ردپای غرب در اغتشاشات سال گذشته کاملاً مشهود بود / حاکمیت در حوزه نظامی به بازدارندگی کامل رسیده

ایران در زمینه نظامی از بازدارندگی عبور و به موازنه در قدرت رسید. لذا در مسائل فرهنگی و اجتماعی هم باید با استفاده از تجارب نظامی، فرآیند دستیابی به بازدارندگی و عبور از آن را دنبال و به توانمندی قابل قبولی دست پیدا کنیم.

به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از همدان، حسین الله کرم استاد علوم سیاسی دانشگاه، پیرامون ریشه اعتراضات و اغتشاشات سال ۱۴۰۱ و عدم همراهی با مردم با این پدیده گفت: ایران در زمینه نظامی از بازدارندگی عبور و به موازنه در قدرت رسید. لذا در مسائل فرهنگی و اجتماعی هم باید با استفاده از تجارب نظامی، فرآیند دستیابی به بازدارندگی و عبور از آن را دنبال و به توانمندی قابل قبولی دست پیدا کنیم. ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانیم:

از نظر شما عوامل و ریشه‌های شروع اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ چیست؟

اگر حوادث پاییز ۱۴۰۱ را اعتراض بدانیم دچار تقلیل‌گرایی می‌شویم زیرا پالانی سوم در مصاحبه با ایران اینترنشنال از براندازی و عبدالله مهتدی رهبر گروهک کومله در مصاحبه با بی بی سی این حوادث را به تجزیه طلبی و رهبر معظم انقلاب اسلامی دریک سخنرانی تحلیلی آنرا جنگ ترکیبی نامید.
بنده عبارت "جنگ ترکیبی" را براساس تئوری مکتب فرانکفورت تحت عنوان تحول در مسائل امنیتی پس ازجنگ سرد، کاملا علمی دانسته و برای آن دو ریشه قائل هستم. ریشه اول در عبور ایران از بازدارندگی دفاعی به موازنه در قدرت است. ازآنجا که تولید این گونه امنیت زیر بنای توسعه اقتصادی بومی در ایران می‌گردد غرب را به مقابله جدی با آن کشاند. ریشه دوم در جراحی اقتصادی دولت رئیسی است که اجباری ناشی از فاصله شدید نرخ ارز ۴۲۰۰ تومان کالاهای اساسی با نرخ ارز ۳۰ هزار تومانی بازار بود، بطوری که ترمیم این شکاف از یک طرف موجب سقوط اولیه ارزش پول ملی شده و از طرف دیگر آسیب پذیری شدید دهک‌ های ۱ و ۲ و ۳ را تشدید می‌کرد. این وضعیت غرب را به سمت اغتشاش جنبش گرسنگان انداخت.

تحلیل شما از زمینه‌های شروع اعتراضات چیست (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی...)؟

جنگ ترکیبی با ۵ فاز فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، نظامی و سیاسی طراحی شده بود، برهمین اساس شروع این فرآیند بدلیل تقدم فاز فرهنگی باید از مهر ماه ۱۴۰۱ آن هم در تقارن با بازگشایی مدارس و دانشگاه ها قرار داده می‌شد اما حادثه مرگ مشکوک مهسا امینی آن‌را به شهریور ماه جلو انداخت.
فاز فرهنگی با تاکید بر شورش زنان بویژه نسل نوجوان z دربیانیه باتلر انقلاب زنان نام گرفت، و چارچوب نظری آن توسط اسلاوی ژیژک با عنوان انقلاب جهانی، جواد طباطبایی تحت عنوان انقلاب ملی، امانوئل کاستلز تحت عنوان جامعه شبکه ای برای جایگزینی جنبش اجتماعی به جای انقلاب های کلاسیک و تئوری جک گلدستون در جنبشی بودن نسل نوجوان z و تاثیر بر دو نسل x و y را مطرح کرد که نسل z در مدارس آغازگر اغتشاشی خواهد شد که رابرت مالی آنرا در برجام انقلاب زنانه نامیده بود.
زمینه‌های اجرای این فاز را دختران خیابان انقلاب با کشف حجاب به رهبری مسی علی نژاد کلید زدند و با خودکشی دختر آبی طرفدار تیم فوتبال استقلال، تمسخر ورود زنان به ورزشگاهها تحت عناوین اینکه صدای زنان شنیده نمی شود و یا اینکه زنان دیده نمی شوند شروع شد، فیلم عنکبوت مقدس با سرمایه گزاری آلمان، فرانسه، سوئد و دانمارک که با پردازش به تجاوز و روابط نامشروع، جنبش MeToo با تعرض به زنان در محل کار با تهدید به اخراج در صورت اعتراض و... کوشیدند تا شورش را انقلابی زنانه کنند.
در این میان بیانیه بیستم مهندس موسوی توسط اردشیر ارجمند درحمله به شهید همدانی با تهمت سازماندهی اراذل و اوباش را درحمله به جنبش سبز و تحریک ارتش به جدایی از حاکمیت، خبر فوت و تصویر عکس هوایی مدفن رهبر انقلاب و دستور خروج علی کریمی از ایران با ۱۰ هزار فالور به شورش زنانه شتاب داد.

به نظر شما مطالبات معترضین چه بود؟ (اصلاح وضع موجود یا بر اندازی نظام)؟

معترضین از سال۱۳۹۶ تحت عنوان شورای‌گذار شامل سلطنت‌طلب، منافقین و کومله متکی بر راهبرد انقلاب خیابانی آصف بیات سازماندهی شد، مدل این راهبرد ازیک طرف بر فوت رهبری و از طرف دیگر بر جنبش تهی‌دستان قرار داشت. چون فوت رهبری نشد بحث حجاب اجباری را دنبال کردند تا اینکه مرگ مشکوک مهسا امینی زمینه ساز شد.
مدل دیگر معترضین طرح۳/۵درصد اریکا چانوث استاد دانشگاه هاروارد است او معتقد بر این است اگر ۳/۵درصد جمعیت هرکشوری به صحنه اعتراض کشیده شوند مانند گرجستان و فیلی پین موفق به تغییر حکومت می‌شوند
او چهار کلید واژه، رادیکالیسم، حق محوری، خشونت پرهیز وبدون محور را مطرح می کند که آصف بیات هم همان ها را دنبال می کند در حالیکه لیدر پمپاژ کننده همان شورای گذار است.
شورای گذار باهمین نظریه ها از اعتراض به اغتشاش به اعتصاب وتسخیر شهر در اشنویه وشیر آباد و تبدیل کشور به مدل سوریه ومصر است در این وضعیت میز گذار با اعلام موجودیت و به رسمیت شناسی چندکشور ازطریق مباحث حقوق بشری و با درخواست از شورای امنیت، کشور را وارد فصل هفتم می‌کرد.
گرچه مدل انقلاب خیابانی توانست۱۵۰هزار نفر رابا ۳۸۰هزار بار حضور به خیابان‌ها بکشاند و در ۶۷شهر ۲۱۵۰ تجمع برقرار کند اما می‌دانیم که درمقایسه با تجمع آبان ۱۳۹۸ که در ۱۶۷ شهر برگزار شد موفق نبود بطوری که حتی نتوانست اشنویه و شیرآباد را تصرف و شورای گذار را بداخل ایران بکشاند به هرحال وجود شعارها علیه نظام سیاسی کنونی از علائم براندازی بود.


آیا این اعتراضات بدون رهبری واحد به هدفی که مقصودش بود رسید؟

اگر چه جنگ ترکیبی پاییز ۱۴۰۱ بدلیل رهبری داهیانه امام خامنه ای و عدم همراهی مردم شکست خورد اما نمی توان رهبری دقیق آمریکا و کشورهای همسو ازطریق شبکه و سازمانهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی، جاسوسی و نفوذی را نادیده گرفت. ضمنا اگر منظور از رهبری واحد در کف خیابان، رهبری یک نفر است، وجود نداشت اما شورای رهبری از سال ۱۳۹۶ تحت عنوان شورای گذار با نمایندگانی مانند عبدالله مهتدی، طبر زدی، علی افشاری، یزدان بخش و...شروع به کار کرد، بطوریکه حتی در پایان شکست براندازی نیز باز هم در دانشگاه جورج تاون پرده برداری شد.
لازم به ذکر است از آنجا که اغتشاشات در پنج فاز متفاوت بود، هریک بطور جداگانه دارای رهبری بودند. خانم نازنین بنیادی و مسی علی‌نژاد مدعیان رهبری فاز زنان بودند، خانم گلشیفته فراهانی وعلی کریمی مدعی رهبری جنبش اجتماعی تهیدستان بودند. رهبری فاز امنیتی دراختیار سه گروه اصلی منافقین توسط رضا اسماعیلیون، سلطنت طلبان توسط ربع پهلوی و کومله توسط عبدالله معتدی بود. رهبری فاز نظامی در دست فرماندهی سنت کام قرار داشت و فاز سیاسی به عهده شورای گزار مرکب از گروه هفت نفره‌ای بود که حتی پس از شکست براندازی پاییز ۱۴۰۱ در دانشگاه جورج تاون طی نشست پرسش و پاسخ پرده‌برداری شد.
اعضای این نشست همان رهبران فازهای پنجگانه براندازی اند که عبارت از حامد اسماعیلیون، رضا پهلوی، شیرین عبادی، عبدالله مهتدی، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی، گلشیفته فراهانی و علی کریمی بودند. آنها منشور همبستگی و سازمان‌های برای ایران را منتشر کردند. این شورای به شدت مورد انتقاد ضدانقلابیون دیگر از جمله سروش قرار گرفت و مفتخر به دریافت سیرک دلقک‌ها گردید.

فکر می‌کنید که این اعتراضات موفق بود و به آنچه که میخواست رسید؟ (درباره حجاب و حوزه های فرهنگی)

جریان برانداز از ۱۵سال قبل برنامه همه جانبه‌ای را طراحی کرد و در سال۱۳۹۶ تحت عنوان شورای گزار وارد اجرا گردید، آنها حرکت براندازی را بر مبنای فوت رهبر انقلاب تهیه کرده بودند امابا ناکامی در آن، فاز اول فازهای پنج گانه یعنی فاز جنبش فرهنگی به نام انقلاب زنان را با فوت مهسا امینی و هجمه شدید به رهبر انقلاب شروع کردند. آنها بنا بر دیدگاه امانوئل کاستلز به تولید خشم ونفرت در جنبش اجتماعی پرداخته و آنرا در غالب استفاده ابزاری از زن در جمهوری اسلامی در پایمال شدن کرامت انسانی و همچنین شکایت شیرین عبادی از رهبری، به اتهام جلوگیری از خرید واکسن آسترازنکا که متجر به فوت هزاران نفر گردید، نموده، زنان به ویژه دختران دانش آموز را در فاز اول به میدان کشاندند و موفق شدند طی دوران سه ماهه اغتشاشات به کشف حجاب اقدام کنند. متاسفانه پس از شکست براندازی، کشف حجاب با ترک فعل مسئولین کشوری بویژه وزارت کشور در اجرای قانون حجاب وعفاف وتعطیلی پلیس اخلاقی و گشت ارشاد بودیم چنانچه طی ۱۰ ماه گذشته شاهد رشد ۱۵درصدی کشف حجاب شدیم. در این میان قوه قضایی و اجرایی اقدام به تهیه لایحه‌ای ۱۵ ماده ای دست زند که به قول معروف از ترس مرگ دست به خودکشی زدند. آنها در این لایحه با انفعال زیاد به منظور جلوگیری از تکرار حادثه مهسا، جرم بودن کشف حجاب را به تخلف کاهش داده و طرح جلوگیری را له جریمه گره زدند که به قول آیت الله علم الهدی، صیانت از بی حجابی است. گرچه تا امروز ۴۵روز است با تحصن نیروهای انقلابی در مخالفت با این لایحه و درخواست اجرای قانون فعلی هستیم اما مجلس تنها با تفکیک کشف حجاب سر از کشف حجاب تن، فقط حاضر است کشف حجاب تن را جرم بر شمرد.

از نظر شما اشخاص معترض در کدام دسته از تیپولوژی رفتاری هستند؟

براندازی دارای پنج فاز بوده است که در هریک با رفتارهای متفاوتی از شعاردادن هنجارشکنانه، درگیری، آتش زدن، تخریب، غارت اموال تا حمله برای کشتن مدافعین، اشغال شهر، تصرف اماکن، جنگ وگریز و...بوده است. ازآنجا که سوالات شما علاقمند به فاز اول فرهنگی براندازی آنهم تقلیل به اعتراض می باشد، به بخشی از نوع رفتار دانش آموزان دختر می پردازم.
۱- عدم عاملیت تاریخی با ۲۰ سال گذشته انقلاب بطوریکه جمعیت دانش آموز کف خیابان گویی عاملیت و ذهنیت و پیوند تاریخی با عقبه اش ندارد. مرحوم عماد افروغ جامعه شناس از آن به گسست اجتماعی نام برد.
۲- کتاب نخوانده اما اهل روایت است زیرا فیلم و سینما زیاد می‌بیند.
۳- مطالعه تئوریک ندارد اما زبان خارجی بلد است.
۴- در یک شبکه اجتماعی قوی با همسالانش زیست می کند اما از سوی خانواده تا حاکمیت دیده نمی شود و حالا که دیده شده اند مایه تعجب گردیده است.


نقش و تاثیر سلبریتی‌ها در اغتشاشات چه بود؟

سلبریتی ها با دو فاز فرهنگی و اجتماعی در براندازی شرکت داشتند. افرادی مثل گلشیفته فراهانی بازیگر سینما، مسی علی‌نژاد گزارشگر مطبوعات، شیرین عبادی حقوقدان و نازنین بنیادی بازیگر تلاش داشتند تا رهبری جنبش زنان را برعهده گیرند. آقایان حامد اسماعلیلیون و علی کریمی تلاش داشتند تا رهبری جنبش اجتماعی تهیدستان را به عهده گیرند. البته عبدالله مهتدی رئیس گروهک کومله، ربع پهلوی رئیس گروهک سلطنت طلب و مریم رجوی رئیس منافقین نیز به نوعی سلبریتی اند که در فاز امنیتی فعال بودند.


از نظر شما نقش ارکان حکومت برای پیش گیری از این اتفاقات چیست؟ آیا نیاز به اصلاح دارند؟ (کدام یک از ارکان ۳ گانه مجریه، مقننه، قضاییه)

هر یک از فازهای پنج گانه روی نقاط ضعف های فرهنگی و اجتماعی موجود دست می‌گذارند، که می توان روی سه عنصر:
الف - معیشت ناشی از عملکرد مفسدین اقتصادی و مفسدین سیاسی و ارتباط آنها با سرمایه داری جهانی
ب - مسائل فرهنگی به ویژه عفاف و حجاب
ج - ساماندهی فضای مجازی
متاسفانه پس از جنگ تحمیلی شاهد استقرار روش رشد اقتصادی به شیوه تمرکز بر نخبگان بودیم که درآن صرفا به عوامل مادی رشد و عدم توجه به مبانی ارزشی توسط مرحوم هاشمی رفسنجانی بودیم.
از آنجا که موفقیت لازم در مسیر رشد اقتصادی حاصل نگردید در دوران آقای خاتمی، موضوع همگرایی ارزشی های اجتماعی با روش رشد اقتصادی دنبال شد بطوریکه هویت اسلامی جامعه زیر سوال رفت.
پس ازآن وضعیت بین دو دیدگاه کارآمدی و انقلابی گری دنبال شد. ازآنجا که تکنوکرات‌ها بدلیل فن سالاری خود را متولی کارآمدی می دانند به مردم می گویند به خانه هایتان بروید تا ما کارها را روبراه کنیم. گرچه پوپولیستی هم متکی بر اراده عمومی همان مخرج مشترک با تکنو کراتها در خانه نشینی مردم دارند اما جریان انقلابی متکی بر حل مشروعیت به حضور حقیقی مردم درصحنه برای حل مشکلات دارد که به نظر می رسد دولت آقای رئیسی می تواند در صورت آرامش وبه صحنه آوردن مردم مشکلات را حل کند. البته دراین میان نباید نقش شیطنت آمیز آمریکا وکشورهای همسو را نادیده گرفت.


به نظر شما اصل این اعتراضات از خارج از ایران هدایت می‌شد؟
براندازی در پنج فاز طراحی شده بود که در هر فاز شاهد سه جریان اصلی شامل می‌شد :

الف- آمریکا و کشورهای همسو در حمایت تئوریک، مالی، تکنولوژیک و طراحی
ب- گروهک‌ها ضدانقلاب از جمله سلطنت طلبها، منافقین، جدایی طلبان وحتی اشخاص ذی نفوذ
ج- اپوزیسیون داخلی ازجمله غربگرایان ونفوذیها وتصمیمات نادرست برخی ازمسئولین
د- مردم آسیب پذیر

فکر می‌کنید در سال آینده مجددا شاهد چنین اعتراضاتی خواهیم بود؟ با وجود این شرایط نسبت به آینده خوش بین هستید؟

دشمن از براندازی نظامی ناامید شده دل به اعتراضات خیابانی دارد. ضمنا مهم است اگر جنگ ترکیبی پائیز ۱۴۰۱ را حادثه یا فرآیند بدانیم. از آنجا که اینجانب آنرا فرآیند می دانم باید دید کجای این فرآیند قرار داریم. برای روشن شدن آن به چند نکته می پردازم :
الف- اسرائیل و غرب وضعیت پاییز ۱۴۰۱ را انقلاب و یا به تعبیر دیگر جنبش اجتماعی می نامد لذا در بازخوانی از اعتراض به اغتشاش و جنبش، اشکال و ناتوانی را در یارگیری از مردم می داند.
ب- رادیوی بی بی سی هم در نشست‌هایی در این زمینه، همین را گفتند. جک گلدستون گفت اگر ۵۰۰هزار تا یک‌میلیون از مردم را به میدان می آوردیم انقلاب میشد. آبراهامیان گفت هنر امام این بود که حداقل ۲۰ درصد مردم را پای انقلاب کشاند. لذا دشمن عقب نشینی نمی کند. از این رو در فرآیند باید به دستگاه‌های امنیتی و عدم شناخت مسئولین از فرآیند پرداخت.

پیشنهادات برای پیشگیری از بحران های پیش رو در سال های آتی چیست؟

ایران در زمینه نظامی از بازدارندگی عبور و به موازنه در قدرت رسید. لذا در مسائل فرهنگی و اجتماعی هم باید با استفاده از تجارب نظامی، فرآیند دستیابی به بازدارندگی و عبور از آن را دنبال و به توانمندی قابل قبولی دست پیدا کنیم.

گفت‌وگو: محمدحسین میرزایی

انتهای خبر/

کد خبر: 1199489

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =