیرونی و خارجی.

علاوه بر تضعیف الگوبخشی و کاهش امید آفرینی ورزش در جامعه، عدم آگاهی از این مسیله موجب افت مشارکت و کاهش گفتگو و سرمایه اجتماعی نیز شده است.

فارغ از مسئله موفقیت و پیروزی، نباید در ورزش نتیجه گرایی افراطی ، وظیفه گرایی را به محاق برده و اصل تلاش و رقابت را که خود نیروی امید بخش است را مسخ نماید. از آنجا که برد و باخت در ورزش مکمل و در کنار هم بوده و هیچ یک امری ثابت و دائمی نمی باشد، این مسئله اگر به خوبی در جامعه فهم پذیر شود سطح توقع و انتظارات متناسب با واقعیت ها و میزان توانمندی تیم ها و ورزشکاران خواهد بود. آدر نتیجه ماهیت تلاش کافی یک ارزش تلقی شده و حتی در صورت شکست ورزشکاران تلاشگر مورد تمجید قرار خواهند گرفت همانند شکست تیم ملی فوتبال ایران مقابل آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۶ که مورد رضایت و حتی شادی بخشی از مردم قرار گرفت. بازنده سرافراز (شکست همراه با حداکثر تلاش) اصطلاحی است که خط قرمز یر انکار تحسین هر پیروزی و تقبیح هر شکست می کشد.

از طرفی مفهوم امید اجتماعی همچون بسیاری از مولفه های پیشران جامعه نزد مسئولین امر ناشناخته و غیر مهم است . غفلت از امید آفرینی همین امر سبب ایجاد امواج طردشدگان و منفعلان در جامعه گشته که حتی سایه تیره نومیدی به ورزش هم گسترش یافته است. در تلاطمات اقتصادی و رفاهی و معیشتی ناشی از بی تدبیری ها هر روز شاهد رویش دانه های نومیدی و بذرهای بی تفاوتی هستیم.

از آنجا که ناامیدی ، یاس و دلزدگی به مثابه سمی برای یک جامعه می باشند یک حکمرانی خوب وظیف دارد تا با ایجاد سلامت اجتماعی با شیوه های گوناگون امید را به جامعه و زندگی مردم تزریق کند. یکی از راه ها و شیوه های امید آفرین در نهاد ورزش نهفته است. به عنوان مثال تا چندی پیش کشور برزیل یکی از مقروض ترین کشورهای جهان بشمار می آمد اما آن جامعه با فوتبال و سامبا خویشتن را از قید مصائب روحی و روانی می رهانید.

علاوه بر نقش امید در ساحت اجتماعی باید در نظر داشت که امید در ساحت فردی امید نقطه قوتی برای شخصیت فرد و پویایی آن بشمار می آید. امید علاوه بر آنکه به زندگی یک فرد معنا می بخشد در برابر رنج ها و ملالت ها ، شخصیت شکنی و از خودبیگانگی و حتی اختلالات و بیماری های روان-تنی ( (psychosomatic نیز مقاومت می کند.

بر اساس جامعه نگری و با توجه به دیافراگم وضع موجود باید عنوان داشت که در طی سال هایی که عوامل گوناگون اقتصادی، رفاهی، فرهنگی و سیاسی رنگ یاس و نومیدی را بر رخسار جامعه پاشیده است ، ورزش حتی با وجود آلاینده ها در اتمسفر و موانع در قلمرو خود با کارکردهایش به مقابله با روند کاهش امیدواری اجتماعی پرداخته و نقش مهمی از حیث امید بخشی و امید افزایی بر دوش داشته است.

اما همین نقطه امید آفرین نیز با مشکلات و چالش هایی روبروست که نمی تواند بیشینه ظرفیت های خود را در جهت انتفاع جامعه به کار گیرد. این بدان معنی است که دقیقا همان جایی که باید منشا و منبع امید آفرینی باشد، خود در برخی مواقع اسیر نومیدی و گرفتار این آفت اجتماعی می شود.

سخن آخر اینکه ورزش امروز یک درمان برای جهان آشفته نوین است. از آنجا که رویدادهای ورزشی بر زندگی بسیاری از مردم سیطره یافته ، ورزش در احیای جامعه ناشاد و کم امید ایرانی در کنار سایر عوامل از نقش قابل توجهی برخوردار است. ورزش نباید در اثر کج فهمی ها و سو مدیریت ها در "تله کم ارزشی" گرفتار شده تا نصیب و فرصت های زیادی از جامعه و مردم دریغ و دور گردد.

مجید خاتونی(جامعه شناس و مدیر ورزشی)

کد خبر: 1123976

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =