به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمان، صدای زنگ خطر مصرف سالهاست که در حاشیهنشینهای شهر کرمان شنیده میشود؛ زنگی که حالا دیگر به آژیری ممتد بدل شده و زندگی هزاران نفر را تحت تاثیر قرار داده است. مناطقی مانند شهرک صنعتی، اللهآباد، ماهان جنوبی و بخشهایی از اختیارآباد، امروز میزبان تراژدیهای خاموشی هستند که قربانیانش جوانان و نوجواناناند.
آمارهای رسمی میگویند که ارزیابی اطلاعات در مناطق حاشیهای کرمان به شکل نگرانکنندهای بالاتر از کشوری است. بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر، حدود ۲۸ درصد از جمعیت حاشیهنشین کرمان درگیر انواع مواد مخدر هستند، آماری که نوک کوه یخ این بحران را نشان میدهد.
در این محلهها، مصرف مواد مخدر از شیشه و کراک گرفته شده تا تریاک و هروئین، به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده و خانوادهها را شکسته است. کودکان بسیاری در این مناطق پیش از ورود به مدرسه، مصرف مواد را در خانه یا کوچه های خاکی محل زندگی می کنند.
ریشه این بحران را باید در اقتصاد اقتصادی، بیکاری خوب، فقدان امکانات رفاهی، آموزشی و تفریحی، و در نهایت در عدم سیاستهای حمایتی جستوجو کرد. حاشیهنشینی در کرمان، نه تنها یک معضل شهری بلکه یک آسیب اجتماعی اجتماعی است که با گذشت زمان، دردناکتر و دردناکتر میشود.
به عنوان منبع اصلی آسیبهای اجتماعی، نقش پررنگی در گسترش محیط در حاشیه شهر کرمان ایفا میکند. فرصتهای شغلی پایدار و درآمدهای خانوارها، زمینهساز فرار جوانان به سمت دنیایی از توهم و بیخبری است. در مناطق مانند اللهآباد و شهرک صنعتی، آمار بیکاری جوانان به بیش از ۴۵ درصد رسیده است. رقمی که خود به تنهایی میتواند جامعهای مستعد آسیبهای جدی بسازد.
انزوای اجتماعی و احساس طردشدگی از بدنه اصلی شهر نیز مزید بر علت شده است. بسیاری از ساکنان این محلات از خدمات رفاهی، فرهنگی و بهداشتی کمتری دارند و این خلاءهای متعدد، آنها را به سمت شبکههای غیررسمی و در نهایت مصرف سوق داده است. دسترسی آسان به مواد مخدر، فقدان نظارت و برنامههای آموزشی در مدارس این مناطق نبود، زنجیرهای معیوبی ایجاد میکند ترک اعتیاد را به کاری بس آسیب تبدیل کرده است.
در کنار این عوامل، شکست سیاستهای بازدارنده و عدم اولویتبخشی به توسعه محلات اجتماعی حاشیهها در برنامههای شهری، بحران را عمیقتر کرده است. در حقیقت، با هر سال غفلت، یک نسل جدید گرفتار دور باطل مصرف و نابودی میشود.
گسترش مناطق در مناطق حاشیه ای کرمان، تنها یک معضل فردی یا خانوادگی نیست. این بحران، کل شهر را تحت تاثیر قرار داده و پیامدهای عاطفی را به دنبال داشته است. یکی از تاثیرات، افزایش شدید جرائم خرد و سازمانی در این محلات است؛ از مجموعههای کوچک گرفته شده تا فعالیتهای باندی مرتبط با مواد مخدر که امنیت شهری را به مخاطره انداختهاند.
مشکلات روانی مانند خانواده، خودکشی، خشونت و کودک آزاری نیز در این مناطق به نظر می رسد. مدارس حاشیههای هر روز با موجی از دانشآموزان روبرو هستند که یا خود آسیب میبینند یا سایه خانواده خانواده بر روح و روانشان سنگینی میکند. این چرخه بیمار، نسل به نسل ادامه پیدا میکند و آینده اجتماعی و اقتصادی کرمان را میکند.
درمانهای بالای آسیب و آسیبهای ناشی از آن نیز بار مالی بر دوش نهادهای دولتی و خیریهها گذاشته شده است. طبق آمارهای منتشر شده، سالانهها تومان از بودجه سلامت استان صرف مبارزه با تبعات مصرف میشود، در حالی که سرمایهگذاری در این حوزه، بسیار کمتر از نیاز واقعی است. این در حالی است که درمان فرد معتاد، مانند پرهزینهتر از هوای اولیه خواهد بود.
برای توانایی تصمیم گیری در حاشیه شهر کرمان، دیگر نمی توانم به رویکردهای مقطعی و سنتی دل بست. شهرهای موفق در کنترل آسیبهای اجتماعی نشان میدهند که موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی، تمرکز بر مدیریت مدیریت صرف است. در قدم نخست، امکانات تفریحی، ورزشی و آموزشی را در محلات آسیب پذیر گسترش داد. ایجاد زمینهای ورزشی، کتابخانههای کوچک و مراکز مشاوره روانی میتواند زمینه حضور فعال کودکان و نوجوانان را در محیطهای سالم فراهم کند.
استخدامسازان اجتماعی و تشکیل گروههای داوطلب محلی که به خانه آموزشهای لازم را ارائه دهند، میتوان یک خانه راهاندازی بنیادین داشت. همزمان، اجرای برنامههای آموزش مهارتهای زندگی در مدارس حاشیه باید به یک الزام تبدیل شود. مهارتهایی چون مقابله با استرس، نه گفتن به فکر و حل مسئله، پایههای روانی نوجوانان را تقویت میکند.
در کنار این، نیاز است که ایجاد هدفمند در این محلات تقویت شود. ایجاد کارگاههای کوچک تولیدی، ارزانقیمت برای کارآفرینان محلی و آموزش فنی و حرفهای میتواند مسیر آینده هزاران جوان را از خیابان به کارگاه و کارخانه تغییر دهد. به جای این افراد در کوچهآینده پرسه بزنند، باید فرصت ساختن زندگی بهتر در برابرشان قرار گیرد.
مقابله با بحران اقتصادی در مناطق حاشیه ای کرمان، نیازمند تغییری اساسی است؛ از برخوردهای قهری و لحظهای به سمت سیاستهای پیشگیرانه، اجتماعی و ریشههای. مطالعات در این محلات، نتیجهای از فقر، طرد اجتماعی و نبود چشمانداز روشن برای آینده است و تا زمانی که این شکسته بود، هر تحقیقی بینتیجه خواهد بود.
امروز نیاز است که با حمایت از خانوادهها، ایجاد فرصتهای شغلی، توسعه زیرساختهای فرهنگی و آموزش مداوم، دیوار بلندی در برابر مصرف بکشیم. تجربه نشانهای مختلفی دارد که سرمایهگذاری در آموزش و توسعه اجتماعی، نه تنها هزینههای مبارزه با مصرف کاهش میدهد، بلکه باعث بهبود کیفیت زندگی در جامعه میشود.
کرمان با دارا بودن ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی و انسانی، میتوان الگویی برای احیای آسیبپذیری کشور، به شرط ارادهای جدی برای نجات نسل آینده وجود داشته باشد. هنوز هم میتوانم امید داشته باشم، اگر بخواهیم از دل خاکستر رنج ببرم، دوباره جوانههای زندگی برویند.
خبرنگار: زهرا اسکندری
انتهای پیام/
نظر شما