روز شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، بندر شهید رجایی بندرعباس، یکی از مهمترین بنادر تجاری کشور، صحنه حادثهای غمانگیز و مرگبار بود که در پی انفجار چند کانتینر، جان بیش از ۷۰ نفر را گرفت و صدها نفر را مجروح ساخت. حادثهای که نهتنها مردم بندرعباس و استان هرمزگان، بلکه افکار عمومی کشور را در بهت و اندوه فرو برد.
در چنین شرایطی، فراتر از ابراز همدردی و سوگواری، لازم است به چرایی و چگونگی وقوع این فاجعه پرداخته شود. انفجار در تأسیسات بندری، آن هم در منطقهای با اهمیت استراتژیک برای تجارت خارجی کشور، هشداری جدی درباره نواقص موجود در حوزههای ایمنی، نظارت، نگهداری مواد خطرناک و مدیریت بحران است. سؤال اصلی اینجاست: آیا این فاجعه قابل پیشگیری نبود؟
بندر شهید رجایی به عنوان قلب تپنده صادرات و واردات ایران، سالانه میزبان میلیونها تن بار و هزاران کانتینر است. چنین حجمی از فعالیت، به طور طبیعی نیازمند بالاترین سطح استانداردهای ایمنی، آموزش نیروی انسانی، تجهیزات پیشرفته و سیستمهای هشدار سریع است. با این حال، شواهد اولیه حاکی از آن است که سهلانگاری، ضعف در نظارت و احتمالا انبارداری غیراصولی، از جمله عوامل بروز این فاجعه بودهاند.
مدیریت بحران در لحظه حادثه نیز جای بررسی جدی دارد. آیا نیروهای امدادی در زمان مناسب و با امکانات کافی به محل رسیدند؟ آیا سامانههای هشدار و تخلیه اضطراری فعال بودهاند؟ چه میزان هماهنگی میان نهادهای مسئول وجود داشته است؟
در کنار این پرسشها، باید از مسئولیتپذیری و پاسخگویی نهادهای ذیربط نیز سخن گفت. پرداخت دیه و دلجویی از خانوادهها، اگرچه ضروری است، اما تنها بخشی از ماجراست. جامعه انتظار دارد مقصران احتمالی شناسایی و معرفی شوند و با شفافیت کامل، گزارشی رسمی و فنی از علت دقیق حادثه به اطلاع عموم برسد.
حادثه بندرعباس فرصتیست برای بازنگری در کل ساختار ایمنی بنادر کشور و سیاستهای مدیریت بحران. نباید اجازه داد که چنین حوادثی به «تکرار مکرر خطا» تبدیل شود. پیشگیری از تکرار این فجایع، نیازمند اراده جدی، اصلاح ساختاری، آموزش گسترده و سرمایهگذاری در حوزه ایمنی است.
در پایان، ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار و آرزوی شفای عاجل برای مجروحان، امید میرود که مسئولان با اقداماتی فراتر از وعدههای مقطعی، گامی مؤثر برای صیانت از جان کارگران، کارکنان و مردم بردارند.
نسیم اسپید_فعال دانشجویی*
انتهای پیام/
نظر شما