به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از اصفهان، ایران، سرزمینی با تاریخی غنی و فرهنگی چندلایه، همواره میزبان آیینها و جشنهایی بوده که ریشه در باورهای دینی و سنتهای باستانی دارد. از دوره دیلمی تا صفویه و قاجار، این آیینها نهتنها بهعنوان مراسمی مذهبی، بلکه بهعنوان بخشی از نظام اجتماعی و حکومتی، در فضاهای شهری اجرا میشدند. مساجد جامع، حوزههای علمیه، تکیهها، حسینیهها و حتی کاخهایی مانند کاخ جهاننما، صحنه برگزاری این مراسم بودند که بانظم و برنامهریزی دقیق، هویت فرهنگی شهرها را تقویت میکردند.
آغاز آیینهای مذهبی: از دیلمیان تا صفویه
نخستین اسناد تاریخی از برگزاری مراسم عاشورا و محرم به سال ۳۲۳ هجری قمری و دوره دیلمیان بازمیگردد. در این دوره، دستور داده شد که مردم لباس سیاه بر تن کنند و زنان در مراسم عزای حسینی مشارکت فعال داشته باشند. این آیینها در دوره صفویه به اوج شکوه خود رسید و با تکامل یافتن تعزیه، به یکی از برجستهترین نمایشهای مذهبی ایران تبدیل شد. در دوره قاجار، تعزیه با تجملات بیشتری برگزار میشد و چادرهای بزرگ در محلههای شهرهایی مانند اصفهان، صحنه بازسازی واقعه کربلا بودند.
علاوه بر عاشورا، جشنهای میلاد پیامبر اکرم (ص) و عید غدیر خم نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. این جشنها با آذینبندی شهرها، آتشبازی، نصب پارچههای رنگارنگ و توزیع نذورات همراه بود. در دوره صفویه، دیلمیان دستور داده بودند که این مراسم باشکوه هرچهتمامتر برگزار شود و حتی سردر کاخ جهاننما برای این منظور آراسته میشد. این آیینها تنها به مراسم مذهبی محدود نبودند؛ پس از پایان مراسم، نظام حکومتی موظف بود به امور علما و نیازهای دینی رسیدگی کند.
فضاهای عبادی: از خانقاه تا تکیه و حسینیه
فضاهای عبادی در ایران، از خانقاههای صوفیان تا تکیهها و حسینیهها، نقش مهمی در برگزاری آیینهای مذهبی داشتند. خانقاهها که در ابتدا محل عبادت صوفیان بودند، بهتدریج به فضاهایی برای مراسم عاشورا تبدیل شدند. از دوره صفویه به بعد، با افزایش نیازهای مذهبی شهرها، تکیهها و حسینیهها بهعنوان فضاهای مستقل عبادی شکل گرفتند. این مکانها، بهویژه در ایام محرم، با برپایی چادرهای بزرگ و اجرای تعزیه، به کانونهای فرهنگی و مذهبی شهرها تبدیل شدند.
تعزیه، بهعنوان یک نمایش مذهبی، ریشههایی در سنتهای کهن ایرانی، مانند سوگواری برای سیاوش در تاریخ بخارا، دارد. در این مراسم، مردم با پوشیدن لباس سیاه، تراشیدن سر و پرهیز از گناه، به سوگ مینشستند. در دوره قاجار، تعزیه در شهرهایی مانند اصفهان به اوج رسید و با بازیگران حرفهای و چادرهای عظیم، به یکی از باشکوهترین آیینهای مذهبی ایران تبدیل شد. تصاویر بهجامانده از این دوره، توانایی ایرانیان در بازسازی تصویری و نمایشی واقعه کربلا را بهخوبی نشان میدهد.
جشنهای مذهبی و همزمان با نوروز
یکی از نکات جالب در تاریخ آیینهای ایرانی، همزمانی برخی مراسم مذهبی با نوروز است. برای مثال، در سال ۹۸۸ هجری شمسی، دهه محرم با ۲۵ اسفند آغاز شد و تا ۵ فروردین ادامه یافت. در این دوره، به دلیل تقارن محرم و نوروز، مراسم نوروزی بهصورت استثنایی سه روز برگزار شد. این همزمانی، نمونهای از انعطافپذیری فرهنگی ایران در تلفیق آیینهای مذهبی و ملی است.
تا پیش از دوره قاجار، مراسم سلطنتی در قصرها برگزار میشد و مردم عادی امکان حضور در آنها را نداشتند. اما از دوره قاجار به بعد، این آیینها عمومیتر شدند و مردم عادی نیز در جشنها و عزاداریها مشارکت کردند. این تحول، به تقویت حس تعلق اجتماعی و فرهنگی در میان مردم کمک کرد.
تنوع آیینها در میان اقوام و ادیان
ایران، بهعنوان کشوری چندفرهنگی، میزبان آیینهای متنوعی از ادیان و اقوام مختلف بوده است. ارامنه اصفهان در کلیساها و صومعههای خود مراسم عروسی و جشنهای مذهبی برگزار میکردند. یهودیان، پنجروز پس از جشن سال نوی خود، مراسم سکوت را اجرا میکردند. زرتشتیان نیز آیینهایی مانند جشن تکلیف داشتند که با سنتهای کشاورزی و نوروز پیوند خورده بود. این تنوع، جلوهای از همزیستی مسالمتآمیز ادیان در ایران را به نمایش میگذارد.
چالشهای امروزی: حفاظت از میراثفرهنگی
امروزه، باوجود غنای تاریخی و فرهنگی این آیینها، برخوردهای نادرست با فضاهای شهری مانند میدان نقشجهان، بهعنوان یکی از مهمترین کانونهای برگزاری این مراسم، چالشهایی ایجاد کرده است. استفاده از اسکوتر و موتور در این میدان، بازی والیبال در نزدیکی بدنه مسجد جامع عباسی، و رفتارهای ناشایست برخی افراد، به میراثفرهنگی این مکان آسیب میرساند. درحالیکه در شهرهایی مانند پاریس و مادرید، اسکوتر بهعنوان ابزار تردد در مسیرهای مشخص استفاده میشود، در ایران گاهی بهصورت تفریحی و بینظم به کار میرود.
حفاظت از این میراث نیازمند همکاری مردم و مدیران شهری است. آموزش صحیح به نسل جدید، برنامهریزی دقیق برای استفاده از فضاهای شهری، و تقویت حس تعلق به این مکانها، میتواند به حفظ این داراییهای ارزشمند کمک کند. میدان نقشجهان، کلیسای وانک، کنیسههای یهودیان، و دیگر فضاهای تاریخی، نهتنها بخشی از هویت ایران هستند، بلکه با خلق خاطرههای مشترک، پیوندی عمیق بین نسلها ایجاد میکنند.
نقش مردم در پاسداری از میراث ناملموس
مردم، نگهبانان اصلی میراثفرهنگی ناملموس ایران هستند. آیینهایی مانند تعزیه، عاشورا، و جشنهای میلاد، تنها با مشارکت فعال مردم زنده ماندهاند. اگر این میراث به نسل بعدی منتقل شود، نهتنها هویت فرهنگی ایران حفظ خواهد شد، بلکه حس غرور و تعلق به این سرزمین در دل نسلهای آینده نیز ریشه خواهد دواند.
این آیینها، از عاشورا تا نوروز، از تکیهها تا کاخها، نهتنها بخشی از تاریخ ایران هستند، بلکه روح زنده فرهنگ این سرزمیناند. با حفاظت از این میراث و برخورد مهربانانه با فضاهای شهری، میتوانیم این گنجینه را به نسلهای آینده هدیه دهیم.
خبرنگار: علی معینی
انتهای پیام/
نظر شما