روایتی از حادثه هفتم تیر سال 60

استاندار سابق سمنان معتقد است حادثه هفتم تیر بسیار تلخ، قابل درک اما غیرقابل وصف است.

به گزارش گروه استان های ایسکانیوز، حادثه دلخراش انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی ایران در 7 تیر سال 1360 در حالی رخ داد که این حادثه دقیقا 6 روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری و یک ماه قبل از فرار مسعود رجوی سرکرده منافقین خلق به فرانسه صورت گرفت.

عامل انفجار فردی به نام محمدرضا کلاهی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان،به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد و از مسئولیت خود به عنوان مسئول دعوت‌ها برای جلسات برای بمب گذاری استفاده کرد.

امام خمینی(ره) در همان زمان پیامی به همین مناسبت صادر نموده و فرمودند: این کور دلان مدعی مجاهدت برای خلق گروهی را از خلق گرفتند که خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند ایشان همچنین تاکید کردند: بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان بود.

رهبر انقلاب نیز در مورد حادثه هفتم تیر فرمودند: مسئله‏ هفتم تیر، حادثه‌‏ای فراموش‏ نشدنى در تاریخ انقلاب ماست و هنوز هم در دنیاى سیاست و در سطح جهان، هفتم تیر قابل طرح و احتجاج است. در ماجراى هفتم تیر، دو گروه رسوا شدند: گروه اول کسانى بودند که ادعا میکردند طرفدار مردم و خلق و انقلابند. گروه دوم، قدرتهاى جهانى مدعى حقوق بشر و ضدیت با تروریسم بودند. البته باز هم سردمداران سیاستهاى جهانى، با وقاحت و گستاخى همین شعارها را میدهند و هنوز هم سردمداران رژیم امریکا و بسیارى از کشورهاى اروپایى ادعا می‌کنند که با تروریسم مخالفند! لیکن مسئله‏ تبلیغات و هیاهو و جنجال یک مسئله است، و واقعیتهایى که براى مردم آگاه و بصیر در سطح عالم روشن می‌شود، مسئله‏ دیگرى است.

از تلخ ترین حوادث انقلاب حادثه دردناک هفتم تیر بود

محمدرضا خباز استاندار سمنان در گفت وگو با خبرنگار ایسکانیوز، اظهار داشت: یکی از تلخ ترین حوادث انقلاب حادثه دردناک هفتم تیر بود، حادثه ای که سیدالشهدای انقلاب یعنی شهید بهشتی به قول امام راحل بهشت یک امت و 72 نفر از قوای مختلف در حادثه حزب جمهوری به دست منافقین این واقعه اتفاق افتاد.

وی افزود: صبح هفتم تیر به مسوولیتی که در سرپرستی اداره مبارزه با مواد مخدر داشتم به تهران رسیدم که شاهد شرایط بسیار دردآور و ناراحت کننده این اتفاق بودم.

استاندار سابق سمنان با اشاره به این که حضور در آن مهلکه و قتلگاه میسر نبود، گفت: زیرا نیروهای نظامی و انتظای اجازه ورود به آنجا را نمی دادند.

وی ادامه داد: مردم سراسر تهران جمع شده و شعارهایی علیه منافقین استکباری جهان یعنی آمریکا و ولد نامشروع او یعنی اسرائیل می دادند در نتیجه برای آن که آرامشی در میان مردم به وجود بیاورند تا مردم صحنه را خالی کرده تا بتوانند مامورین کارشان را انجام دهند دست قطع شده شهید بهشتی را به داخل جمعیت آوردند.

حادثه بسیار تلخ قابل درک اما غیرقابل وصف

خباز با بیان این که این حادثه بسیار تلخ قابل درک است اما قابل وصف نبود، افزود: عده ای احساس خطر می کردند که نکند اتفاق دوم در بیت حضرت امام راحل صورت پذیرد زیرا منافقین در همه جا رسوخ کرده و با قیافه های حق به جانب و ظاهرا اسلامی کارهای ضدانسانی و ضدبشری انجام می دادند.

وی تصریح کرد: عده ای خود را به بیت امام رساندند و از کوچه و اطراف آنجا پاسداری و نگهبانی می کردند؛ پس این واقعه در روزهای آینده مردم به منظور تشییع پیکر شهیدان آماده شدند که یک مراسم فوق العاده عظیمی برای آنها صورت گرفت و جمعیت انبوهی از مردم که نمیتوان گفت چند نفر بودند تا بهشت زهرا این پیکرها را روی دست بردند.

استاندار سابق سمنان افزود: منافقین به این شعار اعتقاد داشتند که می گفتند هدف وسیله را توصیه می کند یعنی ما برای رسیدن به هدف از هر ابزاری چه ابزار مشروع و چه نامشروع استفاده می کردند.

وی تصریح کرد: پس از بنی صدر که عدم کفایتش به وسیله مجلس تصویب و امام راحل هم تایید کرده بودند از ریاست جمهوری عزل شد، بنابراین قصد داشتند رعب و وحشتی را در دل مردم بیندازند تا مردم تن به این ذلت و خواری دهند آنها تصور می کردند اگر فشار را فوق العاده بر مردم حاکم کنند ممکن است مردم سر تسلیم فرود آورند یا امام راحل از مواضع عدالت خواهیشان عقب نشینی کنند.

خباز افزود: به طور مثال به یاد دارم در روزی داخل خیابان های تهران بی دلیل درب مغازه می رفتند و به محض آن که عکس امام راحل را در مغازه ای می دیدند با اسلحه مغز صاحب مغازه را متلاشی می کردند یا اگر جوان مسلمانی را در خیابان می دیدند فورا او را در خیابان به خاک و خون می کشادند زیرا قصد داشتند تا رعب و وحشتی در دل مردم بیندازند تا مردم احساس کنند انقلاب رو به سقوط است و بعد خودشان را در میان مردم مطرح و از آب گل آلود ماهی طمع خود را بگیرند.

استاندار سابق سمنان افزود: شرایط در آن زمان بسیار بد و سخت بود، هنوز حادثه هفتم تیر به پایان نرسیده بود که هشتم شهریور آغاز شد اما خدای متعال را سپاسگذاری میکنیم که مردم به پیروی از امام راحل چنان در صحنه حضور پیدا کردند که تمام توطئه های دشمن یکی پس از دیگر خنثی شد، یعنی اگر آمریکا ادعا کند می توانیم کاری را انجام دهیم اما خودمان انجام نمی دهیم هیچ کس باور نمی کند و خود آمریکا چنین ادعایی نخواهد کرد.

خباز گفت: تعدادی از شهدای 7 تیر از نمایندگان مجلس، تعدادی از قوه قضاییه و تعدادی از قوه مجریه بودند که یاد دارم در مجلس از عدد افتاده بود مجروحین این حادثه را که نماینده مجلس بودند را با برانکاردهایشان به داخل مجلس می بردند تا یک روز هم مجلس تعطیل نشود.

وی افزود: در صورت آن که تدبیر حکیمانه امام و در صحنه بودن و اطاعات محض مردم از امام نبود همان حرکت به تنهایی برای سقوط انقلاب کافی بود.

خون به ناحق ریخته شهید بهشتی بر انسجام کشور افزود

استاندار سابق سمنان افزود: خون به ناحق ریخته شهید بهشتی و 72 نفر از یارانش چنان بر انسجام کشور افزود که هنوز آثار و برکات آن نصیب ملت می شود و طعم شیرین، تلاوت، یکدلی، همزبانی و همصدایی مردم پشت سر رهبرشان بحمدالله کشور را از یک خطر حتمی نجات داد.

خباز در پاسخ به این سوال که هدف منافقین از این بمبگذاری چه بود، گفت: هدف آنها ایجاد رعب وحشت در دل مردم بود و آن که مردم را به ستوه بیاورند زیرا هر روز به یارانشان پیام می دادند که تا یک الی دو ماه نهایت شش ماه دیگر انقلاب ساقط و انقلابیون کنار می روند و در نتیجه منافقین بر مسند حکومت تکیه می زنند.

استاندار سابق سمنان افزود: مظلومیت شهید بهشتی بر همگان روشن شد، منافقین شخصیت های برجسته کشور در مرحله اول شهید مطهری در مرحله دوم شهید بهشتی را یکی پس از دیگری از سر راه برداشتند تا به اهدافشان برسند اما به حول قوه الهی به اهدافشان نرسیدند.

901/900

کد خبر: 959067

وب گردی

وب گردی