یزد، نامی که سالها با معماری خشتی، بادگیرهای سربلند، قناتهای کهن و لقب «دارالعباده» در ذهن ایرانیان جا افتاده، امروز بُعد دیگری از هویت خود را به کشور و حتی جهان معرفی کرده است؛ بُعدی که بر بستر دانش پزشکی، تخصصهای پیشرفته و سرمایه انسانی شکل گرفته و به تدریج این استان کویری را به یکی از قطبهای اصلی گردشگری سلامت در جنوب و مرکز کشور بدل ساخته است.
در حالیکه در بسیاری از استانهای ایران، گردشگری سلامت هنوز نیازمند سرمایهگذاری گسترده و آشنایی اولیه با مفاهیم جهانی این صنعت است، یزد با مسیری آرام اما پیوسته، توانسته در طی چند دهه، اعتبار درمانی خود را تثبیت کند و اکنون بیماران و مسافران سلامت، نهتنها از استانهای اطراف بلکه از کشورهای همسایه نیز راهی این شهر میشوند. این تغییر جایگاه، حاصل تلاقی چند عامل مهم است: پیشینه درمانی قوی، وجود مراکز تخصصی و فوق تخصصی، هزینههای مقرونبهصرفه نسبت به کیفیت، و در نهایت، امنیت و آرامش شهری که برای بیمار و همراهش اهمیت حیاتی دارد.
اگر تقویم را به دهههای گذشته برگردانیم، میبینیم ریشه این جایگاه، در روزهای نخستین توسعه مدرن پزشکی در یزد جوانه زده است. این استان با وجود فاصله جغرافیایی از پایتخت و مراکز بزرگ، توانست با اتکاء به پزشکان بومی تحصیلکرده، خیرین سلامت و نگاه اجتماعی به درمان، زیرساختهای مهم درمانی را پایهگذاری کند. بیمارستانهایی چون شهید صدوقی، شهدای کارگر، افشار، فرخی، و سپس مراکز فوق تخصصی در رشتههای خاص، نقشهی درمان یزد را چنان بر فراز استانهای اطراف گستردند که به مرور زمان بیماران از کرمان، هرمزگان، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و حتی بخشهایی از اصفهان و خوزستان راهی این شهر شدند.
شهرت یزد در یک حوزه ویژه، آن را حتی فراتر از سطح ملی برد؛ درمان ناباروری. مرکز تحقیقات و درمان ناباروری یزد، که در محافل علمی و تخصصی کشور به عنوان پیشتاز در تکنیکهای درمان ناباروری شناخته میشود، امروز به مقصدی برای هزاران زوج از سراسر ایران و مناطقی خارج از کشور بدل شده است. موفقیت این مرکز، با تیم پزشکی ماهر و بهرهگیری از فناوریهای روز، نهتنها کیفیت درمان را ارتقا داده، بلکه مدل جدیدی از همافزایی بین خدمات درمانی و گردشگری را در یزد ایجاد کرده است. همراهان این بیماران، در مدت اقامت خود، فرصت بازدید از بافت تاریخی، مراکز فرهنگی و جاذبههای طبیعی کویر را پیدا میکنند؛ ترکیبی که معنای «گردشگری سلامت» را به شکلی عینی در یزد تجسم میبخشد.
یزد در حوزههای دیگری نیز آوازه دارد. جراحی قلب باز و آنژیوپلاستیها، درمان سرطان با تجهیزات رادیوتراپی بهروز، جراحیهای تخصصی چشم مانند پیوند قرنیه، اعمال جراحی ارتوپدی پیچیده، و خدمات تصویربرداری پیشرفته مانند MRI و CT اسکن با استانداردهای بینالمللی، باعث شده این استان در عرصه درمانهای پیچیده و حساس، حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. پزشکان فوق تخصص در این مراکز، بخش بزرگی از آنها با تجربههای بینالمللی و تحصیل در دانشگاههای معتبر جهان، نهتنها بیماران بومی بلکه یک حوزه وسیع در نیمه جنوبی و مرکزی ایران را پوشش میدهند. این شبکه درمانی، یزد را به یک «مرکز ارجاع پزشکی» بدل کرده است؛ جایی که بیمار از استان همجوار به آن منتقل میشود، زیرا اطمینان دارد که هم کیفیت درمان بالاست و هم دسترسی سریع به تجهیزات و پزشکان متخصص وجود دارد.
جنبه اقتصادی گردشگری سلامت در یزد را نمیتوان نادیده گرفت. هزینههای درمان در این استان، به نسبت کلانشهرهایی چون تهران یا شیراز، در بسیاری از رشتهها کمتر است، اما کیفیت خدمات بالاست؛ همین تناسب باعث شده بیماران، علاوه بر اعتماد به توان علمی پزشکان، با انگیزه اقتصادی نیز این سفر را انجام دهند. اضافه کنیم که هزینههای اقامت و زندگی در یزد، بویژه با وجود اقامتگاههای سنتی، مهمانسراها و هتلها، برای بیمار و همراهش مقرونبهصرفهتر است.
این امر باعث میشود که بسیاری از بیماران، در کنار درمان، با کمترین فشار مالی، روزهای نقاهت خود را در فضایی آرام و دلپذیر سپری کنند. قدم زدن در بافت تاریخی، بازدید از باغ دولتآباد، میدان امیرچخماق، و حتی تورهای کویرنوردی کوتاه پس از بهبودی، بخش جذاب و متفاوتی از تجربه یک بیمار در یزد محسوب میشود؛ تجربهای که در بسیاری از کشورها به عنوان «Healing Tourism» یا گردشگری شفابخش تعریف شده و اکنون در یزد رنگ بومی و ایرانی گرفته است.
اما این مسیر روشن هم چالشهایی دارد. نخستین چالش، ظرفیت محدود برخی مراکز درمانی است. هر چه تعداد بیماران ورودی افزایش یابد، تختهای بیمارستانی، اتاقهای عمل و وقت پزشکان تحت فشار بیشتری قرار میگیرد و اگر مدیریت منابع به روز نباشد، کیفیت خدمات کاهش پیدا میکند. دومین چالش، زیرساختهای اقامتی ویژه بیماران است. برای بیماران به ویژه آنها که از خارج استان میآیند، وجود هتلها و سوئیتهای بهداشتی نزدیک مراکز درمانی با دسترسی آسان، یک ضرورت است؛ در حال حاضر بخشی از بیماران در اقامتگاههایی میمانند که برای بیماران طراحی نشدهاند و این میتواند فرآیند نقاهت یا رفتوآمد را دشوار کند.
از نگاه آیندهپژوهانه، یزد میتواند با چند اقدام راهبردی، برند گردشگری سلامت خود را به سطح ملی و سپس بینالمللی ارتقا دهد. نخست، بازاریابی حرفهای این خدمات در کشورهای هدف، بخصوص حوزه خلیج فارس، آسیای مرکزی و حتی برخی کشورهای آفریقایی که دسترسی محدود به خدمات پیشرفته دارند. دوم، ایجاد هماهنگی میان بخش درمان و گردشگری برای ارائه بستههای کامل شامل درمان، اقامت، حملونقل و برنامههای فرهنگی. سوم، پیوستن فعالتر مراکز درمانی استان به استانداردهای بینالمللی اعتبارسنجی بیمارستانی (مثل JCI) که خود اعتماد بیماران خارجی را جلب میکند. چهارم، توسعه تخصصی بخشهای پزشکی که یزد در آنها سرآمد است و ایجاد «مراکز ممتاز» ملی و منطقهای.
تجربه نشان داده که آنچه بیماران را از کیلومترها دورتر به یک شهر میکشاند، بیش از هر چیز، اعتماد است. یزد این اعتماد را طی سالها ساخته و حالا باید آن را حفظ و تقویت کند؛ هر عمل جراحی موفق، هر تعامل انسانی بین پزشک و بیمار و هر تجربه دلپذیر فرهنگی برای همراهان، حلقههای این اعتماد را محکمتر میکند. اگر مدیریت شهری، بخش خصوصی و کادر درمان دست در دست هم دهند، آیندهای نه چندان دور را میتوان تصور کرد که در آن، یزد به عنوان «مقصد اول گردشگری سلامت ایران» شناخته میشود؛ شهری که میتوان در آن، در آرامش کویر درمان شد و همزمان از غنای تاریخ و فرهنگ بهره برد.
محمد مهدی داوری_فعال دانشجویی
انتهای یادداشت/
نظر شما