پشت پرده ساخت باغ شهر در حومه شیراز / چه کسانی از خشک شدن بختگان و کمبود آب سود می‌کنند؟

کشت برنج و کمک به کشاورزان در منطقه سپیدان بهانه‌ای شده تا عده‌ای آب رودخانه مارگون را برای ساخت باغ و ویلا به بالا دست سد درودزن در استان فارس ببرند اما این کار تبعات محیط زیستی دارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، کشت برنج و کمک به کشاورزان در منطقه سپیدان بهانه‌ای شده تا عده‌ای آب رودخانه مارگون را برای ساخت باغ و ویلا به بالا دست سد درودزن در استان فارس ببرند غافل از اینکه با این کار هم آب شرب شیراز و شهرهای اطراف تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و هم شیره جان بختگان می‌خشکد. مخالفت محیط زیست و نداشتن مجوز زیست محیطی هم مانع نشده است. بهمن ایزدی؛ کویر شناس و فعال محیط زیست در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز ضمن تشریح ابعاد مختلف ماجرا از تبعات آن برای محیط زیست منطقه گفت که در ادامه می‌خوانید.

در ابتدا بفرمایید که هدف از کشت برنج در آن منطقه چه بود و چرا اصلاً این موضوع مطرح شده است؟

امروز در منطقه پیش از آن که موضوع کشت برنج مطرح باشد، بحث ساخت ویلا و باغ مطرح است.

کشت برنج در جلگه کامفیروز در حال انجام است و چیزی حدود ۱۲ هزار هکتار مزارع کشت برنج در آن محدوده وجود دارد که با تخریب مراتع و رویشگاه‌های جنگلی و تبدیل آن‌ها به اراضی کشاورزی و برداشت بی‌رویه از آب رودخانه کر و سرشاخه‌های این رودخانه مزارع کشت برنج را توسعه داده‌اند. در نتیجه برداشت بی‌رویه از بالادست حوضه آبریز بختگان باعث شده که آب به بخش‌های جنوب شرقی و طشک و بختگان نرسد.

آیا کشت برنج الگوی کشاورزی مردم منطقه بوده و از دیرباز انجام می‌شده یا بعدها به این منطقه آورده شده است؟

کشت برنج آن منطقه حدودا از دهه ۱۳۴۰ خورشیدی از زمانی آغاز شد که مرحوم محمد خان ضرغامی به لنجان اصفهان رفت و بذر برنج آن منطقه را در قصردشت سعادت آباد کشت کرد و بعدها از همانجا این بذر به جلگه کامفیروز و دیگر نقاط انتقال پیدا کرد.  لذا با توجه به این که درآمد کشت برنج نسبت به دیگر محصولات کشاورزی بیشتر است، کشت برنج هم توسعه پیدا کرد. البته کاشت برنج در مناطق داخلی کشور به استثنا استان‌های مازندران و گیلان،  جانمایی غیراصولی و بسیار مخربی بود که بخش وافری از منابع آب کشور را هدر داد.

 توسعه بی‌رویه مزارع کشت برنج و تخریب جنگل‌های بلوط

وزارت کشاورزی و نیرو هم هیچگونه تولیگری درستی در این خصوص نداشتند. بعد از انقلاب با توجه به خلاء قانونی موجود مردم هم از این بی‌توجهی استفاده کرده و اراضی کشت برنج خود را گسترش دادند. حتی برخی باغ‌های خود را  تخریب کردند و به مزارع برنج تبدیل کردند. متعاقبا پای از این فراتر گذاشته شد و اراضی مرتعی هم تصرف و تبدیل به شالیزار شد. اراضی مرتعی و جنگل‌ها منابع ملی بودند ما در این منطقه جنگل‌های بلوط ۴۰۰ یا ۵۰۰ ساله داریم و هنوز تک درختان کهنسال بلوط و بنه باقیمانده در مزارع، نشانگر آثار جنگل کهنسال قبل از تصرف اراضی حنگلی و مرتعی بوده است.

سال‌هاست به موازات رودخانه کر و از بالادست کانالهای آب ایجاد شده که آب را به اراضی زیر دست در جلگه کامفیروز شمالی انتقال می‌دهند. سازمان‌های متولی هم نه تنها ممانعتی به عمل نیاوردهاند بلکه با واگذاری زمین و انتقال آب از این موضوع حمایت کردند.

با اینکار عملا آب حوضه بختگان، طشک و تالاب کمجان را در بالا دست تصاحب کردند و رودخانه کر را از زیر سد دورودزن خشک کردند و آب به پایین دست نرسید و در پایاب کر واقع در جنوب شرقی آن منطقه دریاچه بختگان، طشک و بخش کربال را خشک کردند و کربال که حدود هشتاد پارچه آبادی دارد و درآمدهایشان مبتنی بر اقتصاد کشاورزی بود که تا حدودی برنج و بیشتر گندم جو و صیفی جات می‌کاشتند اما بعد با خشک شدن رودخانه کر،  حقابه شان از دست رفت و مردم آنجا با مشکلات عدیده درآمدهای معیشتی روبرو شدند و چهره کریه فقر بر منطقه مستولی شد  و در ادامه مساحت ۱۲۰ هزار هکتاری دریاچه بختگان و طشک تبدیل به کویر نمک شد و با وزش کوچکترین باد ریزدانههای نمک مناطق اطراف را تحت تاثیر مخرب خود قرار میدهند که شیوع بیماری‌ها از جمله بیماری‌های پوستی از اتفاقاتی است که مناطق کربال،  خرامه و بختگان را در بر گرفت که در واقع کارنامه سیاهی از مدیریت حفاظت و بهره برداری از منابع آب برجای گذاشت.

 بعد از استفاده بیرویه از رودخانه کر سطح آبهای زیرزمینی افت شدیدی پیدا کرد و در برخی مناطق ده‌ها متر افت تراز آب ایجاد شد و متعاقبا کشاورزان برای دستیابی به آب، عمق چاههای خود را تا بیش از ۱۰۰ متر افزایش دادند.

خشکاندن رود کر باعث شد که آب زیرسطحی دریاچه بختگان نیز به منفی هشت متر برسد و با افت تراز ایستایی سفره آب‌های زیر زمینی در مناطق کربال،  خرامه و بختگان و غیره در فرآیند عدم توزیع ناعادلانه آب، اراضی برخی نقاط دچار فرونشست زمین شوند.

با وجود چنین کارنامه شومی در خصوص مدیریت منابع آب و خاک در حوزه آبریز بختگان،  باز هم برخی با پند نگرفتن از کارنامه منفی مدیریت آب در آن حوضه،  با طرح‌های مهلک برداشت آب از سرشاخه‌های کر از جمله رودخانه مارگون در راستای افزایش بحران در آن منطقه می‌کوشند.  این روزها  به دلیل افت حدود  پنجاه درصدی بارشهای سال گذشته و عدم بارش در بهار، استان فارس دچار خشکسالی شدهاست و به همین دلیل و همچنین افت شدید دبی خروجی از مناطق آبخیز، اعلام شده است که کسی حق کاشت برنج ندارد اما چون وزارت کشاورری و کلا دولت برنامه دیگری برای ایجاد معیشت مردم مبتنی بر خلاقیت‌ها و استعدادهای فردی و همچنین کاشت محصولات کم آب‌بر ندارند،  کشاورزان به این حرف‌ها گوش نمی‌دهند.

این روزها سازمان آب منطقه فارس تمام هم و غمش را گذاشته که آب سد درودزن را حفظ کند که بتواند در شرایط گرم و خشک ماه‌های پیش رو آب شهرهای مختلف مثل شیراز، مرودشت، زرقان وغیره را تامین کند و بخش وافری از آب پرکیفیت این سد از رودخانه مارگون تامین می‌شود.

با توجه به وضعیتی که تشریح کردید موضوع حفظ آب سد درودزن و رودخانه مارگون بسیار اهمیت دارد پس چرا انتقال آب رودخانه مارگون متوقف نمی‌شود؟

آب شرب شیراز و شهرهای دیگر در گرو مدیریت صحیح و عادلانه منابع آب رودخانه کر و سرشاخه‌هایش مانند رودخانه مارگون و همچنین مخزن سد دورودزن است. در این شرایط سخت شرم آور است که وزارت کشاورزی و به ویژه مدیران استانی و عده‌ای فرصت طلب می‌خواهند با انتقال و بهره‌برداری از رودخانه مارگون با ایجاد باغ در اراضی شیب‌دار اسفیان و تل زری طرحی را اجرا کنند که تعادل طبیعی و اجتماعی منطقه را به هم می‌ریزد و بحران موجود در منطقه را افزایش می‌دهد.

ریشه‌های یک رانت و سودهای کلان در تبدیل سپیدان به باغ‌شهر

در سال نود و یک عده‌ای که عمدتاً از مسئولین سازمان کشاورزی و آبفا بودند در شهرستان سپیدان و مرکز استان فارس به فکر افتادند که اراضی شیب‌دار بالادست سد درودزن واقع در روستاهای اسفیان و تل زری رابا انتقال آب رودخانه مارگون به بالا دست تبدیل به باغات آبی کنند و با توجه به اینکه بر اساس موقعیت‌شان از تسهیلات اداری برای گرفتن مجوزهای لازم برخوردار بودند این طرح را عنوان و پیگیری کردند. البته بر اساس اطلاعات رسیده پیش از اینکه این طرح مطرح شود و با توجه به اینکه بزرگراه آتی الاحداث شیراز- اصفهان از حدود سه کیلومتری شمال شرق روستاهای موصوف عبور می‌کرد، عده‌ای مبادرت به خرید اراضی منطقه با قیمت بسیار نازل کرده بودند.

وزارت نیرو در آن سال میزان برداشت از آب مارگون برای این طرح را یک میلیون و ۷۳ متر مکعب در نظر گرفت اما سال ۹۳ مطالعاتی انجام شد که نشان می‌داد اگر ساخت باغ آبی در آن منطقه ادامه پیدا کند، بحران موجود در حوزه آبریز بختگان دوچندان شده و مشکلات اقتصادی در جلگه کامفیروز ایجاد می‌شود، بنابراین در سال ۹۳ آن مجوز باطل شد اما طراحان آن پروژه از پای ننشستند و به برخی از کارهای اجرایی مانند احداث جاده هفت کیلومتری با تخریب مرتع و رویشگاه درختچه‌های جنگلی و همچنین تخلیه لوله‌های با قطر ۴۵ سانتیمتر با استفاده از اعتبارات وزارت کشاورزی به کارشان ادامه دادند و پیش بینی می‌کردند که با لابیگری و حمایت یک سویه وزارت کشاورزی می‌توانند کار را پیش ببرند و سرمایه‌گذاریشان به نتیجه برسد.

 شایان ذکر است چندین سال است که بزرگراهی از اصفهان به سمت شیراز در حال احداث است و کسانی که می‌خواستند در محدوده حداقل هفتصد هکتاری اسفیان و تل زری باغ ایجاد کنند می‌دانستند که در آینده نزدیک این بزرگراه از آنجا عبور خواهد کرد و چهره اقتصادی منطقه را با افزایش قیمت اراضی دگرگون می‌کند و همین موضوع از جمله انگیزه‌های مجریان به منظور برنامه‌ریزی برای اجرای انتقال آب مارگون و سرمایه‌گذاری در آن منطقه بود.

در حال حاضر مسیر دسترسی به اسفیان و تل زری دارای جاده غیر استانداردی است که از شیراز تا آن منطقه حدود سه ساعت زمان می‌برد اما با اتمام این اتوبان فاصله از شیراز تا منطقه به حدود ۵۰ دقیقه تنزل پیدا می‌کند و تمامی این واقعیات پیش بینی شده، موضوعاتی بود که انگیزه مجریان طرح انتقال آب و ایجاد باغ در اراضی شیبدار اسفیان و تل زری را با افق دور ایجاد باغ شهر تحریک می‌کرد.

آیا ارگان و سازمان خاصی منفعتی در منطقه دارد یا تمام زمین‌ها دست مردم عادی است؟

کسانی که می‌خواهند در منطقه با افق غایی باغ شهر درست کنند در جریان کشیده شدن اتوبان از سال‌ها قبل بودند و این نمی‌تواند کار مردم عادی باشد و حتما رانتی در این میان وجود دارد و طبیعتاً اگر آب به زمین‌هایی که با هزینه بسیار کم خریداری کرده‌اند برسد، مسیر رفت و آمد هم با اتمام بزرگراه شیراز- اصفهان از شیراز و دیگر مناطق استان فارس و

استان‌های همجوار هموار شود، طبعا باغات مستحدثه آتی که طبعا تبدیل به قطعات کوچک و باغ شهری می‌ شوند با رشد چندین برابری افزایش قیمت پیدا خواهند کرد که با واگذاری و فروش آن‌ها،  برخی از سینه چاکان اجرای طرح انتقال آب مارگون هزاران میلیارد تومان سود خواهند کرد.

دولت مردان و نمایندگان منافع جناحی خود را به منافع ملی ترجیح میدهند

اگر نمایندگان مجلس در استان فارس به ویژه نمایندگان حوزه انتخابی شهرستان‌های سپیدان و مرودشت  و مسئولین استان فارس دلسوز دغدغه حوزه انتخابی و آن منطقه را دارند باید به وضعیت اسفناک کربال توجه کنند و ببینند که کشاورزان چگونه با سختی، معیشت خود را پیش می‌برند و با فقر گذران زندگی می‌کنند اما مسئولین ذیربط چشمشان را نسبت به این واقعیت‌های مهلک بسته‌اند؟!

لذا کشور از جایی ضربه خورده است که برخی از دولت مردان و نمایندگان منافع جناحی و فردی خود را به منافع ملی ترجیح می‌دهند.

تمامی این طرح‌ها با هدف تسلط بر اراضی و تملک پایه‌گذاری می‌شوند و همه این‌ها به رسیدن به منافع آنی و هنگفت مالی ختم می‌شوند. وقتی ارزش‌های ملی و جنگل‌ها و منابع طبیعی ما در نظر برخی به شکل پول دیده شوند، انواع بلاها و بحران ‌ها،  ارزش‌های حیاتی سرزمین مان را خواهد بلعید.

محیط زیست چرا نسبت به این سوء مدیریت‌ها سکوت کرده است؟

محیط زیست تشکیلات ضعیفی در کشور است و با نگاه به تخصیص اعتبار سالانه آن سازمان می‌توان متوجه این امر شد. با وجود این‌ها باز هم مومکدا محیط زیست فارس مخالفت خود را با انتقال آب مارگون و ایجاد باغ در اراضی شیبدار اسفیان و تل زری اعلام کرده است و ریاست سازمان آب منطقه‌ای فارس نیز  همراه با وزارت نیرو مکرراً با این طرح مخالفت کرده و اعلام کردند که حق برداشت  از آب مارگون وجود ندارد اما لوله‌های انتقال آب که در منطقه اسفیان به طول ۷ کیلومتر پهن شده بودند همچنان به قوت خود باقی‌اند و این نشان می‌دهد که در خلاء که بین تغییر  دولت‌ها ایجاد می‌شود، مجریان می‌خواهند از موقعیت استفاده کرده و کار خود را ادامه دهند.

تلاش نماینده سپیدان برای اجرای طرح انتقال آب

نهم فروردین آقای علیزاده نماینده سپیدان به همراه مدیرانی که شرح وظایف آنها حفاظت از آب و خاک منطقه است و به خوبی می‌دانند که از دهه سال هشتاد مناطق آبریز بالادست کر تحت پوشش برنامه آبخیزداری قرار دارد که حفظ مراتع و عدم ایجاد باغ از جمله برنامه‌های طرح آبخیزداری است، به کنار رودخانه مارگون رفتند و به دعوت آقای علیزاده نماینده حوزه سپیدان و بیضا،  معاون وزارت کشاورزی در امور باغبانی را در زمانی که به دلیل عدم بهره برداری کشاورزان مارگون و کمهر و .... رود مارگون بیشترین دبی خروجی آب را داشت به کرانه رود مارگون دعوت کردند تا بگویند که وقتی آب آن رود چنین پر و فراوان است چه ایرادی دارد که یک یا دو میلیون متر مکعب از آن راه برای ساخت باغ به اراضی شیبدار اسفیان و تل زری منتقل کنیم و معاون وزیر هم قول داد که در دوفاز این کار انجام شود و اعتبار لازم تخصیص می‌شود.

باز هم نماینده مذکور در سی و یکم فروردین ماه آقای ملایی رییس حوزه آبخیز زاینده رود و خلیج فارس در شرکت منابع آب ایران وابسته به وزارت نیرو و هیات همراه را برای جلب حمایت وزارت نیرو در خصوص برداشت و انتقال آب به مارگون و منطقه پیرامونی دعوت کرد که نهایتا مجددا وزارت نیرو با برداشت آب از رودخانه مارگون مخالفت نمود. 

مشکل منطقه تا جایی ادامه پیدا کرد که به دلیل بی‌عدالتی در مدیریت حفاظت از منابع آب،  اطراف تخت جمشید، مرودشت،  رامجرد هم دچار فرونشست شد.

 مردم کربال با فقر دسته و پنجه نرم می‌کنند

آیا مسئولین بحرانی که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند را نمی‌بینند؟ فقری که مردم کربال دچار آن شده‌اند را نمی‌بینند؟ و هم اکنون سعی دارند فلاکت مردم شریف کربال را با برداشت آب از سرشاخه‌های کر به دیگر مناطق و شهرستان کامفیروز منتقل کنند!!

مسئولین به جای اینکه کمک کنند تا بحران کاهش یابد و تعادلات طبیعی به حالت قبل باز گردد، خود عامل برهم زدن تعادل میشوند و به جای اینکه برنامه‌ریزی کنند تا با تغییر الگوی کشت و استفاده از گیاهان کم آب بر، اقتصاد مردم محل بهبود پیدا کند، سراغ بهره‌برداری بیش از اندازه از منابع طبیعی و حوضه‌های هیدرولوژیک مفلوک می‌روند. سازمان بازرسی کشور چرا ساکت است و به این موضوعات هستی سوز ورود نمی‌کند؟

چند سالی است که موضوع مجوزهای محیط زیستی مطرح می‌شوند که هر طرحی باید مجوزی هم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست داشته باشد اما شاهد این هستیم که با وجود مخالفت‌ها و نبود مجوز طرح‌ها همچنان ادامه پیدا می‌کنند و عملاً این مجوز به چه دردی می‌خورد؟

متاسفانه متولی‌های این طرح‌های مخرب به قدری نفوذ دارند که مقابل سازمان حفاظت محیط زیست می‌ایستند و کار خود را ادامه می‌دهند و سازمان‌های ذیربط را در برابر کار انجام شده قرار می‌دهند. برای اینکه این کشور به حالت طبیعی و تعادل محیط زیستی خود برسد باید قوه قضاییه و سازمان بازرسی کشور و نهادهای ذیربط به موضوع ورود کنند و کسانی را که سرمایه‌های ملی را به هدر می‌دهند، محاکمه کنند؟

ما باید به ارزش‌های ملی احترام بگذاریم اجازه دهیم که جریانات طبیعی مانند جاری بودن رودها بر اثر موقعیت توپوگرافی مسیرشان کار خود را انجام دهند و جلوی رودخانه ها را به منظور انتقال آب به دیگر مناطق سد نکنیم. آب را از جایی به جای دیگر انتقال ندهیم و جایی را فقیر و جای دیگر را بسیار غنی نکنیم. ما اگر در خصوص آب، خاک و هوا برنامه‌های عدالت محور نداشته باشیم اوضاع بحرانی کنونی روز به روز بدتر می‌شود.

در خصوص اتفاقی که در مارگون در حال رخ دادن است تقاضای ما این است که مسئولین رده بالا به این موضوع ورود کنند و جلوی کسانی که یا بر اساس منافع خودشان یا از روی ندانم کاری دست به تخریب محیط زیست می‌زنند را به جد بگیرند و به مجریان طرح مخرب تاکید نمایند که لوله های انتقال آب را از کرانه رود مارگون تا اسفیان و تل زری به خارج از منطقه منتقل کنند.

انتهای پیام /

کد خبر: 1137933

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =