گروه دانشگاه ایسکانیوز، بر سردستاوردهای ابتدایی توافق نامه برجام از ابتدا تعارضاتی وجود داشت، رهبر معظم انقلاب در فروردین 94 شروط نهگانهای را برای رئیس شورای عالی امنیت ملی و ریاست جمهوری فرستادن و هدف از برجام را لغو تحریمهای ظالمانه که نهایتا به بهبود وضعیت اقتصادی و معیشت مردم ختم میشود، عنوان کردند اما با گذشت زمان در دیماه سال 97 برخی از مسئولان تیم مذاکره کننده اظهار کردن هدف برجام اقتصادی نبود بلکه هدف امنیتی- هستهای و خارج شدن نام ایران از شورای امنیت است. این کاملا در تعارض با بیانات رهبر انقلاب بود و این عجیب است که در گفتمان رئیس دستگاه دیپلماسی کشور چنین تعارض و تغییر زاویهای دیده شود.
با هدفی که مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند، برجام را دنبال کردیم. پس از تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی اقداماتی را در طبقتوافقنامه انجام دادیم. از جمله اینکه 2/3 از سانتریفیوژ را در 15 سال کاهش دهیم، ذخایر غنیسازی شده را پاک سازی کنیم، راکتور آب سنگین را دیگر تولید نکنیم و همین طور تاسیسات غنیسازی را در کشور بسط ندهیم که منجر به تعطیلی نیروگاه آب سنگین اراک شد و سلسله کاهشهایی در فنون هستهای کشور را به دنبال داشت.
ما برای حسن نیت در اقدامات چند روز زودتر از تاریخ مقرر مراحل برجام را آغاز و به فاز اجرایی وارد شدیم. محور برجام برای طرف مقابل هستهای و برای ما اقتصادی بود. اقتصادی به این معنا که تحریمهای ظالمانه برعلیه ایران یعنی امکان مبادلات مالی بانکها، آزادسازی مبالغ بلوکه شده نفتی و... برداشته شود.
طرفین توافقنامه برجام چه اقداماتی را باید انجام میدادند؟
براساس توافقنامه برجام، اروپا و آمریکا متعهد شدند به آزاد سازی مبالغ بلوکه شده نفتی ایران که البته طبق روایتهای متفاوت دولت و مجلس که البته گاهی ضد و نقیص است نهایتا به این نتیجه میرسیم که 30 میلیلارد دلار از مبالغ بلوکه شده نفتی ایران آزاد شده است.
سوال اول اینکه 30 میلیارد دلار آزاد شده در کجای کشور مصرف شده است؟ گزارش دقیقی مسئولان به مردم در این خصوص ارائه ندادند. درآمد نفتی ما در سالهای 2006 تا 2010 حداقل 56 میلیارد دلار و حداکثر 87 میلیارد دلار بوده است. وابستگی بودجه ما به نفت 41.5 درصد است. در سال 98 برآورد کردن که نهایت درآمد نفتی ما 51 تا 57 میلیادر دلار خواهد بود. طبیعتا بخاطر فشارهای اخیر دولت آمریکا درآمد نفتی کاهش پیدا کرده است اما باید توجه داشته باشیم که برجام برای ما چه ارمغانی داشت؟ ما نهایتا برای 1/3 بودجه نفتی که درآمد داریم برجام را امضا کردیم.
بابررسی مجدد وابستگی نفتی به این نتیجه میرسیم که برجام به اندازه 14% ارزش داشت.
سوال دوم؛ چه دادیم و چه گرفتیم؟
صنعت هستهای کشور در دراز مدت میتوانست به انرژی، اقتصاد و علم پزشکی کشور کمک قابل توجهی کند، اما به خاطر برجام این امتیاز را از دست دادیم. از سوی دیگر در عمل برجام که با بدعهدی طرفین مقابل مواجه شد، هیچ دستاورد قابل لمسی برای مردم و کشور به ارمغان نیاورد. اگر برجام را در یک ترازوی عادلانه قرار دهیم طبیعتا دو کفه این ترازو اصلا با یکدیگر برابری نمی کند و متعادل نیست.
با توجه به اینکه آزموده را آزمودن خطا است پس دولتمردان باید درس بگیرند و حتی فکر برجام دو و سه را در سر پرورش ندهند.
سرانجام برجام!
در تیرماه سال گذشت آمریکا از برجام جدا شد یادمان است که رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان گفتند هر رئیس جمهوری در ایالات متحده آمریکا سرکار بیاید نمی تواند برجام را زیر پا بگذارد اما در عمل دیدیم که این اتفاق افتاد و آمریکا از برجام جدا شد. تحریمهای جدید تصویب شد و فشار اقتصادی مضاعف شد. اروپا نیز در بازی برجام یک روند انفعالی را تا مدتها دنبال کرد. نهایتاً اروپاییها یک بسته پیشنهاد ارائه کردند که دو محور داشت اول اینکه از ایران نفت خریداری کنند، دوم نقل و انتقال مالی ایران با جهان را تسهیل کنند.
در نهایت با وجود بدعهدی اروپاییها و آمریکا و بیحاصل بودن برجام در نهایت روحانی در یک اقدام حداقلی یک اولتیماتوم 60 روزه را تعیین کردند، که براساس آن بنا شد توقف فروش اورانیوم غنیسازی شده و آب سنگین را پس از 60 روز انجام دهیم که البته اروپاییها این التیماتوم را رد کردند.
در نهایت از دستگاه دیپلماسی انتظار میرود که با وجود تمام جمع بندی و برآوردهایی که انجام شد در مورد برجام واکنش صحیح و به موقع داشته باشد و بدعهدی آمریکا را بی جواب نگذارد، البته مجلس شورای اسلامی نیز باید همین رویکرد را داشته باشد. همیشه نباید مجلس آمریکا ایران را تهید با تحریم کند شاید مناسبتر باشد مجلس ما نیز در این روند پیش گام شود. اگر تعهدات به درستی توسط طرفین برجام انجام نمی شود بهتر است ایران نیز در یک روند صحیح از برجام خارج شود و با تمام قدرت فعالیت های هستهای خود را از سربگیرم.
سخن آخر
به طور کلی وضعیت فعلی برجام این است که ایران به تمام تعهدات خود طبق بندهای موجود در توافقنامه عمل کرده است. با وجود اینکه از ابتدای امر هم این بندهای توافقنامه، احیاکننده کامل حقوق ایران در بحث هستهای نبودند. اما طرفهای مقابل، با وجود اینکه ممکن است اسما تحریمهای شورای امنیت ملل متحد برداشته شده باشند، اما در عمل تغییری حاصل نشده است. لغو قراردادهایی که بعد از برجام انجام شد، نمونه بارز این بد عهدی هاست.
مشکل دیگر آنجاست که ما نسبت به بدعهدی آنها، اقدامات گستردهای نمیتوانیم انجام بدهیم و نهایتا طی زمانی، میتوانیم به آنچه که بودیم بازگردیم اما آنها در صورت دیدن ذرهای بدعهدی از سوی ما، میتوانند طبق اصول مصوب برجام، سریعا ما را گرفتار تحریم بکنند.
نکته جالب در برجام طبق بندهای توافقنامه اقدامات ما سریعا پس از توافق بایستی انجام شود. اما بخشی از اقدامات طرف مقابل، پس از مدتهای طولانی چندساله از اجرایی شدن صحیح توافق توسط ایران، اجرا خواهد شد.
دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان*
انتهای پیام/