به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، وزیر آموزش وپرورش در بین خبرنگاران با اشاره به کلاسهای بدون معلم بهویژه در دوره ابتدایی، وعده داد تا نیمههای مهر برای آنها معلم تامین شود. وقتی رسانهها در این باره از او، آمار و ارقام مطالبه میکنند، میگوید آمار دقیقی در این زمینه در دست نیست ولی تعداد، خیلی کم است! او در ادامه با طبیعی خواندن این اتفاق و تکرار آن در سالهای ماضی، آرام و آسوده از کنار ماجرا عبور میکند.
نباید پرسیده شود سامانه جامع منابع انسانی آموزش وپرورش، بانک اطلاعاتی مدارس، مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزشوپرورش، معاونت توسعه منابع و پشتیبانی، ستاد راهبری پروژه مهر همراه با شمار قابل ملاحظهای از کارگروهها یا قرارگاههای پرسروصدای به اصطلاح جهادی برای پیادهساری تحول، مشاوران و ملازمان حقوق بگیر پرفیس و افاده، در این وسط چه کارهاند که دست وزیر از آمار و ارقام تهی است که مجبور است برای فرار از واقعیتها، دست به دامن واژههای چند پهلو و مبهم شده یا اکتفا به تکراری بودن این معضل درطی سالهای گذشته، ترک فعل اطرافیان خود را ماست مالی یا توجیه میکنند؟! چه خوب گفتهاند « آفتابه و لگن هفت دست اما شام و ناهار هیچی !» خروجی این نشست و برخاستهای پرخرج و برج چه آورده ملموسی برای مدارس به ارمغان داشته است؟
گرچه بیان این گفته، ممکن است به مذاق ملازمان و اطرافیان وزیر خوش نیامده یا گوش سنگین آنها توان شنیدنش را نداشته باشد اما باید قبول کرد، به رغم به کار بستن تمامی آن ترفندهای کهنه و تکراری گذشته در حوزه تامین منابع انسانی، پاندمی کمبود معلم در دورههای مختلف تحصیلی بهویژه دوره ابتدایی در سال تحصیلی جدید بسیار متفاوت از گذشته، خود را نشان داده است. به رغم اختیاری شدن بازنشستگی معلمان تا مرز ۶۵ سالگی برای اولین بار، تشکیل کلاسهای پرتراکم ۴۰ تا ۵۰ نفره، رشد فزاینده آمار مدارس ۲ نوبته، تدریس اجباری و مالایطاق مدیر و دیگر عوامل اجرایی مدرسه، حذف گروهها یا انجمنهای علمی آموزشی از چرخه تخصیص و دریافت نیروی موظف، فراموش شدن جذب مشاور و مربی، التماس به بازنشستگان برای پرکردن کلاسهای خالی از معلم، پرداخت اضافه تدریس به آموزگاران و دبیران رسمی یا تمام وقت تا بار عام دادن به لشگری از معلمان خرید خدماتی هنوز نه «خیلی کم» که شمار قابل ملاحظهای از کلاسهای درس بدون معلم باقی مانده است. اطلاعات رسیده از استانها، نشان میدهد مسأله کمبود معلم، امسال بسیار جدیتر از گذشته است.
وزارتخانهای که قریب به ۴۴ درصد دانش آموزان دوره ابتدایی آن، با فقر یادگیری در مهارت پایه یعنی خواندن و نوشتن دست و پنجه نرم میکنند با چه رویی از نصیب برابر آموزشی، تقویت مدارس دولتی، بالابردن کیفیت یا اجراییسازی تحول دم میزند در حالی که در حوزه برنامهریزی آموزشی، ساماندهی و تامین منابع انسانی قدم جدی و موثری برنداشته است؟! پر معلوم است که آثار و عواقب زیانبار این کمبود، قطع به یقین تنها متوجه مدارس دولتی بهویژه در مناطق نابرخودار آموزشی است.
مدارس خاص دولتی از جمله سمپاد، نمونه دولتی، شاهد و هیات امنایی به عنوان شهروندان درجه یک، علاوه بر نداشتن نگرانی برای جذب معلم مورد نیاز از طریق ادارات آموزش وپرورش همراه با دیگر مدارس خصوصی به اندازه کافی پول در حساب مدرسه دارند تا نگران حتی کلاسهای جبرانی خود نباشند. بیچاره دانشآموزان مدرسههای عادی دولتی که باید به عنوان شهروندان درجه ۲ علاوه بر بینصیب ماندن از نعمت معلم، عدالت آموزشی، یک ریال هم در حساب مدرسه نداشته باشند تا ضروریترین نیازهای مدرسه را بپردازند آن گاه آقای وزیر، شعار امسال آموزش وپرورش را تقویت مدارس دولتی میداند!
* معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش
انتهای پیام/
نظر شما