جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان به نفع گروه‌های افراطی تمام شد

دکتر «کلی شانون» معتقد است که سیاست‌گذاران آمریکایی باید بفهمند که نمی‌توانند اراده خود را با توسل به زور به دیگر کشورها تحمیل کنند؛ زیرا هر دو جنگ خاورمیانه به نفع گروه‌هایی مانند القاعده تمام شد.

به گزارش خبرنگار بین‌الملل ایسکانیوز، «یازده سپتامبر» روزی که دقیقا 20 سال پیش توجه مردم سرتاسر دنیا را معطوف آمریکا کرد؛ حادثه‌ای که در داخل خاک آمریکا تحولات زیادی را همراه داشت و موجب لشکرکشی این کشور به خاورمیانه شد. چند فرضیه متفاوت در مورد حملات مذکور وجود دارد؛ برخی آن را ساختگی و بهانه‌ای برای حضور نظامی در خاورمیانه می‌دانند. اما هر چه که بود، بعد از این رویداد دولتمردان آمریکایی به بهانه سرنگونی القاعده و طالبان در سال 2001 به افغانستان حمله کردند. حمله‌ای که به دو دهه اشغالگری در افغانستان منجر شد. اما چند هفته پیش، جو بایدن –رییس جمهور جدید آمریکا- دستور خروج کامل از این کشور را صادر کرد. بلافاصله پس از خروج آمریکا، طالبان مجددا قدرت را به صورت کامل در افغانستان به دست گرفت.

این روزها یک سوال اساسی در افکار عمومی جهان مطرح می‌شود؛ حاصل دو دهه حضور آمریکا در خاورمیانه چه بوده است؟! در همین راستا، مصاحبه‌ای با دکتر «کلی شانون» - دانشیار تاریخ و استاد برجسته مطالعات صلح دانشگاه «دانشگاه فلوریدا آتلانتیک»- انجام شد. از نظر ایشان، جنگ افغانستان باعث 20 سال رنج برای مردم افغانستان شد و همه دستاوردها از جمله پیشرفت در حقوق زنان، ایجاد حکومتی جدید و غیره، اکنون با بازگشت طالبان از بین رفته است. وی ضمن اشاره به اینکه جنگ عراق نیز نتیجه تقریبا مشابهی داشته است، بیان می‌کند که هر دو جنگ به نفع گروه‌های افراطی منطقه تمام شده است. این استاد آمریکایی امیدوار است که دولتمردان آمریکایی فهمیده باشند که با توسل به زور نمی‌توانند اراده خود را به دیگر کشورها تحمیل کنند. 

بخش اول گفتگوی ایسکانیوز با دکتر کلی شانون بدین شرح است:

- امروز سالگرد حملات یازده سپتامبر است؛ حادثه‌ای که به دو دهه حضور نظامی آمریکا در افغانستان منجر شد. از نظر جنابعالی، حاصل دو جنگ افغانستان و عراق برای آمریکا و خاورمیانه چه بوده است؟

این سوال بزرگی است. به سختی می‌توان گفت دستاوردهای آن چیست؛ زیرا رویدادهای جدیدی اتفاق افتاده است. من به عنوان یک مورخ فکر می‌کنم معمولا برای مشخص شدن تاثیرات کامل چنین رویدادهایی چند دهه زمان نیاز است. ما همچنان در درون این رویدادها هستیم و نمی‌توانیم نمای بزرگتر آن را ببینیم. در حال حاضر، مشخص کردن دستاوردهای مثبت جنگ‌های ایالات متحده در افغانستان و عراق دشوار است. جنگ افغانستان باعث 20 سال رنج برای مردم افغانستان شد و همه دستاوردها از جمله پیشرفت در حقوق زنان، ایجاد حکومتی جدید و غیره، اکنون با بازگشت طالبان از بین رفته است. این جنگ موجب افراطی شدن بسیاری از افغانستانی‌ها شد که به گروه‌هایی مانند طالبان یا «داعش-شاخه خراسان»، نپیوسته بودند. خروج آشفته آمریکا از افغانستان باعث تنش‌های جدی بین ایالات متحده و متحدانش از جمله بریتانیای کبیر شده است. این امر به همسایگان افغانستان نیز آسیب رساند که بیش از 40 سال مجبور به جذب تعداد زیادی از مهاجران افغان بوده‌اند.

جنگ عراق نیز به طور مشابه خسارت‌های زیادی به بار آورد. این جنگ منجر به مرگ و رنج بسیاری از مردم عراق شد. جنگ منطقه را بی‌ثبات کرد؛ که من معتقدم در ظهور داعش نقش داشت. به نظر می‌رسد عراق اکنون نسبت به قبل از ثبات بیشتری برخوردار است، اما این ثبات شکننده است. این جنگ همچنین باعث تنش بین ایالات متحده و متحدانش شد و به تنش‌ها و مشکلات سیاسی در خاورمیانه دامن زد. من فکر می‌کنم هر دو جنگ به نفع گروه‌هایی مانند القاعده تمام شد؛ زیرا این فرصت را در اختیار آنها قرار داد که بتوانند غرب را شرور معرفی کنند. امیدوارم هر دو جنگ باعث شوند سیاست‌گذاران ایالات متحده ضرورت مداخله نظامی در آینده را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند؛ زیرا معتقدم که جنگ معمولا بیشتر از آنکه فایده داشته باشد، باعث آسیب می‌شود. شرم آور است که در این برهه از تاریخ بشر کسی بخواهد برای حل مشکلات به خشونت روی بیاورد. معمولا خشونت در نهایت مشکلات بیشتری را ایجاد می‌کند.

- آیا دولتمردان آمریکایی از 20 سال حضور در خاورمیانه چیزی آموخته‌اند و در آینده از آموخته‌هایشان بهره‌ای خواهند جست؟

من واقعا نمی‌توانم بگویم سیاست‌گذاران آمریکایی چه درس‌هایی از آنها آموخته‌اند؛ زیرا من در دولت کار نمی‌کنم و نمی‌دانم آنها چطور فکر می‌کنند. با این حال فکر می‌کنم فروپاشی افغانستان - بیشتر از جنگ در عراق- احتمالا باعث شده که سیاست‌گذاران ایالات متحده نگاه جدی به نقش ایالات متحده در جهان داشته باشند. ناراحتی عموم مردم آمریکا از سقوط دولت افغانستان چیزی است که رهبران سیاسی باید به آن توجه کنند. عزم رئیس جمهور بایدن برای پایان دادن به جنگ ایالات متحده در افغانستان و سخنرانی‌های اخیر وی ممکن است نشان دهنده تغییر ایالات متحده از دخالت نظامی به سمت دیپلماسی و سایر ابزارهای نفوذ بین المللی باشد. به نظر می‌رسد در حزب جمهوری‌خواه نیز حس مخالفت با مداخله [نظامی] به وجود آمده است. امیدوارم رهبران آمریکایی نیز متوجه شده باشند که عدم درک واقعی آمریکا از فرهنگ، تاریخ و سیاست خاورمیانه یک مشکل است. امیدوارم درس‌های 20 سال گذشته سیاست‌گذاران آمریکایی را مجبور کند تا در آینده با مردم خاورمیانه به عنوان شرکای واقعی همکاری کنند. و همچنین امیدوارم آنها آموخته باشند که ایالات متحده نمی‌تواند اراده خود را از طریق زور به کشورهای دیگر تحمیل کند.

- بازخورد دو دهه حضور نظامی در خاورمیانه در محافل دانشگاهی، نخبگانی و اندیشکده‌های آمریکایی چگونه است و آیا جامعه آمریکا مطالبه‌ای در این خصوص دارد؟

مواضع آمریکایی‌ها در مورد دو دهه جنگ آمریکا در خاورمیانه متفاوت است. هیچ اجماع واقعی وجود ندارد. برخی معتقدند که جنگ‌ها ضروری بودند اما به خوبی اجرا نشدند. برخی دیگر معتقدند که ایالات متحده هرگز نباید در افغانستان و یا عراق وارد جنگ می‌شد. در حال حاضر به نظر می‌رسد نظرسنجی‌های عمومی نشان می‌دهد که اکثریت مردم آمریکا خواهان پایان جنگ در افغانستان بودند؛ اما اکثریت (حدود 60 درصد) از نحوه پایان جنگ بایدن مخالف هستند. به طور کلی فکر می‌کنم مردم ایالات متحده حداقل تا مدتی از مداخلات نظامی آینده حمایت نخواهند کرد. پس از جنگ ویتنام نیز چنین بود. پس از [جنگ] ویتنام، مردم ایالات متحده تا جنگ اول خلیج فارس 1990-1991 از جنگ دیگری حمایت نکردند. فکر نمی‌کنم مداخله نظامی ایالات متحده به پایان برسد، اما حس می‌کنم که آمریکایی‌ها به دلیل بد بودن جنگ در افغانستان حداقل تا یکی دو دهه دیگر مشتاق جنگ دیگری نخواهند بود.

انتهای پیام/

کد خبر: 1110516

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =