به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» در تحلیلی به قلم «ایلان برمن» به بررسی میزان تاثیرگذاری رسانههای آمریکایی بر افکار عمومی ایران پرداخته است. از نظر این تحلیلگر، رسانههای فارسی زبان آمریکا باید از همان الگوی رسانهای این کشور در زمان جنگ سرد در مواجهه با جامعه ایران استفاده کنند. وی ضمن اذعان به ناکارآمدی و سوء مدیریت در رسانههای فارسی زبان آمریکا، معتقد است رویههای «آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده» به منظور آنچه تاثیرگذاری بر «جامعه جوان و غربگرا» در ایاران خوانده شده، باید تغییر کند.
فارغ از صحت دادههای ارائه شده در این گزارش و جامعه آماری نامعلوم آن، انتشار آن صرفا با هدف تلنگری به رسانههای داخلی و به ویژه رسانه ملی انجام شده که ظاهرا در جذب حداکثری مخاطبان توفیق چندانی نداشتهاند. از همین رو، به نظر میرسد رسانه ملی باید بازنگری جدی در عملکرد خود را در دستور کار قرار دهد.
متن کامل این گزارش به شرح ذیل است:
ارتباط آمریکا با مردم ایران چقدر موثر بوده است؟ در طول سالها ، قانونگذاران کنگره [آمریکا] بارها سعی کردهاند تا این موضوع را بررسی کنند که آیا پخش برنامههای دولت ایالات متحده در رابطه با جمهوری اسلامی از نظر مالی «یک سرمایهگذاری خوب» است یا خیر. با این حال، تلاشهای آنها همچنان با توجه به ماهیت مبهمی که صدای آمریکا و آژانس مادر –که اکنون به عنوان آژانس رسانههای جهانی ایالات متحده شناخته میشود- در آن فعالیت میکند، عقیم مانده است. کنگره بدون ارائه پاسخهای روشن، همیشه مجبور بوده به اطمینان خاطر مقامات «آژانس رسانه جهانی ایالات متحده» رضایت دهد؛ بدیهی است که آنها همیشه ادعا میکنند ارتباط رسمی ما با ایران هم موثر و هم دارای نفوذ است.
اما آیا واقعا موضوع این است؟ دادهها خلاف این را نشان میدهند.
به عنوان مثال، در یک نظرسنجی اخیر در مورد نگرش ایرانیان به رسانههای تصویری که توسط «گمان» -یک موسسه نظرسنجی مستقر در هلند- انجام شده، سازمان اصلی آمریکایی متولی ارتباط [مردم] ایران یعنی سرویس صدای آمریکا، آخرین رتبه محبوبیت و فقط 11 درصد از کل بینندگان روزانه را به خود اختصاص داده است. در مقابل، نمایندههای بخش خصوصی از جمله «ایران اینترنشنال» و «منوتو»، مجموعه دو سوم (63 درصد) را کسب نموده، در حالی که رسانه هایی مانند «بیبیسی فارسی» و شبکه خصوصی «تلویزیون جم» در حدود 17 درصد مخاطبان را به خود اختصاص دادهاند. حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که متعلق به خود نظام است، با 16 درصد، عملکرد بهتری [نسبت به صدای آمریکا] داشت.
تشخیص علل این عملکرد ضعیف چندان دشوار نیست. در طول سالها، صدای آمریکای فارسی که در بین عموم شناخته شده است، به عنوان یکی از معیوبترین، ناکارآمدترین و شرمآورترین بازوی رسانهای دولت ایالات متحده بوده که گرفتار همه چیز از مدیریت بحث برانگیز گرفته تا محتوای خستهکننده بوده است. با گذشت زمان، مشکلات مذکور باعث شد تا این سرویس در میان جمعیت جوان و مطبوعات رسانهای ایران جلوه خود را از دست بدهد.
حتی عملکرد نسبتا خوبی که اخیرا داشته، مرهون مدیریت جدید آن یعنی لیلی سلطانی است. موفقیتهای اخیر برنامههای نوروزی امسال (سال جدید ایرانی) که با استقبال گسترده بینندگان روبرو شد و همچنین پوشش جامع اخبار مربوط به لایحه توقف فشار حداکثری در اواسط ماه آوریل و تلاش نمایندگان محافظه کار کنگره برای عقب راندن دولت بایدن برای تعامل دیپلماتیک با تهران را شامل میشود. در این موارد، صدای آمریکا آنطور که باید عمل کرد؛ صدای طیفهای گوناگون را برجسته میکرد و ایدههای رقیب را در حوزه سیاسی آمریکا به تصویر میکشید. اما در سالهای قبل از این، کمتر شاهد چنین استانداردی بودهایم و ایرانیها به تدریج [از این رسانه] دور شدهاند.
این روند باید برای دولت بایدن آموزنده باشد؛ زیرا به دنبال یافتن سطح بالاتری برای ارتباط آمریکا با مردم دیگر کشورها است. بخش عمدهای از دلایل که برنامههای پخش تلویزیونی ایالات متحده در طول دهه های جنگ سرد قوی و تأثیرگذار بودند، این بود که موانع را از روندها و مباحث دستوپا گیری حذف کرد که دموکراسی آمریکایی را به صورت منحصر به فرد به تصویر میکشید. از این طریق، جامعهای در بند را پشت پردههای آهنی به صورت دقیق به تصویر میکشید که به دلیل نظامهای سیاسی استبدادی خودشان ناکام بودند.
امروز نیز همین فرمول همچنان در ارتباط ما با جوامع غیر آزاد کاربرد دارد. جذابیت ذاتی صدای آمریکا این است که دقیقا چنین است: یک گزارش رسمی و معتبر از «روایت آمریکا». وقتی پخش تلویزیونی ایالات متحده از این استاندارد برخوردار باشد، یک نقطه مقابل قدرتمند (و برانداز) برای رسانههای اقتدارگرا و سختگیر تحت کنترل دولت در مکانهایی مانند ایران فراهم میکند. در غیر اینصورت، فقط به شبکه دیگری در فضای رسانهای رو به فزونی جهان اضافه میشود که جذابیتی هم ندارد.
اگر نظرسنجی «گمان» فقط حاوی یک خبر خوب باشد، این است که ضعف فعلی شبکههای ارتباطی آمریکا، قابل جبران است. در میان یافتههای این تحقیق، گفته شده که - حتی پس از سالها عملکرد ضعیف- 40 درصد از پاسخ دهندگان هنوز صدای آمریکا و همچنین رادیو فردا را «قابل اعتماد» میدانند (در مقابل، دو سوم شرکتکنندگان اعتمادی به رسانههای رسمی ایران ندارند).
این آماری است که دولت ایالات متحده میتواند از طریق ارائه گزارشات دقیق و جامع آن را بهبود بخشد؛ کاری که نظام ایران نمیتواند انجام دهد: پویایی در اصول و مباحث دموکراتیک. اگر چنین شود، آمریکا میتواند اعتبار خود را نزد ایران امروز -نه نظام سالخورده و غیرمردمی- یعنی جامعه جوان و غربگرا به دست بیاورد.
انتهای پیام/
نظر شما