به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمان؛ استان کرمان که شاهرگ اقتصادی آن تاریخی طولانی در دل دشتهای کویری دارد و حیات آن به منابع آب زیرزمینی گره خورده است در دهههای اخیر با پدیده خشکسالی مفرط و بحران فرونشست زمین مواجه شده است که این شرایط بقای الگوی کشاورزی سنتی و معیشت بومی را به طور جدی به خطر انداخته است. در این میان پروژههای کلان انتقال آب به عنوان راهحلی اضطراری و بحثبرانگیز مطرح و اجرایی شدهاند. برای تحلیل اثربخشی این پروژهها و بررسی تأثیر آنها بر الگوی کشاورزی سنتی استان با مجید سهرابی متخصص مدیریت منابع آب و اقلیم در مرکز مطالعات کویر ایران به گفتگو نشستهایم تا ابعاد فنی و اقتصادی این تحول را واکاوی کنیم.
سهرابی در ابتدای این مصاحبه با تأکید بر سابقه کشاورزی کرمان گفت: کشاورزی سنتی کرمان که بر پایه محصولات استراتژیکی مانند پسته خرما و مرکبات استوار است همواره متکی به تعادل پیچیدهای میان برداشت از سفرههای آب زیرزمینی و تغذیه طبیعی آنها بوده است که متأسفانه طی چهار دهه اخیر این تعادل به دلیل حفر چاههای عمیق و برداشت بیرویه به شدت به هم خورده است و اکنون ما با یک کسری مخزن تجمعی روبرو هستیم که هیچ پروژهای از جمله انتقال آب نمیتواند به طور کامل آن را جبران کند.
بنابراین پروژههای انتقال آب باید در بستر یک استراتژی جامع مدیریت منابع آب ارزیابی شوند. او افزود: هدف اصلی از اجرای پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به استان کرمان تخلیه فشار از روی دشتها و جلوگیری از تشدید فرونشست بوده است که این اقدام عمدتاً با تأمین آب پایدار برای بخش صنعت و معادن که بزرگترین مصرفکنندگان آب در استان هستند پیگیری شده است که انتظار میرفت با جایگزینی آب صنعتی از منابع غیرمتعارف آب زیرزمینی برای مصارف شرب و کشاورزی اختصاص یابد.
وی در تحلیل اثربخشی این پروژهها بر الگوی کشاورزی سنتی اظهار داشت: اثربخشی پروژههای انتقال آب بر کشاورزی سنتی یک تناقض ساختاری است که متأسفانه کشاورز خرد کرمانی در مرکز آن قرار دارد. آب انتقالی به دلیل طی مسافتهای طولانی هزینههای تصفیه و پمپاژ قیمت تمامشده بسیار بالایی دارد که این قیمت به هیچ وجه برای کشاورزی سنتی مقرون به صرفه نیست. در نتیجه عملاً آب انتقالی صرفاً به صنایع بزرگ و مزارع صنعتی و گلخانههای مقیاس بالا که توان پرداخت این قیمتهای گزاف را دارند تزریق میشود که این شرایط کشاورزی سنتی را که همچنان از منابع زیرزمینی استفاده میکند در یک چرخه بسته و فشار مضاعف قرار میدهد.
او ادامه داد: پروژههای انتقال آب بهجای آنکه مستقیماً به کمک کشاورزی سنتی بیایند نقش یک تعدیلکننده غیرمستقیم را ایفا میکنند که این تعدیل نیز به کندی صورت میگیرد و نتایج محسوس آن برای کشاورز خرد هنوز ملموس نیست. این امر به افزایش شکاف بین کشاورزان سنتی و کشاورزان مدرن و صنعتی که از حمایتهای مالی و زیرساختی بهتری برخوردارند منجر شده است.
سهرابی تأکید کرد که فشار شدید کمآبی الگوی کشت سنتی در استان را به سمت تغییرات اجباری و پرهزینه سوق داده است: کشاورز سنتی کرمانی که نسلها به کشت محصولات پرآببر مانند پسته و مرکبات با روشهای غرقابی یا نیمهسنتی عادت کرده بود اکنون با محدودیتهای شدید برداشت آب روبهرو است که این وضعیت او را مجبور به کاهش سطح زیر کشت یا روی آوردن به روشهای آبیاری نوین و تحت فشار کرده است. اگرچه استفاده از روشهای نوین آبیاری از لحاظ فنی مطلوب است اما اجرای آن نیازمند سرمایهگذاری اولیه سنگین تأمین تسهیلات بانکی کمبهره و دانش فنی است که کشاورزان سنتی خرد اغلب فاقد آن هستند.
او افزود: دولت باید با تخصیص یارانههای هدفمند و ارائه آموزشهای تخصصی بهجای اینکه کشاورز سنتی را در مقابل یک واقعیت گرانقیمت انتقال آب قرار دهد مسیر گذار ایمن به کشتهای کمآببَر مانند گیاهان دارویی یا گلخانههای هیدروپونیک را برای او هموار سازد که در غیر این صورت ادامه این روند به بایر شدن زمینهای سنتی و افزایش بیکاری در مناطق روستایی منجر خواهد شد.
متخصص مدیریت منابع آب در بخش دیگری از تحلیل خود به چالشهای آماری و مدیریتی پرداخت و گفت: یکی از موانع اصلی در مدیریت اثربخش منابع آب استان نبود یک آمار دقیق و بهروز از میزان برداشت چاههای مجاز و غیرمجاز در بخش کشاورزی است که پروژههای انتقال آب در خلأ اطلاعاتی و بدون نظارت دقیق بر برداشت از منابع زیرزمینی نمیتوانند به هدف اصلی خود یعنی احیای دشتها برسند. تا زمانی که کنتورهای هوشمند و سیستمهای پایش آنلاین بر کلیه چاهها نصب نشود هر حجم آبی که از بیرون به استان وارد شود توسط برداشتهای جدید از منابع زیرزمینی خنثی خواهد شد.
او افزود: باید پذیرفت که سهم کشاورزی سنتی در مصرف آب بالاست و بنابراین راهکار تنها در انتقال آب نیست بلکه در اصلاح تعرفهها و قیمتگذاری منطقی آب است که متأسفانه کشاورزی سنتی ما هنوز با تعرفههای بسیار پایین آب را مصرف میکند که این خود انگیزه برای اصلاح الگو را از بین میبرد. این مسئله نیازمند شجاعت در سیاستگذاری و اجرای قوانین سختگیرانه برای مقابله با برداشتهای غیرمجاز است.
سهرابی در جمعبندی نهایی خود تأکید کرد: پروژههای انتقال آب به تنهایی و بدون برنامههای حمایتی هدفمند و تخصیص سهمیه آب ارزان یا یارانهای به کشاورزان سنتی تنها به مثابه یک مسکن موقتی برای صنعت عمل میکنند نه یک راهحل پایدار برای کشاورزی. اثربخشی این پروژهها بر الگوی سنتی کشاورزی منوط به ایجاد یک صندوق حمایت از تحول الگوی کشت با استفاده از بخشی از عواید همان آب انتقالی به صنایع است تا کشاورزان خرد بتوانند تجهیزات نوین خریداری کنند و به سمت کشتهایی بروند که هم سودده باشند و هم با شرایط اقلیمی و منابع آب موجود سازگارتر باشند. در غیر این صورت ما شاهد تداوم نابودی زمینهای پسته و خرما و مهاجرت بیرویه خواهیم بود که این یک فاجعه اقتصادی و اجتماعی برای هویت کویری کرمان است.
خبرنگار: زهرا اسکندری
انتهای پیام/
نظر شما