سینمای ایران در وضعیت هشدار / جای خالی تنوع ژانر و گونه احساس می‌شود

منتقد سینما گفت: نداشتن تنوع ژانر و گونه و تنوع نگاه و سلیقه و همه آن رنگ‌بندی‌های متنوعی که می‌تواند آثار سینمایی را برای طیف وسیع‌تری از مخاطب جذاب کند و همه نگاه‌ها و سلایق را به سمت خود بکشد باعث دوری مردم از سینما شده است.

محمدرضا مقدسیان منتقد سینما در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز درباره وضعیت حاکم بر سینمای ایران اظهار کرد: وضعیت فعلی سینمای ایران مسئله‌ای است که با وضعیت کلی اجتماع ایرانی انطباق دارد چرا که ذاتا سینما هنری است که بر مبنای طیف گسترده مخاطب معنا پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: به‌طور کلی ذات سینما این گونه است که به‌واسطه اقبال و حضور مخاطب در سینما زنده می‌ماند پس همواره تاثیرات متقابلی بین سینما و اجتماع وجود دارد که در همه جای دنیا یکسان است.

آخرین تصمیمات درباره بلیت سینما/ قیمت‌ها افزایش می‌یابد؟

مقدسیان افزود: با توجه به وضعیت فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و التهابات اجتماعی که در جامعه ایرانی وجود دارد و در کنار وضعیتی که در دوران کرونا داشتیم؛ ناتوانی در مدیریت چنین وضعیتی قابل پیش‌بینی بود و هیچ کس توانایی مدیریت آن را نداشت، به همین دلیل، با تلمبار شدن آثار سینمایی اکران نشده روبرو شدیم که می‌توان گفت حداقل ۲۰۰ فیلم سینمایی تولید شد که بودجه آن از نهادها و ارگان‌های مختلف تهیه شده بود و به اکران عمومی نرسید.

منتقد سینما اظهار کرد: این وضعیت باعث شد که با حجمی از آثار اکران نشده روبرو باشیم و آثاری هم که هر سال تولید می‌شد هر روز به تعداد این آثار اضافه می‌کرد، از طرف دیگر ظرفیت اکران و سالن‌های سینمایی هم مشخص است یعنی به لحاظ سخت‌افزاری یک ظرفیت مشخص داریم و هر ماه فقط تعداد مشخصی از فیلم‌ها اجازه اکران دارند و مازاد بر اینکه وضعیت فعلی که به دلایل اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که بر اجتماع ایرانی حاکم است، به شکل طبیعی و ارگانیک انگیزه و تمایل مردم برای سینما رفتن را کاهش داده است.

مقدسیان با اشاره به اینکه سینما پیش از این نیز روزگار خوشی نداشت، گفت: نداشتن تنوع ژانر و گونه و تنوع نگاه و سلیقه و همه آن رنگ‌بندی‌های متنوعی که می‌تواند آثار سینمایی را برای طیف وسیع‌تری از مخاطب جذاب کند و همه نگاه‌ها و سلایق را به سمت خود بکشد و راضی نگه دارد؛ باعث دوری مردم از سینما شده بود که این موضوع از عوامل مختلفی نشات می‌گرفت.

وی با بیان اینکه شیوه‌های مدیریتی حاکم باعث شده تا جاده فیلمسازی هر روز تنگ‌تر شود، گفت: از سوءمدیریت حاکم تا ممیزی‌های هر روز سختگیرانه‌تر، عدم تولید فکر و عدم تربیت نسل جدید که بتواند فیلمنامه‌های عمیقی بنویسد و غالب شدن یک رویکرد فکری خاص در سینما و کم شدن تفکرات و اعتقادات گوناگون در جریان سینمایی موجب ضعیف شدن بدنه سینما شده و التهابات اخیر هم در حال گرفتن همین نیمچه نفس سینماست.

منتقد سینما ادامه داد: نتیجه اینکه اگر وضع به همین منوال باشد و در روی همین پاشنه بچرخد متاسفانه باید بگویم به سمتی می‌رویم که دیگر چیزی از سینمای ایران باقی نخواهد ماند و تنها چیزی که ممکن است با بخش‌نامه و تصمیمات مدیریتی از سینما باقی بماند یک ویترین ساده غیرقابل استفاده اما خبر پُرکن، رسانه پُر کن و مدیر راضی کن است و تولید آثاری که بودجه‌اش از نهادها و ارگان‌های مختلف تهیه شده بدون توجه به اینکه مخاطب پسند است یا خیر؟

مقدسیان خاطرنشان کرد: اما عقل سلیم و تفکر جامعه‌شناختی و روان‌شناختی و مردم‌شناختی مشخص می‌کند سینمایی واقعی که مخاطب ندارد و گردش اقتصادی‌اش به‌واسطه حضور و استقبال مخاطب نیست نمی‌توان نامش را سینما گذاشت چرا که صرفا با مجموعه تولیدات تصویری و تبلیغی روبرو هستیم که بر مبنای بودجه‌هایی تولید شده که معلوم نیست بودجه‌اش از کجا تامین شده است، نتیجه اینکه افق پیش‌روی سینمای ایران بر مبنای وضعیت به شدت تیره و تار و بلاتکلیف است و به شدت نامعلوم است.

وی در ادامه گفت: با توجه به وضعیت التهاب‌آمیز فعلی نمی‌توان در مورد آینده سینمای ایران یک نظر قطعی داد اما اگر این وضعیت ادامه پیدا کند قطعا به نفع حیات سینمای ایران نخواهد بود و امیدوارم روزی مجبور نشویم که اعلام کنیم سینمای ایران مُرده است.

مقدسیان در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از ورود کارگردان‌های تازه‌کار به این عرصه چیست، گفت: سینما مانند هر امر زنده و پویایی نیاز به روح، نیرو و نگاه جدید دارد و چاره‌ای جز این نداریم که همواره پیوندی میان تجربه و انگیزه‌های جدید و نگاه‌های نو داشته باشیم تا سینما از مرداب شدن فاصله بگیرد و به سمت پویایی همیشگی حرکت کند، چراکه این ذات سینماست اما سوال اینجاست که صِرف ورود فیلم اولی‌ها و استعدادهای جدید به سینما موجب پویایی می‌شود یا خیر؟

وی افزود: اینجاست که باید گفت ورود فیلم اولی‌ها و کارگردان‌های نوگرا شرط لازم برای تولد دوباره سینماست اما شرط کافی نیست و این مسئله در زمانی معنا پیدا می‌کند که فیلمسار اول در شرایطی به سینما وارد شود که بستر کار کردن برایش فراهم باشد، اما زمانی که جریان شکل‌گیری یک ایده وجود ندارد فقط استعدادهای جدید را وارد می‌کنیم و در بهترین حالت آنها را به مدلی تبدیل می‌کنیم که خودمان دوست داریم یعنی درست همانند گذشته. پس نگاه کنترل‌کننده دستوری منجر به این می‌شود که فیلمسازهای اول پس از ورود به چرخه تولید به اجبار شبیه بقیه شوند و عملا اگر این اتفاق رخ دهد آنها را به انسان‌هایی تبدیل می‌کند که دیگر نمی‌توان عنوان انسان‌های جدید را به آنها داد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1174312

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =