مذاکره با طالبان اعتبار و اقتدار دولت افغانستان را تضعیف کرد / نحوه خروج ایالات متحده شرایط را برای تسخیر سریع طالبان فراهم کرد

دکتر «کلی شانون» ضمن اشاره به خستگی آمریکایی‌ها از جنگ افغانستان و تمایل به خروج از این کشور، اظهار کرد که آگاهی رهبران طالبان از این موضوع باعث شد تا آنها در مذاکرات خود با مقامات آمریکایی آنچه را بگویند که ایالات متحده می‌خواست به عنوان راهی برای خروج سریع از افغانستان بشنود.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، دلایل مختلفی برای خروج ایالات متحده از افغانستان از سوی دولتمردان این کشور بیان شده است. اما دکتر «کلی شانون» - دانشیار تاریخ و استاد برجسته مطالعات صلح دانشگاه «فلوریدا آتلانتیک»- در مصاحبه‌ای که خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز به بهانه سالگرد «یازده سپتامبر» با ایشان انجام داد، خستگی آمریکایی‌ها از جنگ و حضور در افغانستان را مهمترین عامل خروج از این کشور توصیف کرد. از نظر ایشان، دولت ترامپ قصد داشت از افغانستان خارج شود و از همین رو با آنها وارد مذاکره شد. بایدن نیز که مخالف تداوم حضور در افغانستان بود، توافق مذکور را اجرا کرد؛ البته ایشان معتقد است که طالبان با حسن نیت وارد این مذاکرات نشد و چون آنها از تمایل مقامات آمریکایی برای خروج از افغانستان آگاه بودند، آنچه را در مذاکرات گفتند که ایالات متحده می‌خواست به عنوان راهی برای خروج سریع از افغانستان بشنوند.

بخش دوم گفتگوی ایسکانیوز با دکتر کلی شانون بدین شرح است:

- پس از حادثه یازده سپتامبر یک فرضیه به وجود آمد مبنی بر اینکه آن حمله ساختگی و با هدف لشکرکشی به خاورمیانه صورت گرفت. امروز هم برخی معتقدند توافقی پشت پرده بین آمریکا و طالبان منجر به خروج شتابزده شد. چقدر این فرضیات را تایید می‌کنید و به نظر جنابعالی چه چیزی موجب خروج عجولانه آمریکا از افغانستان شد؟

من با این ادعاها موافق نیستم؛ آنها صرفا تئوری‌های توطئه هستند که هیچ مدرکی برای آنها وجود ندارد. از شواهد کاملا مشخص است که القاعده مسئولیت 11 سپتامبر را بر عهده داشت. توطئه‌ای در آنجا وجود نداشت. همانطور که در مورد خروج آمریکا از افغانستان، هیچ توافق سری با طالبان وجود ندارد. مذاکرات ایالات متحده با طالبان کاملا علنی بود. یک توافق محرمانه برخلاف منافع ملی ایالات متحده و همچنین از نظر سیاسی برای دولت بایدن احمقانه است. دلیل واقعی خروج سریع ایالات متحده از افغانستان به این واقعیت مربوط می‌شود که آمریکایی‌ها از جنگ در آنجا خسته شده بودند.

دولت ترامپ هنگام آغاز مذاکرات با طالبان تصمیم بدی گرفت؛ اما این کار را به این دلیل انجام داد که می‌خواست از جنگ خارج شود. این تصمیم به طالبان مشروعیتی داد که لیاقت آن را نداشتند و اعتبار و اقتدار دولت افغانستان را تضعیف کرد. طالبان نیز به نوبه خود با حسن نیت وارد این مذاکرات نشدند. آنها احساس کردند که ایالات متحده به شدت می‌خواهد [از افغانستان] خارج شود؛ بنابراین آنها آنچه را گفتند که ایالات متحده می‌خواست به عنوان راهی برای خروج سریع از افغانستان بشنوند.

هنگامی که بایدن رئیس جمهور شد، تصمیم گرفت از توافق خروج دولت ترامپ با طالبان حمایت کند. زیرا بایدن نیز با جنگ مخالف بود و می‌خواست [از افغانستان] خارج شود. فکر می‌کنم بایدن واقعا تصور هم نمی‌کرد که طالبان بتواند –حداقل با این سرعت- دوباره کشور را تصرف خواهند کند. علاوه بر این، فکر می‌کنم تمرکز او برای خروج از افغانستان قبل از بیستمین سالگرد 11 سپتامبر، به عنوان یک امر نمادین بود. از نظر من، حمایت بایدن از توافق خروج ترامپ تصمیم بدی بود. نحوه خروج ایالات متحده -بدون اطمینان از ثبات و قدرت دولت افغانستان- شرایط را برای تسخیر سریع طالبان ایجاد کرد.

اما این امر ناخواسته بود. این برنامه ریزی ضعیفی از طرف ایالات متحده بود اما اگر صادقانه بگویم، کل جنگ داستان برنامه‌ریزی ضعیف و تصمیمات بد است. پس از 20 سال جنگ، بازگشت طالبان به قدرت یک ضرر بزرگ برای ایالات متحده است. این امر به موقعیت سیاسی رئیس جمهور بایدن در داخل آسیب رسانده، تنش‌هایی را با متحدان کلیدی ایالات متحده ایجاد کرده و خشم کهنه سربازان ارتش آمریکا و بسیاری از آمریکا را برانگیخته است. مهمتر از همه، این امر به مردم افغانستان آسیب رسانده است؛ مردمی که از سال 1979 تاکنون متحمل رنج‌های زیادی شده‌اند. از نظر استراتژیک، هیچ رئیس جمهور باهوشی موقعیت پیش آمده را انتخاب نمی‌کند.

- جنابعالی به عنوان یک استاد دانشگاه آمریکایی، چه سناریوهایی برای آینده افغانستان متصور هستید؟

در واقع من یک مورخ روابط خارجی ایالات متحده هستم و نه یک استاد علوم سیاسی؛ بنابراین تردید دارم که آینده را پیش‌بینی کنم. فکر می‌کنم که در حال حاضر آینده برای مردم افغانستان بسیار تیره به نظر برسد. اما آینده نامشخص است. یکی از سناریوهای احتمالی این است که جامعه بین المللی بار دیگر از به رسمیت شناختن دولت طالبان خودداری کند (مانند دهه 1990) که دسترسی طالبان به دارایی‌های افغانستان در بانک‌های خارجی، کمک‌های بین المللی و کرسی افغانستان در سازمان ملل را تعلیق می‌کند. در حال حاضر، احتمال بحران غذایی وجود دارد و اقتصاد افغانستان در آستانه سقوط است. به علاوه همه‌گیری جهانی «کووید 19» وجود دارد. همه اینها شرایط بسیار سختی را برای مردم افغانستان به دنبال خواهد داشت. دقیق نمی‌توانم بگویم که این امر ممکن است طالبان را تقویت کند یا باعث شورش مردم افغانستان و سرنگونی آنها شود.

دومین سناریوی احتمالی این است که طالبان در موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، استفاده از نمایندگان گروه‌های غیرطالبانی در دولت و غیره به جامعه بین المللی امتیازاتی بدهند تا به رسمیت شناخته شوند و به همه منابع –که دولت‌های عادی برخوردارند- دسترسی پیدا کنند. در این صورت، آنها ممکن است بتوانند برای مدتی حکومت کنند. هر چند که باز هم مردم افغانستان تحت حکومت طالبان متحمل آسیب خواهند شد و فکر می‌کنم افغانستان در این سناریو همچنان پناهگاه گروه‌های تروریستی خواهد بود. البته احتمالات دیگری نیز وجود دارد. احتمال دارد اقلیت‌های قومی شورش کنند، احتمال دارد مردم شهرهای مختلف شورش کنند، احتمال دارد زنان است شورش کنند؛ البته مطمئن نیستم. اما فکر می‌کنم طالبان با نبردی سخت روبرو است. آنها می‌توانند بجنگند و می‌دانند چگونه به مردم ظلم کنند و آنها را بکشند. اما آنها واقعا برنامه‌ای برای حکومت ندارند. آنها تجربه‌ای در زمینه ارائه انواع خدماتی که دولت‌ها باید به شهروندان خود ارائه دهند را ندارند. به نظر می‌رسد آنها توجهی به اداره کشور ندارند و هدفشان مجبور کردن شهروندان به پذیرش نسخه پیچیده طالبان از اسلام باشد. در واقع نمی‌دانم که اوضاع در افغانستان چگونه پیش خواهد رفت اما پیش بینی می‌کنم که برای مدتی پیشرفت مثبتی در این کشور رخ نخواهد داد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1110544

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =