به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز ازقم، امروز در هوای نیمهگرم اردیبهشتماه، در یکی از خطبههایی که صراحت آن بیش از آرامش لحظات پیش از ظهر بود، امام جمعه قم بار دیگر رویکرد هستهای کشور را بازخوانی کرد. سخنان او نه تنها بازتاب صریحی از موضع رسمی ایران در مذاکرات اخیر بود، بلکه پیامی مستقیم برای مردمی داشت که چشم انتظار نتیجه گفتوگوها هستند و خاطره تلخ توقفهای موقت در گذشته را فراموش نکردهاند.
وقتی از پنجمین دور مذاکرات سخن به میان آمد، بسیاری در میان نمازگزاران از چهره امام جمعه چشم برنمیداشتند. واژهها وزن داشتند و جملهها مستقیماً مخاطب خود را نشانه میرفتند. «نه زیاد خوشبین هستیم و نه زیاد بدبین»؛ این جمله در نگاه اول شاید ساده و محتاطانه باشد، اما دقیقاً ریشه در همان مشیای دارد که رهبر انقلاب سالهاست در مواجهه با دیپلماسی غرب توصیه میکند: واقعگرایی با چاشنی بیاعتمادی.
اما اوج خطبهها آنجا بود که بهصراحت گفته شد: صنعت غنیسازی ایران متوقفشدنی نیست. جملهای که اگرچه پیشتر در بیانیهها و مواضع رسمی نیز شنیده شده بود، اما این بار، از بلندگوی مسجد اعظم قم با صدایی محکم، در فضایی دینی و انقلابی، بیان شد. از همان جایگاهی که در طول دههها بسیاری از مواضع تاریخی نظام، در آن اعلام شده است.
امام جمعه قم در واقع، در کنار ارجاع به مذاکرات، کوشید بار دیگر ذهنها را به ریشههای این پافشاری ملی برگرداند. آنجا که به ماجرای ملیشدن صنعت نفت اشاره کرد، در حقیقت داشت این پیام را میداد که ایستادگی امروز بر سر سانتریفیوژها، چیزی جدا از مقاومت دیروز بر سر چاههای نفت نیست. همان روحیه، همان خواسته، همان مفهوم استقلال که امام خمینی آن را فراتر از یک شعار، به شعور سیاسی مردم این سرزمین تبدیل کرده بود.
وقتی به ماجرای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اشاره شد، دیگر روشن بود که امام جمعه قصد دارد چهرهای پیچیده و چندلایه از امام راحل را بازخوانی کند. نه صرفاً رهبری انقلابی و حماسی، بلکه تصمیمگیری که میدانست کجا باید عقبنشینی کند تا بماند، و کجا باید بایستد تا تاریخ را بسازد.
اشاره امام جمعه قم به ماجرای قطعنامه ۵۹۸، نه یک بازخوانی تاریخی ساده بود و نه صرفاً ادای دین به امام راحل، بلکه بهوضوح تلاشی بود برای اثبات یک اصل در سیاستورزی انقلابی: تصمیمهای دشوار، وقتی با درک عمیق از شرایط و آیندهنگری همراه باشند، به جای آنکه نشانه ضعف تلقی شوند، میتوانند مصداقی از حکمت باشند. همین منطق است که در نگاه خطیب جمعه، امروز هم باید معیار تحلیل اقدامات هستهای کشور باشد.
تفاوتی نمیکند طرف مذاکره چه کسی است یا در کجا نشسته، اصل آن است که جمهوری اسلامی تجربهای چهلوچندساله از آزمونهای تلخ و شیرین در برابر غرب دارد و حالا خوب میداند کدام وعدهها صرفاً پوششیاند برای محدودسازی اقتدار ایران.
در حالی که بسیاری از تحلیلگران بینالمللی میکوشند مذاکرات را در چارچوب تقابل تکنیکی و فنی تعریف کنند، بیانات امام جمعه قم نشان داد که نگاه از اینجا، بیشتر بر پایه تجربه زیسته انقلاب اسلامی و هوشیاری در برابر تکرار اشتباهات گذشته است. وقتی از صنعت غنیسازی به عنوان غیرقابل توقف یاد میشود، این نه صرفاً اعلام موضعی فنی، بلکه یک بیانیه هویتی است. جمهوری اسلامی، در گفتمان امام جمعه، پروژه هستهای را نه فقط برای انرژی یا دارو، بلکه به عنوان یکی از جلوههای استقلال علمی و اقتدار ملی میبیند؛ چیزی که ایستادگی بر سر آن، تکرار ایستادگی ملت در دورههای گوناگون است، از ملی شدن صنعت نفت گرفته تا دفاع مقدس.
این سخنان در شهری مانند قم، که هم قلب فقه سیاسی و هم کانون مطالبهگری آرمانهای انقلاب است، معنای دوچندانی دارد. در واقع، وقتی امام جمعه قم موضع میگیرد، این صرفاً موضع شخصی یک روحانی نیست، بلکه پژواکی از خواست عمومی حوزه، مراجع و جریانهای انقلابی است که میخواهند در کشاکش قدرت جهانی، جمهوری اسلامی نه منفعل باشد و نه خوشخیال. مردم هم که سالهاست با چالش تحریم و فشار اقتصادی روبهرو هستند، بهخوبی درک میکنند که عقبنشینی در موضوع هستهای، نه فقط از سانتریفیوژها، بلکه از اصل عزت ملی است.
در پایان خطبه، وقتی امام جمعه از حضور در صحنه و آمادگی ملت برای حمایت از مواضع نظام سخن گفت، این جمله بیش از یک شعار بود. آنچه در این خطبه دیده شد، بازآفرینی یک منش سیاسی بود که هم توان عقبنشینی دارد، هم جسارت ایستادگی. همان الگویی که امام خمینی در سالهای حیاتش ترسیم کرد و امروز، هنوز در تریبونهای جمعه، نفس میکشد.
خبرنگار: سیدمیلاد محسنی
انتهای پیام/
نظر شما