۱۶ آذر تنها یک تاریخ نیست؛ بلکه تپشی است در قلب دانشگاه، نشانهای از بیداری، آزادگی و مسئولیتپذیری نسل جوان. این روز یادآور این حقیقت است که دانشجو بودن تنها به درس خواندن محدود نمیشود؛ بلکه به معنای داشتن دغدغه، پرسشگری، ایستادن پای حقیقت و تلاش برای ساختن آیندهای روشنتر است.
دانشجو نماد امید است؛ امید به فردایی که با اندیشه روشن، اراده محکم و صدای عدالتخواهانهاش ساخته میشود. اما امید تنها یک واژه نیست؛ زیستن در امید یعنی پیوسته در تلاش بودن، در برابر ناامیدی سر خم نکردن و هر روز از نو برای بهتر شدن برخاستن.
دانشگاه همیشه خانه آرمانخواهانی بوده که نمیخواهند جهان را همانطور که تحویل گرفتهاند، به نسل بعد بسپارند. آنها میخواهند آن را بهتر، انسانیتر و عادلانهتر کنند. در سنگفرشهای سرد محوطه، در سکوت کتابخانهها و در گفتوگوهای داغ کافههای دانشجویی، ردی از آرزوهای بزرگ و اندیشههای بیدار دیده میشود؛ ردی از کسانی که باور دارند تغییر حتی ناآرام و کوچک از همینجا آغاز میشود.
۱۶ آذر یادآور شجاعت است؛ شجاعتی که از دل آگاهی میجوشد. این روز به ما یادآوری میکند که حرمت قلم، حرمت جان و حرمت آزادی اندیشه چقدر ارزشمند است و این ارزشها چگونه با تلاش، ایستادگی و روشنبینی دانشجویان زنده مانده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. هر دانشجو که امروز پای درس مینشیند، در واقع وارث تاریخی طولانی از مقاومت فکری، آزاداندیشی و وفاداری به حقیقت است.
امروز، روز توست؛ تو که به جای سکون، حرکت را انتخاب میکنی؛ به جای سکوت، اندیشیدن را و به جای تکرار، خلق کردن را. تو که باور داری پرسیدن آغاز راه فهمیدن است و فهمیدن آغاز راه رهایی.
دانشجو بودن یعنی با جهان رودررو شدن؛ با پرسشهایش، با بیعدالتیهایش، با زیباییهایش و با تناقضهایش. یعنی همزمان هم منتقد بودن و هم سازنده؛ هم رویابین بودن و هم واقعگرا؛ هم شور داشتن و هم شعور.
در این روز، شاید خوب باشد لحظهای مکث کنیم و از خود بپرسیم: اگر دانشگاه قلب جامعه است، ما دانشجویان چگونه میتپیم؟ آیا ضربان ما گرم، روشن و زنده است؟ آیا اندیشههای ما میتوانند چراغی کوچک برای مسیر آینده باشند؟
روز دانشجو فقط روز یک گروه نیست؛ بلکه روز آینده است. روز تمام کسانی است که میدانند هیچ جامعهای بدون فکر، بدون نقد، بدون علم و بدون آزادی پیش نمیرود.
فعال رسانهای*
انتهای یادداشت/
نظر شما