به گزارش ایسکانیوز و به نقل از اعتماد رسیدگی به این پرونده از ٢ مهر ٩٢ با تماس زنی میانسال با کلانتری پاکدشت آغاز شد. او به کارآگاهان گفت: «امروز صبح دامادم برای آشتی با دخترم به خانه ما آمد اما با ما درگیر شد و ناگهان با چاقوی آشپزخانه، دخترم را کشت. من در خانه را روی او قفل کردهام تا نتواند فرار کند.» با تماس زن میانسال به سرعت تیمی از کارآگاهان به محل اعزام و وارد خانه شدند. آنها در همان ابتدا با داماد خانواده روبهرو شدند که چاقویی در دست داشت و بالای سر جنازه همسرش (مقتول) نشسته بود. با دستگیری او و انتقالش به کلانتری پاکدشت، پروندهای با موضوع «قتل عمد» تشکیل و برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان ویژه جرایم جنایی قرار گرفت.
متهم در بازجوییها به آنها گفت: «من در مغازه نانوایی کار میکردم و زندگی بدی نداشتم اما چند وقت پیش، کارم را از دست دادم. همین موضوع باعث شد تا با همسرم اختلاف پیدا کنم. او مدام به من سرکوفت میزد و سرانجام قهر کرد و به خانه مادرش رفت. چند هفتهای آنجا ماند تا اینکه روز حادثه، تصمیم گرفتم به خانه مادرزنم بروم و با همسرم آشتی کنم. وقتی رسیدم، همسرم خانه نبود و مادرزنم از من خواست منتظر بمانم. همین کار را انجام دادم اما وقتی همسرم برگشت و من را دید، دوباره ناسزا گفت. عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم و من با چند ضربه چاقوی او را کشتم.»
با ثبت اعترافات متهم، کیفرخواست پرونده با موضوع اتهامی «قتل عمد» تشکیل و برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی ارسال شد. صبح دیروز در آغاز رسیدگی به پرونده در این شعبه، مادر مقتول خواستار قصاص متهم شد و گفت: «دخترم، یک دختر ١٢ ساله داشت که من ولیدم او هستم. حاضرم تفاضل دیه را پرداخت کنم تا متهم قصاص شود. دخترم به خاطر بیکاری دامادم با او اختلاف داشت برای همین از خانه قهر کرد و ٢٠ روزی در خانه من بود. روز حادثه دامادم آمد تا آشتی کند اما دخترم خانه نبود. من از او دعوت کردم منتظر بماند تا دخترم برگردد اما وقتی دخترم آمد، با دیدن شوهرش (متهم) عصبانی و با او درگیر شد. ناگهان دامادم کارد آشپزخانه را برداشت و دو ضربه به دخترم زد. او روی زمین افتاد و من با دیدن این صحنه، سریع از اتاق بیرون رفتم و در را قفل کردم.»
براساس قانون مجازات اسلامی، اگر مردی اقدام به قتل زنی کند، اولیای دم برای قصاص متهم باید نصف دیه کامل یک انسان (٩٨ میلیون تومان) را پرداخت کنند.
در این پرونده نیز مادر مقتول، این موضوع را پذیرفت تا پس از او نوبت به متهم برسد. مرد جوان وقتی پشت جایگاه ایستاد، گفت: «من آن روز رفته بودم با همسرم آشتی کنم اما کارم به قتل کشید. نمیخواستم او را بکشم. وقتی به خانه آمد، فحش داد و با من درگیر شد. عصبانی شدم و با چاقوی آشپزخانه چند ضربه به او زدم. قصد کشتن نداشتم و تقاضای بخشش دارم.» در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
105105